سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی: یمن: ممنوعیت اعمالشده بر بنگوریون و حیفا همچنان برقر

یمن بر ادامه حملات خود به اراضی اشغالی (فرودگاه بن‌گوریون و حیفا) تا زمان توقف جنگ علیه مردم غزه تأکید کرد.
در پرتو مواضع صریح، مستمر و البته پُرریسکِ مقامات یمنی، بار دیگر مرز میان استقلال واقعی و وابستگی استراتژیک بازیگران منطقه‌ای به‌وضوح نمایان شده است. یمن امروز نه‌تنها در کلام، بلکه در عمل و در بستر بده‌بستان‌های ژئوپلیتیکی منطقه، پیامی محوری برای جهان عرب ارسال می‌کند: استقلال و بازیگری اصیل بدون مواجهه واقعی با ساختارهای سلطه و هژمونی آمریکا و رژیم اسرائیل، مفهومی توخالی خواهد ماند. انصارالله و ائتلاف مقاومت، با هوشمندی تحولات میدانی- همانند حملات دریایی و موشکی یا پاسخ‌های مستقیم به خطوط قرمز دشمن- مسیر تازه‌ای از بازتعریف معادلات قدرت و موازنه‌سازی در منطقه را گشوده‌اند؛ رویکردی که نه‌تنها مؤید تحلیل‌های نهادهایی غربی است، بلکه نشان می‌دهد در عصر نظم‌های در حال فروپاشی، قدرت نرم و اراده ملی از قدرت‌های بزرگ- ولو موقتاً- پیشی می‌گیرد.
حملات ادامه خواهد داشت
به گزارش ایسنا، «حزام الاسد» عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن، روز سه‌شنبه، گفت: «ممنوعیت اعمال‌شده بر فرودگاه بن‌گوریون و بندر حیفا همچنان پابرجاست و تا زمان توقف تجاوز و لغو محاصره مردم غزه لغو نمی‌شود. انصارالله یمن از زمان تجاوز رژیم صهیونیستی علیه غزه و محاصره مردم آن حملاتی را علیه اراضی اشغالی انجام داده است.» البته این تهدیدات عجیب و غیرعملی به نظر نمی‌رسد، البته از طرف یمنی‌ها چرا که بدون تردید، موقعیت یمن در سال‌های اخیر واجد مؤلفه‌هایی منحصربه‌‌فرد است که آن را از سایر کشورهای عربی متمایز کرده و حتی باعث شده تا تحلیلگران غربی، آن را «استثنای خاورمیانه عربی» بنامند. از یک‌سو، استمرار مقاومت یمن با وجود تجربه طولانی محاصره، تحریم، بمباران و فقر شدید، زنجیره‌ منظمی از شکست نظامی و دیپلماتیک را برای ائتلاف به رهبری آمریکا و عربستان رقم زده و اعتبار استراتژیک بازدارندگی واشنگتن را، آن هم در قلب ژئوپلیتیک عربی، دستخوش تزلزل ساخته است. از سوی دیگر، رفتار مستقل سیاست‌گذار یمنی و پیش‌بردن ارزش‌های مقاومت، تطبیق سریع با فشارهای خارجی و تأکید انصارالله بر پیوند با محور مقاومت، جریانی ثابت از بسیج ملی را به‌وجود آورده که حتی در اوج محرومیت نیز حاضر به پذیرش فرمول‌های آمریکامحور نبوده است. در مقابل، نگاهی به رفتار امنیتی- سیاسی کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس، مصر و حتی عراق نشان می‌دهد که وابستگی‌های تسلیحاتی، اطلاعاتی و اقتصادی به آمریکا و پذیرش الگوهای امنیت دریافتی از واشنگتن، استقلال اراده استراتژیک آنها را به‌شدت محدود کرده است؛ برای نمونه، رژیم سعودی در مواجهه با پرونده یمن و حتی بحران غزه، به‌رغم نارضایتی‌های لفظی، عملاً در تابعیت از خطوط قرمز امنیتی آمریکا حرکت می‌کند و کشورهای دیگری مثل امارات و بحرین، علاوه‌بر حضور مستقیم در توافق ابراهیم، پایه‌گذار مناسبات اقتصادی و فناورانه با اسرائیل شده‌اند. این در حالی است که یمن، با تحمیل هزینه‌های بی‌سابقه به ناوگان دریایی آمریکا و متحدانش و ایجاد ناامنی پایدار برای کشتی‌های حامل منافع رژیم اسرائیل، عملاً نظام ژئوپلیتیک منطقه را از سیاست‌های یک‌سویه واشنگتن خارج ساخته و الگویی نو از بازیگری رادیکال و مستقل را به نمایش گذاشته است؛ الگویی که حتی اگر در میدان عملی نتواند توازن قوا را یک‌سره تغییر دهد، دست‌کم نشان داده که امکان برهم‌زدن نظم تحمیلی و تداوم مقاومت واقعی در برابر پروژه عادی‌سازی و سلطه خارجی، همچنان وجود دارد.
تبریک حزب‌الله به ایران
خبر دیگر اینکه در پی عملیات موفق جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی و پاسخ قاطع در برابر حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای، حزب‌الله لبنان با صدور بیانیه‌ای، این پیروزی را به رهبر معظم انقلاب اسلامی، دولت، ارتش و ملت ایران تبریک گفت و آن را سرآغاز مرحله‌ای جدید در مقابله با سلطه‌گری آمریکا و رژیم اشغالگر در منطقه ارزیابی کرد. 
به گزارش ایرنا به نقل از المیادین، در این بیانیه، حزب‌الله ضمن اهدای درود و تبریک به رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای(دام‌ظله)، رئیس‌جمهور، دولت، ارتش، سپاه پاسداران و ملت مقاوم ایران، اعلام کرد: ضربات دقیق و دردناکی که در قالب عملیات «وعده صادق3» به عمق رژیم صهیونیستی وارد شد و ‌هاله پوشالی سامانه‌های دفاعی آن را شکست، همچنین پاسخ کوبنده ایران به حمله آمریکا در عملیات «بشارت فتح»، نشان از ورود به مرحله‌ای تاریخی در مقابله با سلطه‌گری آمریکا و عربده‌کشی صهیونیسم دارد. حزب‌الله در ادامه، این پاسخ مستقیم و قاطع را پیام روشنی به آمریکا، رژیم صهیونیستی و تمامی مستکبران جهان دانست و تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران با رهبری حکیمانه و ملت شجاعش، هیچ‌گاه در برابر تهدیدات و تجاوزها کوتاه نخواهد آمد. در بخش دیگری از بیانیه آمده است: این پیروزی بزرگ، نتیجه ایمان و ایستادگی ملت ایران، فداکاری شهدا و حمایت مستمر از رهبری کشور است. ما در حزب‌الله بار دیگر ایستادگی خود را در کنار جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌کنیم و از همه ملت‌های منطقه می‌خواهیم این پیروزی را الگویی برای اتحاد، عزت و کرامت امت اسلامی قرار دهند.

 


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 04/4/5ساعــت 11:23 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: یمن: ممنوعیت اعمالشده بر بنگوریون و حیفا همچنان برقر

یمن بر ادامه حملات خود به اراضی اشغالی (فرودگاه بن‌گوریون و حیفا) تا زمان توقف جنگ علیه مردم غزه تأکید کرد.
در پرتو مواضع صریح، مستمر و البته پُرریسکِ مقامات یمنی، بار دیگر مرز میان استقلال واقعی و وابستگی استراتژیک بازیگران منطقه‌ای به‌وضوح نمایان شده است. یمن امروز نه‌تنها در کلام، بلکه در عمل و در بستر بده‌بستان‌های ژئوپلیتیکی منطقه، پیامی محوری برای جهان عرب ارسال می‌کند: استقلال و بازیگری اصیل بدون مواجهه واقعی با ساختارهای سلطه و هژمونی آمریکا و رژیم اسرائیل، مفهومی توخالی خواهد ماند. انصارالله و ائتلاف مقاومت، با هوشمندی تحولات میدانی- همانند حملات دریایی و موشکی یا پاسخ‌های مستقیم به خطوط قرمز دشمن- مسیر تازه‌ای از بازتعریف معادلات قدرت و موازنه‌سازی در منطقه را گشوده‌اند؛ رویکردی که نه‌تنها مؤید تحلیل‌های نهادهایی غربی است، بلکه نشان می‌دهد در عصر نظم‌های در حال فروپاشی، قدرت نرم و اراده ملی از قدرت‌های بزرگ- ولو موقتاً- پیشی می‌گیرد.
حملات ادامه خواهد داشت
به گزارش ایسنا، «حزام الاسد» عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن، روز سه‌شنبه، گفت: «ممنوعیت اعمال‌شده بر فرودگاه بن‌گوریون و بندر حیفا همچنان پابرجاست و تا زمان توقف تجاوز و لغو محاصره مردم غزه لغو نمی‌شود. انصارالله یمن از زمان تجاوز رژیم صهیونیستی علیه غزه و محاصره مردم آن حملاتی را علیه اراضی اشغالی انجام داده است.» البته این تهدیدات عجیب و غیرعملی به نظر نمی‌رسد، البته از طرف یمنی‌ها چرا که بدون تردید، موقعیت یمن در سال‌های اخیر واجد مؤلفه‌هایی منحصربه‌‌فرد است که آن را از سایر کشورهای عربی متمایز کرده و حتی باعث شده تا تحلیلگران غربی، آن را «استثنای خاورمیانه عربی» بنامند. از یک‌سو، استمرار مقاومت یمن با وجود تجربه طولانی محاصره، تحریم، بمباران و فقر شدید، زنجیره‌ منظمی از شکست نظامی و دیپلماتیک را برای ائتلاف به رهبری آمریکا و عربستان رقم زده و اعتبار استراتژیک بازدارندگی واشنگتن را، آن هم در قلب ژئوپلیتیک عربی، دستخوش تزلزل ساخته است. از سوی دیگر، رفتار مستقل سیاست‌گذار یمنی و پیش‌بردن ارزش‌های مقاومت، تطبیق سریع با فشارهای خارجی و تأکید انصارالله بر پیوند با محور مقاومت، جریانی ثابت از بسیج ملی را به‌وجود آورده که حتی در اوج محرومیت نیز حاضر به پذیرش فرمول‌های آمریکامحور نبوده است. در مقابل، نگاهی به رفتار امنیتی- سیاسی کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس، مصر و حتی عراق نشان می‌دهد که وابستگی‌های تسلیحاتی، اطلاعاتی و اقتصادی به آمریکا و پذیرش الگوهای امنیت دریافتی از واشنگتن، استقلال اراده استراتژیک آنها را به‌شدت محدود کرده است؛ برای نمونه، رژیم سعودی در مواجهه با پرونده یمن و حتی بحران غزه، به‌رغم نارضایتی‌های لفظی، عملاً در تابعیت از خطوط قرمز امنیتی آمریکا حرکت می‌کند و کشورهای دیگری مثل امارات و بحرین، علاوه‌بر حضور مستقیم در توافق ابراهیم، پایه‌گذار مناسبات اقتصادی و فناورانه با اسرائیل شده‌اند. این در حالی است که یمن، با تحمیل هزینه‌های بی‌سابقه به ناوگان دریایی آمریکا و متحدانش و ایجاد ناامنی پایدار برای کشتی‌های حامل منافع رژیم اسرائیل، عملاً نظام ژئوپلیتیک منطقه را از سیاست‌های یک‌سویه واشنگتن خارج ساخته و الگویی نو از بازیگری رادیکال و مستقل را به نمایش گذاشته است؛ الگویی که حتی اگر در میدان عملی نتواند توازن قوا را یک‌سره تغییر دهد، دست‌کم نشان داده که امکان برهم‌زدن نظم تحمیلی و تداوم مقاومت واقعی در برابر پروژه عادی‌سازی و سلطه خارجی، همچنان وجود دارد.
تبریک حزب‌الله به ایران
خبر دیگر اینکه در پی عملیات موفق جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی و پاسخ قاطع در برابر حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای، حزب‌الله لبنان با صدور بیانیه‌ای، این پیروزی را به رهبر معظم انقلاب اسلامی، دولت، ارتش و ملت ایران تبریک گفت و آن را سرآغاز مرحله‌ای جدید در مقابله با سلطه‌گری آمریکا و رژیم اشغالگر در منطقه ارزیابی کرد. 
به گزارش ایرنا به نقل از المیادین، در این بیانیه، حزب‌الله ضمن اهدای درود و تبریک به رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای(دام‌ظله)، رئیس‌جمهور، دولت، ارتش، سپاه پاسداران و ملت مقاوم ایران، اعلام کرد: ضربات دقیق و دردناکی که در قالب عملیات «وعده صادق3» به عمق رژیم صهیونیستی وارد شد و ‌هاله پوشالی سامانه‌های دفاعی آن را شکست، همچنین پاسخ کوبنده ایران به حمله آمریکا در عملیات «بشارت فتح»، نشان از ورود به مرحله‌ای تاریخی در مقابله با سلطه‌گری آمریکا و عربده‌کشی صهیونیسم دارد. حزب‌الله در ادامه، این پاسخ مستقیم و قاطع را پیام روشنی به آمریکا، رژیم صهیونیستی و تمامی مستکبران جهان دانست و تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران با رهبری حکیمانه و ملت شجاعش، هیچ‌گاه در برابر تهدیدات و تجاوزها کوتاه نخواهد آمد. در بخش دیگری از بیانیه آمده است: این پیروزی بزرگ، نتیجه ایمان و ایستادگی ملت ایران، فداکاری شهدا و حمایت مستمر از رهبری کشور است. ما در حزب‌الله بار دیگر ایستادگی خود را در کنار جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌کنیم و از همه ملت‌های منطقه می‌خواهیم این پیروزی را الگویی برای اتحاد، عزت و کرامت امت اسلامی قرار دهند.

 


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 04/4/5ساعــت 11:22 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:پیدا و پنهان درخواست آتشبس پس از ضرب شست شاهکار ایرا

پیدا و پنهان درخواست آتش‌بس
 پس از ضرب شست شاهکار ایران
بررسی میدانی تحولات جنگ نشان می‌دهد که آمریکا و اسرائیل پس از شکست در نقشه اولیه (عملیات غافلگیرانه و فلج‌کننده) و دریافت ضربات سهمگین از ایران، به شکل تاکتیکی خواستار آتش‌بس شده‌اند.
بدیهی است آتش‌بسی که اشراری مانند نتانیاهو و ترامپ طرف آن باشند، سست و شکننده و نامعتبر است. ترامپ طرف جنگ است و نمی‌تواند بانی آتش‌بس باشد. او طرف دعواست و نه میانجی. او و نتانیاهو، درباره بی‌ثباتی در تعهد، رسوای عالم هستند. سر سوزنی نباید از احتمال تکرار شرارت دشمن غفلت کرد. صهیونیست‌ها به هیچ تعهد آتش‌بسی پایبند نبوده‌اند.
با این حال، دعوت به آتش‌بس، پس از دریافت ضربات دردناک و حیثیتی از ایران، قابل‌توجه است. ایران از ساعت بیست دوشنبه تا شش بامداد سه‌شنبه (در کمتر از 10 ساعت)، دو ضربه حیثیتی دردناک به دشمن زد.
اینکه ترامپ بلافاصله پس از حمله موشکی ایران به پایگاه بزرگ آمریکا در قطر، دعوت به آتش‌بس می‌کند و جرئت اقدام متقابل به خود نمی‌دهد، و ساعتی بعد نتانیاهو را پای آتش‌بس می‌آورد، حاوی نکات قابل تأملی است. آمریکا در هشتاد سال پس از جنگ جهانی، هرگز در برابر تهدید نظامی- چه رسد به ضربت درناک- عقب‌نشینی نکرده و مورد ایران، استثناء است.
آنها در جنگ جهانی دوم، با بمباران بندر پرل هاربر از سوی ژاپن مواجه شدند و پا به جنگ گذاشتند و جنگ را با بمباران اتمی ژاپن به پایان بردند. پس از آن کسی جرئت نکرده بود حتی نگاه چپ به پایگاه‌های آمریکا بکند. 63 سال قبل (1962 میلادی)، در پی استقرار موشک‌های بالستیک شوروی در خاک کوبا، آمریکا و شوروی تا مرز آماده‌باش برای جنگ هسته‌ای پیش رفتند، اما تهدید آمریکا، شوروی را وادار به عقب‌نشینی کرد.
تنها ایران است که شرارت نظامی و تروریستی آمریکا در سال‌های 1398 و 1404 را با در هم کوبیدن دو پایگاه بزرگ پنتاگون در العدید قطر و عین‌الاسد عراق پاسخ داده و از ژنرال‌های و افسران آمریکا 
زهر چشم گرفته است. البته بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا در منطقه، خود رژیم صهیونیستی است و به همین علت هم آمریکا سامانه پدافندی فوق‌مدرن و محدود خود به نام تاد را در اسرائیل مستقر کرد و حال آن که اغلب پایگاه‌های دیگرش، فاقد این سامانه هستند.
با این حال، ایران سامانه تاد را در کنار سه‌لایه پدافندی رژیم صهیونیستی تبدیل به آبکش کرد؛ و مناطق مختلف در شمال و جنوب و مرکز سرزمین‌های اشغالی را زیر ضرب موشک‌های سجیل و فتاح و خیبرشکن گرفت؛ از جمله چند پایگاه‌های نظامی، مجاورت ساختمان‌های وزارت جنگ و کشور، مقر موساد و امان (اطلاعات نظامی ارتش)، ساختمان بورس، پالایشگاه و نیروگاه حیفا، نیروگاه برق اشدود، صدها بلوک ساختمانی، مرکز تحقیقاتی علمی بزرگ وایزمن تل‌آویو و...
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران، هنوز از موشک‌ها و تسلیحات جدید‌تر خود رونمایی نکرده است. آمریکا و اسرائیل، زمانی مجبور به دعوت به آتش‌بس شدند که قدرت‌نمایی ایران، زیرساخت محاسبات آنها را منهدم کرده بود. این واقعیت در گزارش‌های مستند محافل اسرائیلی و آمریکایی کاملاً مشهود است. آنچه در ادامه می‌خوانید، تحلیل‌های منتشره از سوی منابع صهیونیستی و آمریکایی در سه چهار روز منتهی به درخواست آتش‌بس است و توضیح می‌دهد که چرا ترامپ و نتانیاهو با غلط درآمدن محاسبه، سراغ سناریوی دولبه آتش‌بس رفتند:
- شبکه 11 اسرائیل: ایران می‌خواهد با ادامه حملات متقابل اسرائیل را وارد یک جنگ فرسایشی کند.
- شبکه 12 عبری: اسرائیل به این نتیجه رسیده که ایران در روزهای اخیر سیاست خود را به جنگ فرسایشی تغییر داده است. مقامات اسرائیلی می‌گویند جنگ با ایران دارد بیش از تصور اولیه آنها طول می‌کشد.
- شبکه 12 اسرائیل: معلوم نیست که راهبرد اسرائیل برای خروج از ورطه جنگ با ایران چیست؟
- روزنامه هاآرتص: اگر جنگ شهرها ادامه یابد، روزبه‌روز اسرائیلی‌های بیشتری شروع به پرسیدن این سؤال خواهند کرد که آیا زندگی در کشوری که دائماً زیر موشکباران است، ارزشش را دارد؟ اسرائیل باید از جنگ فرسایشیِ تمام‌عیار و ویرانگر با ایران اجتناب کند. باید راه‌حلی پیدا کرد. خطرناک‌ترین سناریوی ممکن برای اسرائیل، جنگ فرسایشی است. 
- یدیعوت آحارونوت: برآورد اولیه ارتش اسرائیل این بود که عملیات در ایران بعد از 2 هفته با موفقیت به پایان می‌رسد. اما در حال حاضر، زمان پایان جنگ برای ارتش مبهم است.
- روزنامه اسرائیل‌هیوم: گزارش‌ها مبنی بر کاهش موشک‌های پدافندی، حکایت از وجود چالش‌های فزاینده‌ای برای اسرائیل دارد. «جنگ طولانی» با دکترین امنیتی در تضاد است و ممکن است به ضرر ما تمام شود.
- روزنامه معاریو: لایه‌های پدافندی اسرائیل، آشکارا فرو پاشیده و اوضاع در آینده وخیم‌تر می‌شود.
- یدیعوت آحارونوت به نقل از افسر اسرائیلی: مکان‌هایی که موشک‌‌های ایرانی اصابت کرده‌، شبیه میدان جنگ هستند. ویرانی‌هایی که در خیابان‌‌های تل‌‌آویو دیدیم، وحشتناک و دیوانه‌‌کننده است.
- یوسی ملمن، تحلیلگر صهیونیست: سرخوشی ما زیاد دوام نیاورد. آیا اصلاً لازم بود وارد جنگ شویم، آن‌ هم در برابر ایرانی‌ها؟ به آمادگی آنها برای فداکاری اشاره کردم، همان‌طور که در 8 سال جنگ فرسایشی با صدام نشان دادند.
- گزارشگر  BBC: در تل‌آویو با هرکس صحبت می‌‌کنم، آثار ناامیدی و استیصال را می‌‌بینم. شگفتی‌های ایران در راه است و مهمات ضد هوائی اسرائیل رو به اتمام. پدافند، خسته و مستهلک شده. اسرائیل انتظار نداشت حملات ایران این‌قدر گسترده باشد.
- خبرنگار سی‌ان‌ان: ترس، هرج‌ومرج و اضطراب، خیابان‌‌های تل‌آویو را پر کرده. خیابان‌‌ها مملو از آوار است. موشک‌های جدید ایران بسیار دقیق عمل کردند و قادر به مانور پیچیده هستند.
- مک‌ گرگور، سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا: وضعیت اسرائیل، بسیار وخیم است؛ یک‌‌سوم تل‌آویو یا به ‌طور کامل تخریب شده یا آسیب جدی دیده است. اسرائیل در وضعیتی شکننده‌ قرار دارد و تنها چند روز دیگر می‌‌تواند مقاومت کند.
- دنیل دیویس، سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا: وقت آن رسیده که نیرو‌های خود را از سوریه و عراق خارج کنیم. به موشک‌‌های ایران که بدون هیچ مشکلی گنبدآهنین را سوراخ می‌‌کنند، نگاه کنید؛ اکثر نیروهای ما حتی دفاع موشکی کمتری دارند.
- سناتور کریس مورفی با انتقاد شدید از حملات دولت ترامپ به ایران و زیر سؤال بردن اهداف آن: ترامپ نه تأسیسات کلیدی فردو را نابود کرد و نه اورانیوم غنی‌شده ایران را از بین برد، بلکه با برهم زدن توافق دیپلماتیک و نزدیک‌تر کردن تهران به مسکو، تنها امنیت نیروهای آمریکایی در منطقه را به خطر انداخت.
آنچه گفته شد، روایت شکست راهبردی اسرائیل و آمریکا تا امروز جنگ است. اما آتش‌بس ادعایی، سست‌تر از آن است که به عنوان پایان یا حتی توقف جنگ تلقی شود. بنابراین باید با آماده زدن ضربات دردناک‌تر به بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی بود.

 


عقبگرد تحریمی ترامپ
 پس از قدرت‌نمایی ایران
قدرت‌نمایی ایران در حمله به پایگاه آمریکایی العدید در قطر، موجب عقب‌نشینی ترامپ از تحریم‌های نفتی شد! 
ترامپ دیروز در شبکه ایکس نوشت: «چین اکنون می‌تواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد. امیدوارم که آنها مقدار زیادی نفت از آمریکا نیز خریداری کنند. این افتخار بزرگی برای من بود که این اتفاق را رقم بزنم».
این عقبگرد در حالی است که ترامپ تمام چهار ماه گذشته تقلا کرد تا با وضع تحریم‌های چند‌لایه، صادرات نفت ایران را متوقف کند و حتی به صفر برساند. اما نتوانست از عهده صادرات نفت ایران برآید. معنای دیگر توئیت ترامپ این است که او از سوی چین به خاطر ایجاد تنش با ایران و احتمال انسداد تنگه هرمز و نوسان صادرات و قیمت نفت، تحت فشار بوده است. ایران دوشنبه شب با هدف گرفتن پایگاه نظامی آمریکا در قطر نشان داد آماده اعمال محدودیت برای کشتی‌ها و نفتکش‌های مرتبط با آمریکا و اسرائیل در تنگه هرمز هم هست.
در همین حال، محمد هورامی تحلیلگر شبکه روداو عراق درباره اهمیت حمله ایران گفت: پس از جنگ جهانی دوم‌، پایگاه رسمی آمریکا تنها 2‌بار مورد حمله قرار گرفته‌، هر دوبار از طرف ایران بوده است یعنی هیچ کشوری بجز ایران به طور رسمی به آمریکا پاسخ نظامی نداده است. پایگاه هوائی العدید که به نام فرودگاه ابونخله نیز شناخته می‌شود، بزرگ‌ترین پایگاه نظامی ایالات‌متحده در منطقه غرب آسیا است و ایران با حمله به این پایگاه دو‌ هدف مشخص داشت: اول نشان داد بر سر امنیت خود با کسی تعارف ندارد حتی اگر کشور دوستی مثل قطر باشد دوم اینکه بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا را زد.
خبرگزاری رویترز هم به نقل از شرکت کشتیرانی‌ هاپاگ لوید: ما همچنان از تنگه هرمز استفاده می‌کنیم، اما اوضاع همچنان بی‌ثبات است.
در همین حال، سناتور کریس مورفی طی مصاحبه‌ای با شبکه خبری سی‌ان‌ان، ضمن انتقاد شدید از حمله دولت ترامپ به ایران و زیر‌ سؤال بردن اهداف آن، گفت: او نه تأسیسات کلیدی فردو را نابود نکرد و نه اورانیوم غنی‌شده ایران را از بین برد، بلکه با برهم زدن توافق دیپلماتیک و نزدیکتر کردن تهران به مسکو، تنها امنیت نیروهای آمریکایی در منطقه را به خطر انداخت.
حمدین صباحی نامزد پیشین ریاست‌جمهوری مصر هم گفته است: اقدام ایران نه حمله به قطر بلکه حق مشروع برای تنبیه متجاوز آمریکایی بود. اگر ادعا می‌شود «از العدید به ایران حمله نشده بود پس ایران هم نباید به العدید حمله می‌کرد» باید جواب داد مگر از فردو به آمریکا و اسرائیل حمله شده بود که آن را هدف قرار 

پیدا و پنهان درخواست آتش‌بس
 پس از ضرب شست شاهکار ایران
بررسی میدانی تحولات جنگ نشان می‌دهد که آمریکا و اسرائیل پس از شکست در نقشه اولیه (عملیات غافلگیرانه و فلج‌کننده) و دریافت ضربات سهمگین از ایران، به شکل تاکتیکی خواستار آتش‌بس شده‌اند.
بدیهی است آتش‌بسی که اشراری مانند نتانیاهو و ترامپ طرف آن باشند، سست و شکننده و نامعتبر است. ترامپ طرف جنگ است و نمی‌تواند بانی آتش‌بس باشد. او طرف دعواست و نه میانجی. او و نتانیاهو، درباره بی‌ثباتی در تعهد، رسوای عالم هستند. سر سوزنی نباید از احتمال تکرار شرارت دشمن غفلت کرد. صهیونیست‌ها به هیچ تعهد آتش‌بسی پایبند نبوده‌اند.
با این حال، دعوت به آتش‌بس، پس از دریافت ضربات دردناک و حیثیتی از ایران، قابل‌توجه است. ایران از ساعت بیست دوشنبه تا شش بامداد سه‌شنبه (در کمتر از 10 ساعت)، دو ضربه حیثیتی دردناک به دشمن زد.
اینکه ترامپ بلافاصله پس از حمله موشکی ایران به پایگاه بزرگ آمریکا در قطر، دعوت به آتش‌بس می‌کند و جرئت اقدام متقابل به خود نمی‌دهد، و ساعتی بعد نتانیاهو را پای آتش‌بس می‌آورد، حاوی نکات قابل تأملی است. آمریکا در هشتاد سال پس از جنگ جهانی، هرگز در برابر تهدید نظامی- چه رسد به ضربت درناک- عقب‌نشینی نکرده و مورد ایران، استثناء است.
آنها در جنگ جهانی دوم، با بمباران بندر پرل هاربر از سوی ژاپن مواجه شدند و پا به جنگ گذاشتند و جنگ را با بمباران اتمی ژاپن به پایان بردند. پس از آن کسی جرئت نکرده بود حتی نگاه چپ به پایگاه‌های آمریکا بکند. 63 سال قبل (1962 میلادی)، در پی استقرار موشک‌های بالستیک شوروی در خاک کوبا، آمریکا و شوروی تا مرز آماده‌باش برای جنگ هسته‌ای پیش رفتند، اما تهدید آمریکا، شوروی را وادار به عقب‌نشینی کرد.
تنها ایران است که شرارت نظامی و تروریستی آمریکا در سال‌های 1398 و 1404 را با در هم کوبیدن دو پایگاه بزرگ پنتاگون در العدید قطر و عین‌الاسد عراق پاسخ داده و از ژنرال‌های و افسران آمریکا 
زهر چشم گرفته است. البته بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا در منطقه، خود رژیم صهیونیستی است و به همین علت هم آمریکا سامانه پدافندی فوق‌مدرن و محدود خود به نام تاد را در اسرائیل مستقر کرد و حال آن که اغلب پایگاه‌های دیگرش، فاقد این سامانه هستند.
با این حال، ایران سامانه تاد را در کنار سه‌لایه پدافندی رژیم صهیونیستی تبدیل به آبکش کرد؛ و مناطق مختلف در شمال و جنوب و مرکز سرزمین‌های اشغالی را زیر ضرب موشک‌های سجیل و فتاح و خیبرشکن گرفت؛ از جمله چند پایگاه‌های نظامی، مجاورت ساختمان‌های وزارت جنگ و کشور، مقر موساد و امان (اطلاعات نظامی ارتش)، ساختمان بورس، پالایشگاه و نیروگاه حیفا، نیروگاه برق اشدود، صدها بلوک ساختمانی، مرکز تحقیقاتی علمی بزرگ وایزمن تل‌آویو و...
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران، هنوز از موشک‌ها و تسلیحات جدید‌تر خود رونمایی نکرده است. آمریکا و اسرائیل، زمانی مجبور به دعوت به آتش‌بس شدند که قدرت‌نمایی ایران، زیرساخت محاسبات آنها را منهدم کرده بود. این واقعیت در گزارش‌های مستند محافل اسرائیلی و آمریکایی کاملاً مشهود است. آنچه در ادامه می‌خوانید، تحلیل‌های منتشره از سوی منابع صهیونیستی و آمریکایی در سه چهار روز منتهی به درخواست آتش‌بس است و توضیح می‌دهد که چرا ترامپ و نتانیاهو با غلط درآمدن محاسبه، سراغ سناریوی دولبه آتش‌بس رفتند:
- شبکه 11 اسرائیل: ایران می‌خواهد با ادامه حملات متقابل اسرائیل را وارد یک جنگ فرسایشی کند.
- شبکه 12 عبری: اسرائیل به این نتیجه رسیده که ایران در روزهای اخیر سیاست خود را به جنگ فرسایشی تغییر داده است. مقامات اسرائیلی می‌گویند جنگ با ایران دارد بیش از تصور اولیه آنها طول می‌کشد.
- شبکه 12 اسرائیل: معلوم نیست که راهبرد اسرائیل برای خروج از ورطه جنگ با ایران چیست؟
- روزنامه هاآرتص: اگر جنگ شهرها ادامه یابد، روزبه‌روز اسرائیلی‌های بیشتری شروع به پرسیدن این سؤال خواهند کرد که آیا زندگی در کشوری که دائماً زیر موشکباران است، ارزشش را دارد؟ اسرائیل باید از جنگ فرسایشیِ تمام‌عیار و ویرانگر با ایران اجتناب کند. باید راه‌حلی پیدا کرد. خطرناک‌ترین سناریوی ممکن برای اسرائیل، جنگ فرسایشی است. 
- یدیعوت آحارونوت: برآورد اولیه ارتش اسرائیل این بود که عملیات در ایران بعد از 2 هفته با موفقیت به پایان می‌رسد. اما در حال حاضر، زمان پایان جنگ برای ارتش مبهم است.
- روزنامه اسرائیل‌هیوم: گزارش‌ها مبنی بر کاهش موشک‌های پدافندی، حکایت از وجود چالش‌های فزاینده‌ای برای اسرائیل دارد. «جنگ طولانی» با دکترین امنیتی در تضاد است و ممکن است به ضرر ما تمام شود.
- روزنامه معاریو: لایه‌های پدافندی اسرائیل، آشکارا فرو پاشیده و اوضاع در آینده وخیم‌تر می‌شود.
- یدیعوت آحارونوت به نقل از افسر اسرائیلی: مکان‌هایی که موشک‌‌های ایرانی اصابت کرده‌، شبیه میدان جنگ هستند. ویرانی‌هایی که در خیابان‌‌های تل‌‌آویو دیدیم، وحشتناک و دیوانه‌‌کننده است.
- یوسی ملمن، تحلیلگر صهیونیست: سرخوشی ما زیاد دوام نیاورد. آیا اصلاً لازم بود وارد جنگ شویم، آن‌ هم در برابر ایرانی‌ها؟ به آمادگی آنها برای فداکاری اشاره کردم، همان‌طور که در 8 سال جنگ فرسایشی با صدام نشان دادند.
- گزارشگر  BBC: در تل‌آویو با هرکس صحبت می‌‌کنم، آثار ناامیدی و استیصال را می‌‌بینم. شگفتی‌های ایران در راه است و مهمات ضد هوائی اسرائیل رو به اتمام. پدافند، خسته و مستهلک شده. اسرائیل انتظار نداشت حملات ایران این‌قدر گسترده باشد.
- خبرنگار سی‌ان‌ان: ترس، هرج‌ومرج و اضطراب، خیابان‌‌های تل‌آویو را پر کرده. خیابان‌‌ها مملو از آوار است. موشک‌های جدید ایران بسیار دقیق عمل کردند و قادر به مانور پیچیده هستند.
- مک‌ گرگور، سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا: وضعیت اسرائیل، بسیار وخیم است؛ یک‌‌سوم تل‌آویو یا به ‌طور کامل تخریب شده یا آسیب جدی دیده است. اسرائیل در وضعیتی شکننده‌ قرار دارد و تنها چند روز دیگر می‌‌تواند مقاومت کند.
- دنیل دیویس، سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا: وقت آن رسیده که نیرو‌های خود را از سوریه و عراق خارج کنیم. به موشک‌‌های ایران که بدون هیچ مشکلی گنبدآهنین را سوراخ می‌‌کنند، نگاه کنید؛ اکثر نیروهای ما حتی دفاع موشکی کمتری دارند.
- سناتور کریس مورفی با انتقاد شدید از حملات دولت ترامپ به ایران و زیر سؤال بردن اهداف آن: ترامپ نه تأسیسات کلیدی فردو را نابود کرد و نه اورانیوم غنی‌شده ایران را از بین برد، بلکه با برهم زدن توافق دیپلماتیک و نزدیک‌تر کردن تهران به مسکو، تنها امنیت نیروهای آمریکایی در منطقه را به خطر انداخت.
آنچه گفته شد، روایت شکست راهبردی اسرائیل و آمریکا تا امروز جنگ است. اما آتش‌بس ادعایی، سست‌تر از آن است که به عنوان پایان یا حتی توقف جنگ تلقی شود. بنابراین باید با آماده زدن ضربات دردناک‌تر به بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی بود.

 


عقبگرد تحریمی ترامپ
 پس از قدرت‌نمایی ایران
قدرت‌نمایی ایران در حمله به پایگاه آمریکایی العدید در قطر، موجب عقب‌نشینی ترامپ از تحریم‌های نفتی شد! 
ترامپ دیروز در شبکه ایکس نوشت: «چین اکنون می‌تواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد. امیدوارم که آنها مقدار زیادی نفت از آمریکا نیز خریداری کنند. این افتخار بزرگی برای من بود که این اتفاق را رقم بزنم».
این عقبگرد در حالی است که ترامپ تمام چهار ماه گذشته تقلا کرد تا با وضع تحریم‌های چند‌لایه، صادرات نفت ایران را متوقف کند و حتی به صفر برساند. اما نتوانست از عهده صادرات نفت ایران برآید. معنای دیگر توئیت ترامپ این است که او از سوی چین به خاطر ایجاد تنش با ایران و احتمال انسداد تنگه هرمز و نوسان صادرات و قیمت نفت، تحت فشار بوده است. ایران دوشنبه شب با هدف گرفتن پایگاه نظامی آمریکا در قطر نشان داد آماده اعمال محدودیت برای کشتی‌ها و نفتکش‌های مرتبط با آمریکا و اسرائیل در تنگه هرمز هم هست.
در همین حال، محمد هورامی تحلیلگر شبکه روداو عراق درباره اهمیت حمله ایران گفت: پس از جنگ جهانی دوم‌، پایگاه رسمی آمریکا تنها 2‌بار مورد حمله قرار گرفته‌، هر دوبار از طرف ایران بوده است یعنی هیچ کشوری بجز ایران به طور رسمی به آمریکا پاسخ نظامی نداده است. پایگاه هوائی العدید که به نام فرودگاه ابونخله نیز شناخته می‌شود، بزرگ‌ترین پایگاه نظامی ایالات‌متحده در منطقه غرب آسیا است و ایران با حمله به این پایگاه دو‌ هدف مشخص داشت: اول نشان داد بر سر امنیت خود با کسی تعارف ندارد حتی اگر کشور دوستی مثل قطر باشد دوم اینکه بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا را زد.
خبرگزاری رویترز هم به نقل از شرکت کشتیرانی‌ هاپاگ لوید: ما همچنان از تنگه هرمز استفاده می‌کنیم، اما اوضاع همچنان بی‌ثبات است.
در همین حال، سناتور کریس مورفی طی مصاحبه‌ای با شبکه خبری سی‌ان‌ان، ضمن انتقاد شدید از حمله دولت ترامپ به ایران و زیر‌ سؤال بردن اهداف آن، گفت: او نه تأسیسات کلیدی فردو را نابود نکرد و نه اورانیوم غنی‌شده ایران را از بین برد، بلکه با برهم زدن توافق دیپلماتیک و نزدیکتر کردن تهران به مسکو، تنها امنیت نیروهای آمریکایی در منطقه را به خطر انداخت.
حمدین صباحی نامزد پیشین ریاست‌جمهوری مصر هم گفته است: اقدام ایران نه حمله به قطر بلکه حق مشروع برای تنبیه متجاوز آمریکایی بود. اگر ادعا می‌شود «از العدید به ایران حمله نشده بود پس ایران هم نباید به العدید حمله می‌کرد» باید جواب داد مگر از فردو به آمریکا و اسرائیل حمله شده بود که آن را هدف قرار دادند؟! نباید زیاد به گفته‌های ترامپ اعتماد کرد زیرا وی را فردی بسیار دروغگو می‌دانم...

دادند؟! نباید زیاد به گفته‌های ترامپ اعتماد کرد زیرا وی را فردی بسیا

پیدا و پنهان درخواست آتش‌بس
 پس از ضرب شست شاهکار ایران
بررسی میدانی تحولات جنگ نشان می‌دهد که آمریکا و اسرائیل پس از شکست در نقشه اولیه (عملیات غافلگیرانه و فلج‌کننده) و دریافت ضربات سهمگین از ایران، به شکل تاکتیکی خواستار آتش‌بس شده‌اند.
بدیهی است آتش‌بسی که اشراری مانند نتانیاهو و ترامپ طرف آن باشند، سست و شکننده و نامعتبر است. ترامپ طرف جنگ است و نمی‌تواند بانی آتش‌بس باشد. او طرف دعواست و نه میانجی. او و نتانیاهو، درباره بی‌ثباتی در تعهد، رسوای عالم هستند. سر سوزنی نباید از احتمال تکرار شرارت دشمن غفلت کرد. صهیونیست‌ها به هیچ تعهد آتش‌بسی پایبند نبوده‌اند.
با این حال، دعوت به آتش‌بس، پس از دریافت ضربات دردناک و حیثیتی از ایران، قابل‌توجه است. ایران از ساعت بیست دوشنبه تا شش بامداد سه‌شنبه (در کمتر از 10 ساعت)، دو ضربه حیثیتی دردناک به دشمن زد.
اینکه ترامپ بلافاصله پس از حمله موشکی ایران به پایگاه بزرگ آمریکا در قطر، دعوت به آتش‌بس می‌کند و جرئت اقدام متقابل به خود نمی‌دهد، و ساعتی بعد نتانیاهو را پای آتش‌بس می‌آورد، حاوی نکات قابل تأملی است. آمریکا در هشتاد سال پس از جنگ جهانی، هرگز در برابر تهدید نظامی- چه رسد به ضربت درناک- عقب‌نشینی نکرده و مورد ایران، استثناء است.
آنها در جنگ جهانی دوم، با بمباران بندر پرل هاربر از سوی ژاپن مواجه شدند و پا به جنگ گذاشتند و جنگ را با بمباران اتمی ژاپن به پایان بردند. پس از آن کسی جرئت نکرده بود حتی نگاه چپ به پایگاه‌های آمریکا بکند. 63 سال قبل (1962 میلادی)، در پی استقرار موشک‌های بالستیک شوروی در خاک کوبا، آمریکا و شوروی تا مرز آماده‌باش برای جنگ هسته‌ای پیش رفتند، اما تهدید آمریکا، شوروی را وادار به عقب‌نشینی کرد.
تنها ایران است که شرارت نظامی و تروریستی آمریکا در سال‌های 1398 و 1404 را با در هم کوبیدن دو پایگاه بزرگ پنتاگون در العدید قطر و عین‌الاسد عراق پاسخ داده و از ژنرال‌های و افسران آمریکا 
زهر چشم گرفته است. البته بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا در منطقه، خود رژیم صهیونیستی است و به همین علت هم آمریکا سامانه پدافندی فوق‌مدرن و محدود خود به نام تاد را در اسرائیل مستقر کرد و حال آن که اغلب پایگاه‌های دیگرش، فاقد این سامانه هستند.

مشکل اصلی انیمیشن سازی در ایران نداشتن اتاق فکر مناسب است - ایرنا
Massoud Shojai Tabatabai مسعودشجاعی‎ | ‎امروز از شماره جدید ایران ...
مشرق نیوز - کاریکاتور/ تو که باختی دسته رو بده به بعدی!
566
مشرق نیوز - کاریکاتور/ تو که باختی دسته رو بده به بعدی!
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10

 

 ایران سامانه تاد را در کنار سه‌لایه پدافندی رژیم صهیونیستی تبدیل به آبکش کرد؛ و مناطق مختلف در شمال و جنوب و مرکز سرزمین‌های اشغالی را زیر ضرب موشک‌های سجیل و فتاح و خیبرشکن گرفت؛ از جمله چند پایگاه‌های نظامی،

مجاورت ساختمان‌های وزارت جنگ و کشور، مقر موساد و امان (اطلاعات نظامی ارتش)، ساختمان بورس، پالایشگاه و نیروگاه حیفا، نیروگاه برق اشدود، صدها بلوک ساختمانی، مرکز تحقیقاتی علمی بزرگ وایزمن تل‌آویو و...
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران، هنوز از موشک‌ها و تسلیحات جدید‌تر خود رونمایی نکرده است. آمریکا و اسرائیل، زمانی مجبور به دعوت به آتش‌بس شدند که قدرت‌نمایی ایران، زیرساخت محاسبات آنها را منهدم کرده بود. این واقعیت در گزارش‌های مستند محافل اسرائیلی و آمریکایی کاملاً مشهود است. آنچه در ادامه می‌خوانید، تحلیل‌های منتشره از سوی منابع صهیونیستی و آمریکایی در سه چهار روز منتهی به درخواست آتش‌بس است و توضیح می‌دهد که چرا ترامپ و نتانیاهو با غلط درآمدن محاسبه، سراغ سناریوی دولبه آتش‌بس رفتند:
- شبکه 11 اسرائیل: ایران می‌خواهد با ادامه حملات متقابل اسرائیل را وارد یک جنگ فرسایشی کند.
- شبکه 12 عبری: اسرائیل به این نتیجه رسیده که ایران در روزهای اخیر سیاست خود را به جنگ فرسایشی تغییر داده است. مقامات اسرائیلی می‌گویند جنگ با ایران دارد بیش از تصور اولیه آنها طول می‌کشد.
- شبکه 12 اسرائیل: معلوم نیست که راهبرد اسرائیل برای خروج از ورطه جنگ با ایران چیست؟
- روزنامه هاآرتص: اگر جنگ شهرها ادامه یابد، روزبه‌روز اسرائیلی‌های بیشتری شروع به پرسیدن این سؤال خواهند کرد که آیا زندگی در کشوری که دائماً زیر موشکباران است، ارزشش را دارد؟ اسرائیل باید از جنگ فرسایشیِ تمام‌عیار و ویرانگر با ایران اجتناب کند. باید راه‌حلی پیدا کرد. خطرناک‌ترین سناریوی ممکن برای اسرائیل، جنگ فرسایشی است. 
- یدیعوت آحارونوت: برآورد اولیه ارتش اسرائیل این بود که عملیات در ایران بعد از 2 هفته با موفقیت به پایان می‌رسد. اما در حال حاضر، زمان پایان جنگ برای ارتش مبهم است.
- روزنامه اسرائیل‌هیوم: گزارش‌ها مبنی بر کاهش موشک‌های پدافندی، حکایت از وجود چالش‌های فزاینده‌ای برای اسرائیل دارد. «جنگ طولانی» با دکترین امنیتی در تضاد است و ممکن است به ضرر ما تمام شود.
- روزنامه معاریو: لایه‌های پدافندی اسرائیل، آشکارا فرو پاشیده و اوضاع در آینده وخیم‌تر می‌شود.
- یدیعوت آحارونوت به نقل از افسر اسرائیلی: مکان‌هایی که موشک‌‌های ایرانی اصابت کرده‌، شبیه میدان جنگ هستند. ویرانی‌هایی که در خیابان‌‌های تل‌‌آویو دیدیم، وحشتناک و دیوانه‌‌کننده است.
- یوسی ملمن، تحلیلگر صهیونیست: سرخوشی ما زیاد دوام نیاورد. آیا اصلاً لازم بود وارد جنگ شویم، آن‌ هم در برابر ایرانی‌ها؟ به آمادگی آنها برای فداکاری اشاره کردم، همان‌طور که در 8 سال جنگ فرسایشی با صدام نشان دادند.
- گزارشگر  BBC: در تل‌آویو با هرکس صحبت می‌‌کنم، آثار ناامیدی و استیصال را می‌‌بینم. شگفتی‌های ایران در راه است و مهمات ضد هوائی اسرائیل رو به اتمام. پدافند، خسته و مستهلک شده. اسرائیل انتظار نداشت حملات ایران این‌قدر گسترده باشد.
- خبرنگار سی‌ان‌ان: ترس، هرج‌ومرج و اضطراب، خیابان‌‌های تل‌آویو را پر کرده. خیابان‌‌ها مملو از آوار است. موشک‌های جدید ایران بسیار دقیق عمل کردند و قادر به مانور پیچیده هستند.
- مک‌ گرگور، سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا: وضعیت اسرائیل، بسیار وخیم است؛ یک‌‌سوم تل‌آویو یا به ‌طور کامل تخریب شده یا آسیب جدی دیده است. اسرائیل در وضعیتی شکننده‌ قرار دارد و تنها چند روز دیگر می‌‌تواند مقاومت کند.
- دنیل دیویس، سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا: وقت آن رسیده که نیرو‌های خود را از سوریه و عراق خارج کنیم. به موشک‌‌های ایران که بدون هیچ مشکلی گنبدآهنین را سوراخ می‌‌کنند، نگاه کنید؛ اکثر نیروهای ما حتی دفاع موشکی کمتری دارند.
- سناتور کریس مورفی با انتقاد شدید از حملات دولت ترامپ به ایران و زیر سؤال بردن اهداف آن: ترامپ نه تأسیسات کلیدی فردو را نابود کرد و نه اورانیوم غنی‌شده ایران را از بین برد، بلکه با برهم زدن توافق دیپلماتیک و نزدیک‌تر کردن تهران به مسکو، تنها امنیت نیروهای آمریکایی در منطقه را به خطر انداخت.
آنچه گفته شد، روایت شکست راهبردی اسرائیل و آمریکا تا امروز جنگ است. اما آتش‌بس ادعایی، سست‌تر از آن است که به عنوان پایان یا حتی توقف جنگ تلقی شود. بنابراین باید با آماده زدن ضربات دردناک‌تر به بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی بود.

 

 

 


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 04/4/4ساعــت 7:40 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: «آتشبس» نه، «آتش» هست !(یادداشت روز) 1- علیرغم سان

 1- علی‌رغم سانسور شدید اخبار جنگ از سوی رژیم صهیونیستی، شواهد فراوانی از استیصال صهیونیست‌ها و پشیمانی آنها از حمله به ایران حکایت می‌کند. ‌ها‌آرتص با نگرانی می‌نویسد: «پدافند اسرائیل شکست خورده است. فوراً جنگ را متوقف کنید‌». یوسی ملمن، روزنامه‌نگار معروف اسرائیلی که به‌شدت ضدایرانی است با اشاره به آسیب‌ها و تلفات گسترده رژیم صهیونیستی می‌نویسد: «‌شادی ما دوام نیاورد. تا دیر نشده درخواست آتش‌بس کنید‌». اسکات ریتر، افسر سابق پنتاگون در مصاحبه با CNN می‌گوید: «سامانه آمریکایی تاو هم شکست خورد. اسرائیل در مقابل موشک‌های ایران بی‌دفاع است. ایران درحال نابود کردن مراکز حیاتی اسرائیل است». شبکه تلویزیونی فاکس‌نیوز در گزارشی آورده است: «‌تل‌آویو به یک ویرانه تبدیل شده است‌». خبرنگار اسرائیل‌هیوم می‌گوید: «ایران، تل‌آویو را به غزه تبدیل کرده است‌». یکی از ساکنان مناطق اشغالی توئیت کرده است که: «‌آسمان با ابرهای غلیظی از دود سیاه پوشیده شده و دید تقریباً صفر است. وضعیت روی زمین فاجعه‌بار است. زبانه‌های آتش در مناطق وسیعی شعله‌ورند. واقعاً چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ آنچه اکنون در حال وقوع است، فراتر از تمام انتظارات است». پیتر اریکسون، کارشناس برجسته آمریکائی می‌گوید: «‌اسرائیل تاکنون با یک کشور دارای ارتش مجهز رو‌به‌رو نشده بود که توان پاسخگوئی پشیمان‌کننده داشته باشد. اسرائیل تمام‌شدنی به نظر می‌رسد‌». اسموتریچ، وزیر دارائی رژیم صهیونیستی که به تندروی‌های وحشیانه علیه ایران معروف است، می‌گوید: «‌ادامه جنگ با ایران برای اسرائیل بسیار دشوار و خطرناک خواهد بود». روزنامه آمریکائی واشنگتن‌پست، توان موشکی اسرائیل را فروریخته می‌داند و می‌نویسد: «‌اسرائیل از رگبار موشک‌های ایران فلج شده است‌». وال‌استریت‌ژورنال: «‌اگر ایران سطح کنونی حملات موشکی خود را حفظ کند، توانایی دفاع موشکی اسرائیل تنها 10 تا 12 روز دیگر دوام خواهد آورد‌». این تحلیل که در برخی دیگر از رسانه‌های آمریکایی نیز آمده است، بعید نیست که برای گدائی کمک بیشتر از آمریکا و سه کشور اروپایی انگلیس و فرانسه و آلمان باشد(!) در این صورت نیز نشانه شکست غیرمنتظره اسرائیل در مقابل حملات ویرانگر ایران خواهد بود و...
2- علاوه‌بر صدها گزارشی که رسانه‌های غربی همه‌روزه از موج وحشت در میان صهیونیست‌های ساکن فلسطین اشغالی مخابره می‌کنند، رسانه‌های رژیم صهیونیستی نیز با وجود سانسور شدید، از گسترش ترس و وحشت در سراسر کشور خبر می‌دهند. سیل فرار صهیونیست‌ها تا آنجا بود که رژیم صهیونیستی عبور از منطقه‌ای به منطقه دیگر را ممنوع اعلام کرد. دیروز ساکنان فلسطین اشغالی در حالی که شمار آنها به انبوه رسیده بود، در تل‌آویو دست به تظاهرات زده و شعار «‌ایران متأسفیم IRAN SORY» (بخوانید ایران! غلط کردیم) سر داده بودند... و اما، در این سوی ماجرا، در ایران، همه گروه‌ها، احزاب سیاسی، توده‌های میلیونی مردم، هنرمندان، ورزشکاران و... تمامی اقشار مختلف مردم، همه تفاوت دیدگاه‌ها و اختلاف سلیقه‌ها را رها کرده و حماسه ماندگار و بی‌نظیری از اتحاد و یکپارچگی را به نمایش گذاشتند. نماز جمعه‌های این هفته در سراسر کشور با عنوان
«‌جمعه خشم و نصر‌» در تاریخ انقلاب کم‌نظیر بود و نماز‌ جمعه تهران را با جرأت می‌توان گفت که بی‌نظیر بود و محل برگزاری نماز‌ جمعه تهران تا دیروز این همه جمعیت متراکم و به‌هم‌فشرده را به خود ندیده بود. مردم از زن و مرد و پیر و جوان یک‌صدا خواستار ادامه جنگ تا نابودی کامل رژیم صهیونیستی بودند. همدلی و همیاری مردم اشک شوق بر دیده‌ها می‌نشاند. ماجرا به آنجا کشید که برخی از رسانه‌های رژیم صهیونیستی با تأسف! از این که واقعیات ایران با پیش‌بینی آنها تفاوت 180 درجه‌ای داشته است، یاد کرده‌اند. از جمله روزنامه جرو‌زالم‌پست نوشته است: «‌حمله نظامی اسرائیل مردم ایران را برخلاف آنچه انتظار می‌رفت، متحد و یکپارچه کرده است. آن هم با وجود نارضایتی‌های احتمالی از حکومت، در برابر تهدید خارجی متحد شده‌اند و خشم و کینه خود را متوجه اسرائیل کرده‌اند».
3- شواهد یاد ‌شده و ده‌ها و صدها نمونه دیگر از این دست به وضوح از حرکت رو به افول و شکست رژیم صهیونیستی حکایت می‌کند.
به بیان دیگر، اسرائیل با حماقتی که در حمله به ایران اسلامی مرتکب شد، سازوکار محو خود از جغرافیای جهان را کلید زده است و طبیعی است که نجات خود از مهلکه‌ای که پدید آورده را در پایان جنگ ببیند. دقیقاً به همین علت است که برخی از رسانه‌های صهیونیستی و شمار فراوانی از رسانه‌ها و مقامات غربی در پوشش فریبنده صلح و دوستی(!) ضرورت آتش‌بس را پیش کشیده‌اند. در این حالت هر سخنی از مسئولان نظام و یا حتی از رسانه‌ها که در آن کمترین نشانه‌ای از آتش‌بس و پایان دادن به جنگ باشد، کمک به رهائی رژیم صهیونیستی از مرداب مرگ‌آوری است که در آن افتاده و هر روز به مرگ خود نزدیک‌تر می‌شود. 
4- هفته قبل، رهبر معظم انقلاب در پیام قاطع و راهگشای خود تأکید فرمودند: «‌دشمن صهیونی باید مجازات شود و در حال مجازات شدن است و مجازاتی که ملت ایران و نیروهای مسلح برای این دشمن خبیث انجام دادند و در حال انجام آن هستند و برای آینده نیز برنامه دارند، مجازات سختی است و او را دچار ضعف کرده است... همین که دوستان آمریکایی آنها وارد صحنه می‌شوند، نشانه ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی است... ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم می‌ایستد همان‌گونه که در مقابل صلح تحمیلی نیز محکم خواهد ایستاد و این ملت در مقابل تحمیل، تسلیم هیچ‌کس نخواهد شد‌». حضرت ایشان تأکید کردند: «نگذارید دشمن احساس کند که شما در مقابل او می‌ترسید. اگر دشمن احساس کند که شما از او می‌ترسید، دیگر ‌گریبان شما را رها نخواهد کرد. همین رفتار را که تا امروز داشتید، این رفتار را با قوت ادامه بدهید‌».
5- در حالی که آتش سنگین و پرحجم رزمندگان اسلام، عرصه را بر صهیونیست‌های وحشی و کودک‌کش تنگ کرده است، همه باید مراقب باشند که اظهارات و نوشته‌هایشان به گونه‌ای نباشد که از جانب دشمن، «نشانه ضعف»! تلقی شود. دشمن برای نجات خود به این ‌گونه نشانه‌ها نیاز مبرم دارد.
 مسئولان محترم نظام اگرچه از این نکته باخبرند ولی متأسفانه گاه دیده می‌شود که برخی از مسئولان دست‌اندرکار فرمول خاتمه جنگ را در توقف حملات از سوی رژیم صهیونیستی ترسیم کرده و اعلام می‌کنند که اگر صهیونیست‌ها حملات خود را متوقف کنند، ما نیز به حملات خود خاتمه خواهیم داد‌(!) و یا این سخن که: «‌اگر آمریکا برای دیپلماسی جدی است، با اسرائیل تماس بگیرد تا تجاوزاتش را متوقف کند‌»! ترجمه دیگر این دیدگاه- که به یقین اعلام‌کننده آن متوجه نبوده است- چشم‌پوشی از جنایات وحشیانه‌ای است که رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی مرتکب شده است و نادیده گرفتن خون به ناحق ریخته فرماندهان والا‌مقام نظامی، دانشمندان برجسته و مردان و زنان و کودکانی است که مظلومانه به شهادت رسیده‌اند! کجای این فرمول عزتمندانه و حتی منصفانه است؟! با عرض پوزش باید خطاب به آنان گفت؛ «‌لطفاً سکوت را رعایت فرمائید! و به دشمن خونخوار‌ی که این روزها به نفس‌نفس افتاده است، اجازه فرار و تجدید قوا ندهید!
6- در این کلام حکیمانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام(نهج‌البلاغه،
نامه 53) دقت کنید! می‌فرمایند: «‌وَ لَکِنِ الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِیَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِی ذَلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ... زنهار!، از دشمن پس از آشتی کردن [آتش‌بس] بر‌حذر باش‌، زیرا دشمن چه‌بسا تظاهر به آشتی می‌کند و نمایش صلح می‌دهد تا طرف مقابل را غافلگیر کند، بنابراین جانب احتیاط و دور‌اندیشی را رها مکن و در این‌باره خوش‌گمانی خود نسبت به دشمن را متهم کن! (به دشمن حسن‌ظن نداشته باش‌)... آن هم رژیم خونخواری که نشان داده است به هیچ عهد و قانون و خط قرمزی پایبند نیست. آیا فراموش‌شدنی است که سید مقاومت را بعد از آتش‌بس شهید کردند و لبنان را در حالی بمباران کرده و می‌کنند که قرار بر آتش‌بس بوده است.
حسین شریعتمداری

 


+ نوشته شـــده در یکشنبه 04/4/1ساعــت 9:38 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی چرا رژیم صهیونیستی به رسانه ملی حمله کرد؟! (یادداشت ر

دوشنبه عصر بود که صفحه تلویزیون جمهوری اسلامی به‌ جای تصویر حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان و انعکاس شلیک موشک‌های غرورآفرین ایرانی بر سر مقامات ابله صهیونیستی‌، روایتگر حمله به ساختمان شیشه‌ای صدا و سیما شد. هر چند به همان میزان که شلیک موشک به «تل‌آویو» و «حیفا» و پایگاه‌های رژیم در«نواتیم» و... رشک‌برانگیز بود، دیدن تصویر شیرزن خبرنگار سیمای جمهوری اسلامی در زمان حمله به ساختمان شیشه‌ای و ادامه قرائت خبر در عین اینکه اتاق خبر را گرد و خاک و آتش گرفته بود و خانم امامی با ندای الله اکبر و بیان حقیقت جنگ رژیم صهیونیستی علیه کشورمان از فعالیت رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی دست نکشید، جذاب و غرورآفرین بود. او بدرستی می‌دانست که در شرایط جنگ‌، بیان و مدیریت اخبار به عنصری حیاتی برای حفظ امنیت ملی، وحدت اجتماعی و جلوگیری از گسترش شایعات تبدیل می‌شود.آنچه خانم امامی روز دوشنبه انجام داد یک حماسه بود و از این پس، این عمل او، الگویی خواهد شد برای همه خبرنگارانی که پا به این عرصه خطیر نهاده‌اند. 
او نشان داد که جنگ‌ها تنها در میدان نبرد پیروز نمی‌شوند، بلکه جبهه رسانه‌ای و روانی نقشی تعیین‌کننده در سرنوشت درگیری‌ها دارد. چراکه در عصر حاضر با این همه ابزار اطلاع‌رسانی و شبکه‌های خبری مجازی و غیرمجازی که تشخیص اخبار و اطلاعات درست از نادرست سخت شده است‌، بیان و مدیریت اخبار جنگ در این شرایط که یک طرف آن دشمنی است که با انبوهی از شبکه‌های دروغ‌پراکن که ذهن‌ها را مشوش می‌کند‌، خبررسانی و روایت‌گری درست به عاملی استراتژیک تبدیل شده و می‌تواند بر تصمیمات نظامی و سیاسی، روحیه نیروهای نظامی، حمایت عمومی و همبستگی ملی و حتی تصمیمات دشمن برای اقدامات جنگی تأثیر بگذارد.
رفتاری از جنس رفتار خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی در این شرایط می‌تواند اخبار و اطلاعات داده شده را به سلاحی استراتژیک تبدیل کرده و روحیه‌ ملت را در حالی که دشمن صهیونیستی می‌خواهد شکست در صحنه جنگ را با جنگ روانی – رسانه‌ای خود تغییر داده و ورق را به نفع جبهه خود عوض کند، اقدامی در خور تقدیر است.چرا که کنترل و مدیریت اخبار در این شرایط نه یک انتخاب، بلکه یک «ضرورت امنیتی» است. این کنترل باید به گونه‌ای اعمال شود که هم از امنیت ملی محافظت کند و هم از ایجاد هرج و مرج اطلاعاتی و رسانه‌ای جلوگیری کند که بار اصلی این وظیفه امروز بر عهده صدا و سیما و البته رسانه‌های وفادار به انقلاب، نظام اسلامی و در خدمت مردم است.
آنچه روز دوشنبه رژیم منحوس صهیونیستی در حمله به صدا و سیمای جمهوری اسلامی انجام داد برخلاف کنوانسیون‌های بین‌المللی از جمله کنوانسیون ژنو یعنی حمایت از خبرنگاران غیرنظامی به‌عنوان افراد غیرمسلح و منشور اخلاقی فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران (IFJ)است که البته از رژیمی که بیش از 300 خبرنگار را در جنگ غزه به شهادت رسانده و هیچ صدایی از مجامع مدعی حقوق بشر و نهادهای صادر‌کننده چنین منشورهایی برنیامده است، انتظار نمی‌رود در جنایت به صدا و سیما جمهوری اسلامی هم صدایی از آنها بلند شود.
اما در چرایی حمله به صدا و سیما جمهوری اسلامی که چه بسا دامنه آن به دیگر حوزه‌های رسانه‌ای کشور نیز کشیده شود، چند دلیل وجود دارد:
 1-در زمان وقوع جنگ‌ها‌، حمایت افکار عمومی از تلاش‌ها و اقدامات کشور در مواجهه با دشمن، به ارائه منابع خبری و رسانه‌ای معتبر‌، به موقع و سریع نیاز دارد تا مردم  از سردرگمی نجات یابند و در راستای منافع ملی یکپارچه در برابر دشمنان بایستند. نباید فراموش کنیم در میان رسانه‌های کشور، صدا و سیما به جهت گستره خبری و میزان مراجعه مردم و عملکرد بسیار خوبی که در انتشار اخبار حملات موشکی به رژیم صهیونیستی داشته‌، دارای مرجعیت مناسب خبری است و این درحالی است که رژیم اشغالی در حوزه رسانه با وجود تمام حمایت‌های بین‌المللی نتوانسته است پیوست رسانه‌ای تجاوز خود را عملی کند.
2-تا روز یکشنبه بخش زیادی از عملیات رژیم صهیونیستی در خاک کشورمان توسط ریزپرنده‌ها‌، پهپادها و دوش پرتاب‌ها از داخل انجام می‌شد که هم سیستم پدافندی کشور را درگیر خود کرده بود و هم رژیم صهیونیستی از فضای شلوغ در آسمان ایران استفاده می‌کرد تا بتواند ضربات اساسی‌تری را به زیرساخت‌های کشور وارد کند و از سوی دیگر، آنچه توسط این ریزپرنده‌ها و پهپادها انجام می‌شد را به عنوان ظرفیت و توانمندی خود در رسانه‌هایی همچون اینترنشنال یا شبکه‌های فارسی زبان صهیونیستی مطرح می‌کرد. اما از روز یکشنبه با دستگیری برخی از عوامل پیاده نظام داخلی دشمن و کشفیاتی از این ادوات توسط نیروهای امنیتی و بسیج مردمی با مشارکت کم نظیر مردم انجام شد و این تاکتیک دشمن صهیونی تا حدود زیادی خنثی گردید و اطلاع‌رسانی صدا و سیما در خنثی کردن این تاکتیک دشمن با خبررسانی به موقع خیلی مؤثر بود. با کاهش حملات دشمن مشخص گردید که اسرائیل بیش از آنکه تمرکز بر توانمندی خود داشته باشد دل در گروی نفوذی‌ها و جاسوسانش داشته و رسانه ملی با بسیج عمومی مردم موجب هوشیاری مردم شده و با کمک بسیجیان 
جان بر کف کشور دست به شناسایی و انهدام عوامل موساد بزنند.
3-صدا و سیما با اتخاذ سیاست کنترل افکار عمومی و پخش فیلم‌های برخورد موشک‌های سپاه و نیز نمایش جنایت‌ها و تجاوزات رژیم صهیونی به ساختمان‌های مسکونی در تهران و به شهادت رسیدن کودکان بی‌گناه‌، در این چند روز روایتگری اول را از دست رسانه‌های مزدور صفتی چون اینترنشنال (در تل‌آویو) و... گرفت که همین امر عصبانیت رژیم را در پی داشته و منجر به حمله به صدا و سیما شده است. 
4-تمام تلاش دشمن در زمان رویارویی و جنگ، از هم پاشیدن 
«وحدت ملی» و «همبستگی اجتماعی» و تحت‌الشعاع قرار دادن حمایت ملی از اقدامات مجموعه‌های نظامی و از بین بردن انسجام در بدنه سیاسی کشور است و دشمن از طریق  تفرقه‌اندازی رسانه‌ای و انتشار اخبار و اطلاعات غلط تلاش دارد به شکاف‌های قومی، مذهبی یا سیاسی دامن بزند. این درحالی است که رسانه ملی با دعوت از افراد مختلف با گرایش‌های سیاسی متفاوت و دادن امید به جامعه و ارائه اخبار مثبت‌، موجب شد نقشه تفرقه‌افکنانه دشمن صهیونی نقش بر آب شود. بنابراین‌، حمله به این سازمان تاثیرگذار رسانه‌ای کشور را باید در همین راستا ارزیابی کرد.
5-از دلایلی که می‌توان بر چرایی حمله صهیونیست‌ها نسبت به رسانه ملی بر شمرد این است که پس از شهادت فرماندهان ارشد نظامی‌، صهیونیست‌ها دچار این تحلیل غلط شدند که با زدن فرماندهان‌، دانشمندان هسته‌ای و صدا و سیما‌، بازوان نظامی و اطلاع‌رسانی کشور را فلج کرده و با ارسال پیام‌های تهدید‌آمیز که با گزافه‌گویی نتانیاهو که دو روز پیش گفته بود تهران را تخلیه کنید‌، در مردم وحشت ایجاد کرده و با هجوم مردم به خارج از پایتخت یا تحریک به شورش‌های داخلی می‌توانند کار حکومت را تمام کنند. ضمن اینکه حرکت بی‌نظیر مردم در جشن غدیر در سراسر کشور آن‌ هم در شرایط تهدید و حملات صهیونیست‌ها، موجب عصبانیت جنایتکاران صهیونیستی شده بود و صدا و سیما در انعکاس تصاویر این جشن بزرگ سنگ تمام گذاشت و عملا نقشه دشمن صهیونی که قصد داشت انسجام مردمی را با حملات نظامی و شهادت فرماندهان و دانشمندان هسته‌ای بشکند را نقش بر آب کرد.
6-نباید فراموش کنیم که تاثیرگذاری رسانه‌ها در قالب ایفای دو نقش قابل بررسی و توجه است:
الف) تسهیل‌کنندگی: به این معنی که رسانه‌ها نه تنها فرآیند تصمیم‌سازی را کوتاه می‌کنند‌، بلکه به مثابه نیروی تقویت‌کننده تصمیمات به ایفای نقش می‌پردازند. با این نگاه‌، می‌توان گفت کاری که امروز رسانه‌ها و رسانه ملی در انتقال اخبار حملات نظامی رژیم صهیونیستی و پاسخ‌های خردکننده مجاهدان فی سبیل الله نیروهای مسلح کشورمان انجام می‌دهند‌، روح امید را در بدنه تصمیم‌گیر سیاسی و نیروهای مسلح کشور افزایش داده و آنها را در ادامه حملات تا نابودی جرثومه فساد صهیونیستی تشویق و مسیر را برای نیروهای مسلح و مسئولان سیاسی کشورمان هموار می‌کند.
ب) بازدارندگی: ارائه یک تصویر واقعی از صحنه نبرد با دشمن و برجسته کردن توانمندی‌ها و اقدامات انجام شده برای افکار عمومی‌، زمینه فشار به دشمن را فراهم می‌کند و با همراهی افکار عمومی‌، دشمن صهیونیستی را در پیگیری نقشه‌های خبیثانه خود ناامید می‌کند و در این صورت است که بازدارندگی حاصل می‌شود. بپذیریم که با تسلیم در برابر خواسته‌های دشمن عنود که نیستی شما را می‌خواهد‌، بازدارندگی شکل نمی‌گیرد، بلکه با ایستادگی و پرداخت هزینه مادی و انسانی و البته با صبر‌، توکل‌، اعتماد به وعده الهی و گوش به فرمان ولی امر مسلمین این شخصیت حکیم و فرزانه انقلاب است که بازدارندگی صورت می‌گیرد و در این زمینه، رسانه‌ها و صاحبان قلم با تنویر افکار عمومی و بیان توانمندی‌ها و ظرفیت عظیم ملت ایران و ترجمان امید و تزریق توکل به جامعه است که این مهم تحقق می‌یابد.

حسن رشوند

 


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 04/3/28ساعــت 7:59 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:شرط پایان جنگ نابودی اسرائیل است نه توقف حملات ومذاکر

جنگی که این روزها در غرب آسیا شعله‌ور شده، چیزی فراتر از یک نزاع نظامی معمولی است. این یک نبرد تمدنی است؛ نبردی که پایانش نه با یک آتش‌بس، بلکه تنها با فروپاشی کامل ساختار شوم و جعلی رژیم صهیونیستی رقم خواهد خورد. اکنون که «لحظه موعود» فرا رسیده، ایران اسلامی باید با تمام قدرت از این فرصت تاریخی برای پاکسازی منطقه از غده سرطانی صهیونیسم بهره بگیرد و گام نهائی را برای تحقق وعده نابودی اسرائیل بردارد.
صهیونیست‌ها در اوج حماقت، آغازگر جنگی بودند که گمان می‌کردند با غافلگیری ایران، آن را در همان آغاز زمین‌گیر خواهند کرد. حمله شبانه به مراکز نظامی، هسته‌ای و پدافندی ایران که بنا بود آغاز یک «ضربه بزرگ» باشد؛ اما حالا با گذشت چند روز، این واقعیت تلخ را می‌چشند که غافلگیرشده‌ واقعی، خود آنان بودند.


+ نوشته شـــده در سه شنبه 04/3/27ساعــت 7:29 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی :ایران از فاز بازدارندگی عبور کرده و وارد مرحله تسلط

ایران از فاز بازدارندگی عبور کرده و وارد مرحله‌ تسلط در میدان نبرد شده است

مرحله سوم عملیات وعده صادق 3 بامداد دوشنبه به اجرا درآمد. ارتش اسرائیل می‌گوید حدود 100 موشک از سمت ایران شلیک شده است.
شبکه المیادین به نقل از منابع صهیونیست گفت: حمله موشکی شب گذشته ایران، کشنده و مرگبار بود. دست‌کم بیش از 120 نفر در حیفا، تل‌آویو، بنی براک و بتاح تکفا، پتخ تیکوا، نیوت و آیالون کشته و زخمی شده‌اند.
روزنامه یدیعوت آحارونوت: تعداد کشته‌های در حیفا به 8 نفر افزایش یافته است. شمار کل تلفات از آغاز جنگ تاکنون دست‌کم به 22 نفر رسیده است. این موشکباران مرگبار بود. 
رسانه‌های اسرائیلی گفتند حملات ایران به تل‌آویو و حیفا، شدیدترین حملات از زمان آغاز جنگ با اسرائیل است. در مناطق «الکریوت» و «حیفا»، ساکنان از بوی تند و آزاردهنده در هوا و سوزش در ناحیه چشم خبر داده‌اند. 
پدافند چند لایه اسرائیل به علاوه پدافند تاد و دیگر پدافندهای آمریکا در منطقه، این بار هم تسلیم سرعت و دقت موشک‌های دوربرد و نقطه‌زن ایران شدند.رخنه بی‌سابقه ایران در سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی/ بر اساس تصاویر موجود ایران با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین موفق شده عملکرد سامانه‌های پیشرفته رژیم صهیونیستی را مختل کرده و آنها را علیه خودشان به کار گیرد.
کانال 12 رژیم صهیونیستی: یک موشک ایرانی مستقیماً به پناهگاهی در پتح تیکوا برخورد کرده و 3 نفر را کشت. 11 موج حملات ایران از آغاز جنگ، شامل شلیک 370 موشک و بیش از 100 پهپاد است.
کانال 14 اسرائیل به نقل از سخنگوی پلیس: اوضاع در مناطقی که هدف موشک‌های ایرانی در مرکز اسرائیل قرار گرفته، بسیار وخیم است.
خبرنگار بی‌بی‌سی در تل‌آویو: پس از دور جدید حملات موشکی، صدای مداوم آژیر آمبولانس‌ها به گوش می‌رسد. بوی دود استشمام می‌شود و می‌توانیم توده بزرگی از دود را در دوردست ببینیم.
روزنامه ‌هاآرتص: حملات ایران علاوه ‌بر زیرساخت‌های شهرها، سایت‌های نظامی اسرائیل را نیز هدف قرار داده است.
منابع اسرائیلی از قطعی گسترده برق در مناطق مرکزی اراضی اشغالی خبر دادند. شبکه سی ان‌ان گزارش داد: یک نیروگاه بزرگ برق در مرکز اسرائیل هدف موشک ایرانی قرار گرفت و آسیب دید.
نیروگاهی که ایران در حیفا هدف قرار داد، با ظرفیت 1020 مگاوات یکی از بزرگ‌ترین نیروگاه‌های اسرائیل در شمال است و 7 تا 8 درصد برق کل اسرائیل را تأمین می‌کند. شرکت برق اسرائیل می‌گوید: شبکه برق بر اثر اصابت موشک‌های ایران به برخی مواضع مرکزی آسیب دیده است. شرکت امنیت دریایی انگلیس هم از وقوع آتش‌سوزی نزدیک نیروگاه بندر حیفا خبر داد. دو موشک به این نیروگاه اصابت کرده‌اند.
بزرگ‌ترین پالایشگاه اسرائیل در حیفا هدف موشک‌های ایران قرار گرفت. نیروگاه متعلق به پالایشگاه نفت نیروگاه حیفا حداقل 118 مگاوات ظرفیت دارد. پالایشگاه حیفا 60 درصد از گازوئیل و 40 درصد از بنزین مصرفی را تأمین می‌کند. این پالایشگاه همچنین بخشی از نفت و انرژی اروپا را تأمین می‌کند و محل استقرار شرکت بازان گروپ، مهم‌ترین شرکت نفتی رژیم صهیونیستی است. بازان گروپ با شرکت‌هایی در امارات، آذربایجان و ترکیه همکاری اقتصادی دارد. در جریان عملیات اخیر ایران، از میان 7 نقطه راهبردی انرژی اسرائیل، 2 بندر ایلات و حیفا و همچنین پالایشگاه حیفا با حملات موشکی هدف قرار گرفتند.
شاهدان عینی و منابع فلسطینی از اصابت چندین موشک به پایگاه نظامی راهبری نواتیم‌ در صحرای نقب خبر می‌دهند. رسانه‌های عبری از انتشار جزئیات هدف قرار گرفتن پایگاه هوائی نواتیم منع شده‌اند.
الیجاه جی. مگنیر خبرنگار ارشد و تحلیلگر جنگ: ایران تاکتیک‌های خود را تغییر داده است. اتاق عملیات به‌طور کامل فعال و هماهنگ است. پاسخ به جنگ اسرائیل دیگر محدود به ساعات شب نیست. از انواع مختلف موشک‌های ترکیبی استفاده می‌شود. با تاکتیک فریب اسرائیل را دائماً در حالت آماده‌باش نگه می‌دارد. تمرکز دیگر بر تعداد موشک‌ها نیست، بلکه بر کیفیت و دقت تخریب است. موشک‌ها حامل کلاهک‌هایی با وزن 1000 تا 1500 کیلوگرم مواد منفجره هستند. این تغییرات نشان می‌دهد ایران از فاز بازدارندگی صرف عبور کرده و وارد مرحله‌ای از تسلط در میدان نبرد و جنگ فرسایشی روانی شده است.
شورای امنیت داخلی اسرائیل می‌گوید: موشک‌های ایران تمام‌نشدنی است. برخی منابع صهیونیست گفتند ایران استفاده از موشک‌های مافوق صوت با دقت بالا را آغاز کرده است که رهگیری آنها برای سیستم‌های دفاعی رژیم صهیونیستی دشوار است.
نشریه رای‌ الیوم: با عملیات موفق موشکی علیه اهداف صهیونیستی، کفه ترازو در میدان نبرد به نفع ایران سنگینی می‌کند و این کشور دست برتر را دارد. شبکه الجزیره: اسرائیل توان تحمل چنین ضرباتی را ندارد. قدرت تخریب موشک‌های ایرانی بالاست. پدافند اسرائیل شکست سختی خورده است.
در حالی که شبکه انگلیسی اسکای‌نیوز می‌گوید «اسرائیل متحمل خسارات سنگینی شده است»، شبکه صهیونیستی کان گزارش داد: حملات موشکی ایران، گویا روز قیامت است.
پیش از این هم روزنامه انگلیسی دیلی دیلی‌میل گزارش داده بود: «موشک‌های ایران، صحنه‌هایی آخرالزمانی در اسرائیل آفرید».
رسانه‌های عبری به نتانیاهو ضمن انتشار ویدئوهای ویرانی گسترده به کنایه نوشتند: وقتی از پناهگاه خارج می‌شوید، آثار پیروزی کامل بی‌بی‌(نتانیاهو) را می‌بینید!
کارشناس نظامی شبکه CNN آمریکا: سری جدید موشک‌های ایران در هدف‌گیری بسیار دقیق و متفاوت عمل کردند. موشک‌های ایرانی قادر به مانور پیچیده هستند که تلاش‌های سیستم‌های پدافند برای رهگیری را مختل کرده است. گزارش جرمی دایموند خبرنگار شبکه سی‌ان‌ان از خیابان‌های تل‌آویو: ترس، هرج و مرج و اضطراب، خیابان‌های تل‌آویو را پر کرده است. خیابان‌ها مملو از آوار است. یک ساکن تل‌آویو به سی‌ان‌ان گفت: «ما خیلی آهسته بیرون آمدیم زیرا ترسیده بودیم. حین راه ‌رفتن، ساختمان‌ها در حال ریزش بودند. بوی دود می‌آمد.»
روزنامه ‌هاآرتص: مستندات تصویری حملات ایران نشان می‌دهند، موشک‌های ایرانی بسیار دقیق هستند. کلاهک‌های موشکی آنها باعث تخریب گسترده می‌شوند. بیشتر وزرای نتانیاهو هنوز، مفقود هستند!
دنیل دیویس سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا: «وقت آن رسیده که تمام نیروهای آمریکایی را از سوریه و عراق خارج کنیم. به موشک‌های ایرانی که بدون هیچ مشکلی گنبد آهنین اسرائیل را سوراخ می‌کنند نگاه کنید؛ اکثر نیروهای ما دفاع موشکی حتی کمتری دارند. همین اتفاق برای سربازان ما نیز خواهد افتاد، اگر به آنها حمله شود، بی‌رحمانه شکست خواهند خورد. وقت آن رسیده که همه آنها را خارج کنیم زیرا آنها هیچ کارکردی در امنیت ملی برای کشور ما ندارند، بلکه یک آسیب‌پذیری امنیتی بزرگ هستند». 

مذاکرات آمریکا با ایران نقشه فریب برای حمله اسرائیل بود

افسر اطلاعاتی سابق آمریکایی اعلام کرد که مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا در ماه‌های اخیر در واقع حالت نمایش و فریب راهبردی داشتند.
‌اسکات ریتر در مصاحبه اختصاصی با اسپوتنیک تأکید کرد: این مذاکرات «امکان حمله غافلگیرانه» اسرائیل را فراهم کرد تا ضمن وارد کردن بیشترین خسارت، ضربه‌ای شدید به زیرساخت‌های هسته‌ای و نیروهای نظامی ایران وارد شود.
وی افزود: این حملات، یک حمله مشترک «آمریکا-اسرائیل» بوده است؛ گرچه واشینگتن ابزار نظامی مستقیم اعزام نکرد، ولی از این عملیات حمایت اطلاعاتی یا دیپلماتیک صورت گرفته است.
اسکات ریتر گفت: مذاکرات هسته‌ای عملاً خاتمه یافته و ترامپ نتوانست ایران را برای توقف کامل غنی‌سازی زیر صفر قانع کند؛ مخالفت اسرائیل و برخی نمایندگان جمهوری‌خواه در کنگره مانع اجرای این توافق شد.
یادآور می‌شود همزمان، برخی عناصر غرب‌گرا بدون عذرخواهی از نقشی که در عملیات فریب آمریکا برای غافلگیر کردن ایران ایفا کرده‌اند، مدعی شده‌اند مذاکره، راه خروج از وضعیت فعلی است. این در حالی است که وضعیت فعلی، محصول خیانت اینان و شراکت در عملیات فریب آمریکاست.
در حالی که اکنون آشکار شده نتانیاهو با هماهنگی کامل ترامپ برنامه حمله به ایران را طراحی و نهائی کرد، محافل غرب‌گرا مأموریت داشتند نتانیاهو و ترامپ را مخالف هم و دارای اختلافات شدید نشان دهند و چنین القا کنند که ترامپ دنبال مذاکره و نتانیاهو در پی جنگ است و مذاکره با ترامپ، مانع جنگ 
می‌شود!
اما به گزارش رسانه‌های غربگرایی مثل هم‌میهن و انتخاب، نتانیاهو گفته است: ترامپ با درخواست علنی از ما برای عدم حمله‌- با علم به اینکه ما حمله خواهیم کرد- به تحقق عنصر غافلگیری علیه ایران کمک کرد.

در حالی که بنیامین نتانیاهو با هماهنگی کامل ترامپ اقدام به عملیات نظامی و تروریستی علیه ایران کرد، روزنامه زنجیره‌ای اعتماد مدعی شد هدف نتانیاهو به شکست کشاندن مذاکرات ایران و آمریکا بود و باید پیگیر احیای مذاکرات بود!
روزنامه اعتماد بی‌آنکه به ترور ده‌ها نفر از فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای، شهادت صدها نفر از هوطنان، و تخریب تأسیسات نطنز و آسیب به برخی زیر ساخت‌های اقتصادی اشاره کند یا به اعترافات ترامپ در حمایتش از حمله اسرائیل بپردازد، نوشت: در عرصه میدانی هر اندازه که موازنه به نفع ایران تغییر پیدا کرد، اصوات بلندتری از ضرورت بازگشت به میز مذاکره از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی به آسمان بلند شد.
ترامپ که پیش از این با گردنی برافراشته و لبخندی به پهنای صورت از ضرورت حمله اسرائیل به ایران سخن می‌گفت و آن را لازم‌الاجرا دانسته بود، تغییر موضع معناداری داد و اعلام کرد: «ایران و اسرائیل باید به توافق برسند و خواهند رسید!»
اعتماد می‌افزاید: به اعتقاد حسین مرعشی، لازم است عقلای جهانی هر چه سریع‌تر جلوی چنین رفتارهای جنایتکارانه‌ای را گرفته و زمینه بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکرات را فراهم سازند. 
دبیرکل حزب سازندگی می‌گوید: «بسیار متأسفیم که چنین حوادثی در این شرایط رخ داده و نتانیاهو که پیش از این هم خیانت‌ها، جنایت‌های بسیاری نسبت به مردم غزه، لبنان، سوریه و... صورت داده بود، جنایات تازه‌ای بیافریند. در این میان اما نه بزرگان اروپا و نه خردمندان جهانی و نه ترامپ که مدعی ایجاد صلح جهانی بود، اقدامی نکرده و بی‌تفاوت به صحنه جنگی که نتانیاهو ایجاد کرده، می‌نگرند و هیچ اقدام و مانعی در برابر اقدامات نتانیاهو ایجاد نمی‌کنند.»
مرعشی می‌گوید: «اگر عقل و درایتی در سطح نظام بین‌الملل وجود دارد، باید تلاش شود تا آتش این تهاجم و جنگ خوابیده شود. ایران و آمریکا باید به مذاکراتی بازگردند که در حال به نتیجه رسیدن بود اما با حاشیه‌سازی و جنگ‌افروزی‌های برخی رژیم صهیونیستی و برخی طرف‌های جنگ‌افروز متوقف شد.»
علی باقری، فعال اصلاح‌طلب هم به اعتماد گفت: «پس از مدت‌ها، ایران تصمیم قاطعی اتخاذ کرد تا مشکلاتش را در عرصه سیاست خارجی از طریق گفت‌وگو با طرف آمریکایی حل کند. مشخص بود که رژیم اسرائیل از هیچ اقدامی برای به حاشیه کشاندن مذاکرات فروگذار نخواهد کرد». 
وی درباره این پرسش که این حمله آیا با هماهنگی و تأیید آمریکا صورت گرفته یا اسرائیل خودسرانه چنین اقدامی کرده؟ می‌گوید: «این موضوع فاقد اهمیت بنیادین است. مهم این است که مهم‌ترین مخالف مذاکرات ایران و آمریکا، تهاجم علیه ایران را آغاز کرد تا مشکلات ایران و آمریکا حل نشود... به نظرم در آینده‌ای نه چندان دور، این نزاع کنار گذاشته شده و ایران و آمریکا دوباره دور میز مذاکره باز می‌گردند. اما برخلاف محاسبات و مطالباتی که طرف‌های غربی داشتند تا با نزاع، ایران ضعیف‌تر پای میز مذاکره بنشیند، تصور می‌کنم این ایران است که با وضعیت مستحکم‌تری وارد دور جدید مذاکرات شده و مطالبات مردم خود را دنبال می‌کند.»
فضاسازی اخیر روزنامه اعتماد در حالی است که الیاس حضرتی و فیاض زاهد (دو تن از گردانندگان این روزنامه و رئیس و عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت) دو ماه قبل به همراه مرعشی، ضمن بزک کردن مذاکرات با ترامپ و ایجاد غفلت نسبت به تدارک اقدام نظامی علیه ایران، وانمود می‌کردند توافق با ترامپ قریب‌الوقوع است و 2000 تا 2500 میلیارد دلار سرمایه وارد کشور می‌شود!
اکنون همین باند متهم به مشارکت در عملیات فریب ترامپ، ادعا می‌کند که باید به میز مذاکره بازگشت و حال آن که طرف مقابل بازی مذاکره، در پنهان در حال هماهنگی با رژیم صهیونیستی برای ضربه زدن به ایران بوده است. جالب اینکه مرعشی اذعان می‌کند طرف غربی اصلاً دنبال صلح نیست و در واقع روزنامه اعتماد به شکل یکطرفه مأموریت خون‌شویی و ترویج التماس مذاکره را به عهده گرفته است. این وطن فروشی در حالی است که خون هموطنان تازه است و طرف آمریکایی هم قبل از جنایت اسرائیل، مدعی بود ایران باید برنامه هسته‌ای را کاملاً متوقف کند. در این شرایط، عناصر بی‌غیرت منظورشان از مذاکره دقیقاً چیست؟
جا دارد نهادهای قضائی و امنیتی ضمن احضار عناصر پیش گفته، از آنها توضیح بخواهند که بر اساس کدام برنامه و هماهنگی، به بازی در عملیات فریب (غافلگیری) طرف آمریکایی- صهیونیستی در بزک مذاکره 
تن دادند؟!


+ نوشته شـــده در سه شنبه 04/3/27ساعــت 7:2 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:کورتکس آفتابهای یا کورتکس غنیشده؟ (یادداشت روز) 1
 !
کاریکاتور/ ما تا آخر ایستاده‌ایم
 
1) ملت ایران، دشمنان مشترکی دارد. انگلیس و آمریکایی که در بحبوحه جنگ جهانی و اشغال ایران، به میلیون‌ها ایرانی قحطی دادند، یا رضاخان و پسرش را به مدت 50 سال بر گرده ملت ایران نشاندند، و در طول چند دهه گذشته هم انواع تحریم‌ها را اعمال کرده‌اند، هرگز با خود نگفته‌اند که ده‌ها میلیون ایرانیِ مورد تخاصم، مسلمان بوده‌اند یا غیر مسلمان، طرفدار جمهوریت یا سلطنت، حامی استقلال یا وابستگی و غربزدگی، چپ یا راست، اصلاح‌طلب یا اصولگرا؟ بی‌دریغ و علی‌الاطلاق، ده نسل از ملت ما را در سده سپری شده، مجازات و منکوب کرده و کشور ما را مورد تهاجم نظامی و قحطی و کودتا و تحمیل و تحریم 
قرار داده‌اند. مشکل اصلی آمریکا و غرب، اگرچه اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی است، ولی جنایت‌های غرب علیه ملت ما هیچ کدام هوشمند نبوده که افراد هم تفکیک کند. از نگاه آنها ایرانی خوب، ایرانی مُرده یا سرکوب شده، و برده‌وار و برّه‌وار است.
2) مواجهه دیرین ما با انگلیس و سپس آمریکا در 150 سال گذشته، بیش از هر چیز، جنگ اراده‌ها بوده است. استعمارگران بیشترین توان خود را صرف شکستن یا تردید انداختن در اراده ملت ایران کرده‌اند. یک قرن قبل، نفوذ انگلیس و تزریق حسّ شکست و حقارت به قدری عمیق بود که «احمد خان ملک ساسانی»، از دیپلمات‌های عصر قاجار و پهلوی، درباره فضای تربیتی «مدرسه علوم سیاسی» می‌‌نویسد «مدیران و معلمین، که اغلب فقط برای این انتخاب شده بودند که شاگردان را از طریق وطن‌پرستی منحرف و به خدمتگزاری اجنبی تشویق کنند، سر کلاس، موضوع درس را کنار گذارده و راجع به اصل مقصود صحبت می‌‌‌کردند... روزی جناب سید ولی‌‌الله خان ‌نصر که تشریح درس می‌‌‌دادند، فرمودند ایران مثل خزه‌‌‌ای است که به دیوار چسبیده و دولت انگلیس به منزله آن دیوار است که اگر نباشد، خزه وجود خارجی ندارد... دستور ذکاء الملک (فروغی)، منصورالملک و باقر کاظمی همیشه این بود که نبایستی اشخاص باهوش و با سواد، جزو کارمندان وزارت خارجه درآیند».
3) سه دهه بعد، سپهبد رزم‌آرا نخست‌وزیر رژیم پهلوی، در بحبوحه نهضت ملی کردن نفت گفت: «ملتی که نمی‌تواند لولهنگ [آفتابه گلی] بسازد، چگونه می‌تواند صنعت نفت را اداره کند؟». انقلاب اسلامی، انقلاب یک ملت برای روبیدن و دور ریختن تفاله‌های فکری و فرهنگی فلج‌کننده از این قبیل بود و افتخارات بزرگی را هم که به معجزه شبیه است، به ارمغان آورد. اما با این وجود، عناصری هستند که ادعا می‌کنند «کورتکس مغزی ما ایرانیان از کورتکس اروپاییان کوچک‌تر است و همین، موجب عقب‌ماندگی شده است»! یا این ادعا که الگوی نبوغ و توسعه را باید در برخی دولت‌های جنوب خلیج‌فارس جست‌وجو کرد که هر چند انتخابات و مردم سالاری ندارند و سرکوبگر هم هستند، اما نبوغ خوبی در تعامل با آمریکا دارند و در سفر اخیر دونالد ترامپ به منطقه توانستند قرارداد‌های چند صد میلیارد دلاری با آمریکا ببندند! 
4) این شبکه مقلد و مامور برای تزریق روحیات منتهی به اسارت فرهنگی و سیاسی اقتصادی، هرگز به روی خود نمی‌آورند که خروجی توسعه تقلیدی رضاخانی، «سرکوب شدید علما و روشنفکران و مردم، به غارت دادن منابع ملی، فساد شدید دیوان سالاری، نابودی بنیان‌های دیرپای اقتدار ملی، ضعف قدرت دفاعی، و تسلیم سه روزه کشور در مقابل اشغالگران در جریان جنگ جهانی دوم» بود. هرگز توضیح نمی‌دهند که مردم در حکومت محمدرضا پهلوی به فاصله 25 سال، دو بار دست به قیام و انقلاب زدند و سرانجام، رژیم کودتایی را ساقط کردند؟ پاسخ نمی‌دهند که چرا فقر و تورم و گرانی در حکومتی که شش میلیون بشکه نفت می‌فروخت، در نهایت شدت بود و رژیم دست نشانده، با وجود این درآمد حداکثری، خود را در قبال زندگی جمعیت سی میلیون نفری کشور مسئول نمی‌دانست، بلکه دغدغه اول و آخرش، جلب رضایت و تامین منافع آمریکا و انگلیس (ولو به قیمت نابودی اقتصاد و تولید و صنعت و کشاورزی در کشور) بود؟
5) به معجزه شبیه است که ملتی تحقیر شده برای بیش از نیم قرن، اراده خود را بازیابد، برخیزد، ژاندارم آمریکا در منطقه را به زیر بکشد، از عهده انواع طراحی‌های خصمانه برآید، در جنگ تحمیلی، سرافرازانه از تمامیت ارضی خود پاسداری کند، و در بحبوحه این بحران‌های 
تو در تو، بتواند پیشرفت‌هایی خیره‌کننده را در حوزه‌های مختلف علمی، فنی، اقتصادی، پزشکی و... پدید آورد که بعضا به ده یا پنج کشور دنیا محدود است. کور مغزی بلکه فلج روحی و شخصیتی است که کسانی، با وجود همه این پیشرفت خیره‌کننده در حوزه‌های گوناگون و تحسین اهل فن در جهان، بگویند علت عقب‌ماندگی ما در کوچکی کورتکس مغز مردم ایران در مقایسه با نژاد اروپایی است! باید ضمن انجام آزمایشاتی بررسی کرد که مغز این قبیل افراد با چه چیزی پر شده است؟
6) آمریکا و انگلیس که از زبان دیلماج‌های خود، ملت ایران را تحقیر می‌کردند و می‌گفتند «شما نمی‌توانید آفتابه بسازید، چه رسد به اداره صنعت نفت»، امروز مضحکه دنیا می‌شوند اگر بگویند که شما قادر نیستید صنعت پیشرفته هسته‌ای را برپا و اداره کنید! بنابراین از طریق دیلماج‌های نیابتی و حلقوم‌های اجاره‌ای می‌کوشند این پیشران بومی شده را نه مایه پیشرفت و رونق استاندارد‌های زندگی، بلکه اسباب دردسر و گرفتاری وانمود کنند؛ دردسری که باید واگذار کرد و از شرّش راحت شد! این دیلماج‌ها هرگز پاسخ نداده‌اند که اگر برنامه هسته‌ای ضد ارزش است، چرا در غرب و دیگر مناطق دنیا برای دستیابی به آن و استفاده از کاربرد‌های غیر نظامی‌اش مسابقه گذاشته‌اند و منع‌کنندگان ملت ایران، خود بیشترین استفاده را از برنامه هسته‌ای برای تولید انرژی، درمان و پزشکی، بهبود کشاورزی و اصلاح ژنتیک، ارتقای پروژه‌های تامین آب، کشف و استحصال معادن، و... می‌کنند؟!
7) برنامه هسته‌ای ایران، همچنان که پیشران پیشرفت است، خار چشم دشمنان تاریخی ملت ما هم هست. کمتر از ده کشور در دنیا دارای چرخه کامل غنی‌سازی صنعتی هستند که اغلب آنها هم به خاطر وابستگی به بلوک شرق یا غرب توانسته‌اند به این فناوری مدرن دسترسی پیدا کنند. ایران تنها کشوری است که در اوج تحریم‌ها و به همت فناوران خود توانسته، چرخه کامل برنامه هسته‌ای را ایجاد کند. بنابراین، این برنامه با همه ارزش و اعتبار والایش، فقط برنامه هسته‌ای نیست؛ بلکه برای نسل جوان ما، پرچمی برافراشته در قله علم و فناوری، با پیام «ما می‌توانیم» است. تا این پرچم بالاست، اراده دیگر متخصصان ایرانی برای فتح قله‌های گوناگون پیشرفت خواهد جوشید. از سوی دیگر، همین سرمایه بومی گرانبها، موجب افتخار آفرینی و الهام‌بخشی در جهان است. اهل دقت در چهار گوشه دنیا، در پس همه تبلیغات برای تخریب وجهه و انداختن ایران از چشم ناظران، دائما از خود می‌پرسند که کدام کیمیا می‌تواند گوهر وجودی یک ملت عقب مانده در طول چند قرن را این‌گونه اعتلا بخشد و با وجود سخت‌ترین تحریم‌ها و تهدید‌ها به قله تولید قدرت (از برنامه هسته‌ای تا نانو، فناوری زیستی، سلول‌های بنیادی، و تولید پیشرفته‌ترین تسلیحات نظامی) برساند. این عزتمندی و الهام‌بخشی، در نگاه آمریکا و غرب، مصیبتی بزرگ‌تر از خودکفایی فنی و علمی ایران در تامین نیازهای خویش است. برنامه هسته‌ای و غنی‌سازی، با همه عظمتش، نوک کوه یخ اقتدار ملت ایران است. چالش اصلی از نگاه غرب، این است که ملت ایران در عمل نشان داده که می‌تواند و اگر مغز او با عزم و اراده غنی‌سازی شود، قادر به خلق شاهکارهایی بزرگ‌تر است.
8) دوگانه «ما می‌توانیم/ نمی‌توانیم»، سرآغاز توسعه و پیشرفت یا انحطاط تمدنی است. ملت بزرگ ما از عهده سخت‌ترین تحریم‌های ظالمانه تاریخ («فلج‌کننده» و «فشار حداکثری») بر آمد و حال آن که طراحان تحریم، نه صرفا دنبال آزار و اذیت، بلکه در پی به زانو درآوردن بودند. ما ظرف دهه گذشته، از اوج فشارهای تحریمی عبور کرده‌ایم، اگر هم در برخی حوزه‌ها به چالش برخورده‌ایم، فقط حاصل رفتار دشمن شریر نبوده، بلکه علت اصلی، کم‌همتی، بدعملی، اشرافیت‌زدگی یا نفوذ زدگی و غفلت برخی مدیران بوده است. بنابراین اگر باید دنبال علاج و راه‌حل بود، آن علاج و چاره، نه در مذاکره برای واگذاری منابع قدرت به خیال لغو تحریم، بلکه در رسوب زدایی از ذهنیت‌های مدیریتی منفعل است. گرفتاری بزرگ ما، دو خط انحراف و تحریف است که همدیگر را به مثابه یک بیماری، باز تولید می‌کنند؛ انحراف از آرمان‌های انقلاب، و تحریف حقایق برای به اشتباه انداختن افکار عمومی. این دو خط، بیشترین خسارت را به کشور وارد کرده و به شکل نیابتی، سرگرم کوبیدن اراده و همت و تدبیر درونزا بوده‌اند.
9) مسیر کشور طی چند دهه گذشته، با وجود کارشکنی سنگین دشمن و نیروهای نیابتی آن، رو به پیشرفت بوده است. دشمن‌ترین دشمنان اعتراف می‌کنند که علت ناتوانی در مواجهه با ایران و جمهوری اسلامی، رهبری حکیمانه و همراهی ملت بوده است. باید آمریکا را ورای ‌هارت و هورت‌هایش ارزیابی کرد. 4 مهر 1398 در حالی که ترامپ در اوج توهم بود، نشریه فارین پالیسی، گفت‌و‌گویی را با «رائول مارک گرشت» (افسر پیشین سازمان سیا، کارشناس خاورمیانه و عضو ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها) ترتیب داد. این عنصر ضدایرانی هر چند در گفت‌و‌گوی مذکور، عقده‌گشایی فراوانی علیه رهبر انقلاب اسلامی انجام داد، اما نهایتا اذعان کرد: «باید بگویم که گزینش اهداف از سوی ایرانی‌ها مرا بسیار تحت تاثیر قرار داده است. رهبر عالی ایران، این اقدام را آزمونی نهائی برای عقب‌نشینی دوباره آمریکا می‌داند... اعمال تحریم بیشتر، پاسخی ضعیف است. زمانی که نمی‌توانید هیچ کار دیگری انجام دهید، از تحریم استفاده می‌کنید... برخی افراد، رهبر عالی
ایران را بازیگری محتاط می‌دانند، اما واقعیت این است که او رویارویی با محدودیت‌ها و کنار زدن آنها را دوست دارد... رهبر عالی ایران، یکی از موفق‌ترین رهبران خاورمیانه از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون است. او از مهارت‌های ممتاز و استعداد‌های عالی برخوردار است. من می‌توانم بر مبنای رکورد‌های آماری بگویم که رهبر عالی ایران، قطعا برتر از ترامپ و در نقطه مخالف او قرار دارد. هر آنچه از سوی رهبر ایران انجام می‌شود، اراده و تشخیص خود اوست. من در این باره اطمینان دارم چون سال‌ها درباره او مطالعه کرده‌ام.»
10) ترامپ با همه یاغیگری‌هایش، کاتالیزور تضعیف قدرت آمریکاست. او پس از چند ماه، در حال برداشت کاشته‌های خویش است؛ از نابودی قدرت نرم و هوشمند آمریکا به اذعان استراتژیست‌ها، تا درگیری با متحدان و رقیبان جهانی، و سیاست‌های سرکوبگرانه که به آشوب در لس‌آنجلس و نیویورک و برخی شهرهای دیگر انجامیده و البته، هنوز اول ماجراست. اینها را علاوه کنید به وعده‌های مهملی که ترامپ درباره پایان دادن به جنگ اوکراین ظرف 24 ساعت، یا برقراری آتش‌بس ظرف یک هفته در غزه و خاورمیانه داد، و شکست دادن مقاومت یمن می‌داد. در موضوع یمن کار به جایی رسید که نیویورک تایمز نوشت: «ترامپ پس از 30 روز جنگ با یمن، ناامید شد. ژنرال کوریلا، فرمانده سنتکام بر کمپین بمباران قدرتمند اصرار داشت اما حوثی‌ها هفت پهپاد MQ-9 را سرنگون کردند. چند فروند F-16 و یک جت جنگنده F-35 مورد هدف قرار گرفتند. هزینه عملیات سرسام‌آور بود. مهمات پیشرفته زیادی استفاده شد. برنامه‌ریزان پنتاگون به طور فزاینده‌ نگران ذخایر و پیامدهای آن برای هر موقعیتی بودند که ممکن است مجبور به دفع حمله چین به تایوان شوند. حوثی‌‌ها همچنان به ناو‌ها شلیک، سنگرها را تقویت، و ذخایر سلاح را زیرزمین جابه‌جا می‌‌کردند. چرخش ناو ترومن برای جلوگیری از آتش، به سقوط جنگنده سوپر هورنت‌ انجامید. سپس، موشک حوثی‌ها به فرودگاه بن گوریون در تل‌آویو اصابت کرد. ترامپ تصمیم گرفت عملیات را موفقیت‌آمیز خوانده و متوقف کند»!
محمد ایمانی

+ نوشته شـــده در دوشنبه 04/3/19ساعــت 4:35 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: خدای ما؛ ناخدای ما(یادداشت روز) اوضاع از هر نظر

خدای ما؛ ناخدای ما(یادداشت روز)

 


 

امام

اوضاع از هر نظر مأیوس‌کننده بود. نهضت ملی‌شدن نفت ایران با کودتای 28 مرداد 1332 به شکست منتهی شده بود و یک سال بعد با قرارداد کنسرسیوم (امینی-پیج) استخراج و فروش نفت ایران باز هم در اختیار شرکت‌های خارجی قرار گرفت؛ با این تفاوت که این بار آمریکا نیز بر سر سفره نفت ایران نشست و سهمی برابر با انگلستان دریافت کرد.
پس از این شکست و بازگشت دوباره محمدرضا پهلوی به قدرت، رژیم پهلوی خود را در اوج اقتدار می‌دید و هیچ چیز جلودارش نبود. همان زمان تعدادی از چهره‌های سیاسی و دانشگاهی در نامه‌ای به مجلس نسبت به فضای خفقان موجود در کشور زبان به اعتراض گشودند و نوشتند: «تمام روزنامه‌های مخالف دولت در توقیف و چاپخانه‌ها تحت کنترل شدید و روزنامه‌های مجاز هم تحت سانسور شدید می‌باشند و انواع و اقسام فشار و تضییقات برای ملّیون و آزادیخواهان و شکنجه‌های وحشیانه برای مبارزان راه حقیقت و آزادی وجود دارد و اکثر زعمای قوم که مورد علاقه و تکریم ملت‌اند یا در گوشه زندان و اختفا به سر می‌برند و یا تحت نظر مأمورین انتظامی می‌باشند و مطلقاً آزادی عمل ندارند.» نویسندگان این نامه نیز سرنوشتی مشابه پیدا کردند و مورد خشم و غضب رژیم پهلوی قرار گرفتند و در نتیجه اساتید امضا‌کننده نامه مستقیماً توسط دولت از دانشگاه اخراج شدند.
سال 1335 رژیم پهلوی به پیشنهاد آمریکا برای کنترل هرچه بیشتر فضای کشور ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) را تأسیس کرد و موج جدیدی از سرکوب را به راه انداخت. سفارت غیررسمی اسرائیل در تهران که طی نهضت ملی نفت تعطیل شده بود بار دیگر آغاز به کار کرد و حتی دفتر نمایندگی ایران در تل‌آویو نیز راه‌اندازی شد. تابستان 1336 در حالی که کشورهای منطقه از صادرات نفت به اسرائیل خودداری می‌کردند؛ اولین قرارداد نفتی محرمانه میان ایران و اسرائیل با قیمت بشکه‌ای 
30 دلار منعقد شد. یک سال بعد «محمدرضا پهلوی» با «لوی اشکول» وزیر دارایی وقت اسرائیل به دور از چشم رسانه‌ها دیدار کرد و دو طرف برای افزایش میزان همکاری‌ها توافق کردند.
خبرهای بد تمامی نداشت؛ با رحلت «آیت‌الله بروجردی»، مرجع بزرگ شیعیان جهان در ابتدای سال 1340 برای مردم مسلمان ایران همه چیز رنگ ناامیدی گرفت. همان سال صادرات نفت ایران به اسرائیل دو برابر شد و «بن‌گوریون»، اولین نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در سفری محرمانه به تهران آمد. روابط ایران و رژیم صهیونیستی سال‌به‌سال بیشتر و جدی‌تر می‌شد. سال 1341 «موشه‌دایان» وزیر اقتصاد رژیم صهیونیستی به ایران آمد تا طرح کشت و صنعت اسرائیل در دشت قزوین را عملیاتی کند؛ این پروژه تا حدی برای رژیم صهیونیستی سودآور بود که یکی از روزنامه‌های این رژیم از آن با عنوان «قزوین، امپراطوری اسرائیل در ایران» یاد کرد.
اوایل خرداد 1342 نماینده ویژه نخست‌وزیر اسرائیل با پیام ویژه «بن‌گوریون» به تهران آمد و «محمدرضا پهلوی» پس از ملاقات با او وعده همکاری‌های بیشتر را داد. ایران در چنین شرایطی قرار داشت که چند روز بعد در 13 خرداد 1342 «حاج‌آقا سید روح‌الله خمینی(ره)» در مدرسه فیضیه قم به منبر رفت و خطاب به محمدرضا پهلوی گفت: «والله، اسرائیل به درد تو نمی‏خورد، قرآن به درد تو می‏خورد امروز به من اطلاع دادند که بعضی از اهل منبر را برده‏اند در سازمان امنیت و گفته‏اند شما سه چیز را کار نداشته باشید، دیگر هرچه می‏خواهید بگویید، یکی شاه را کار نداشته باشید؛ یکی هم اسرائیل را کار نداشته باشید؛ یکی هم نگویید دین در خطر است. این سه تا امر را کار نداشته باشید، هر چه می‏خواهید بگویید. خوب، اگر این سه تا امر را ما کنار بگذاریم، دیگر چه بگوییم؟! ما هر چه گرفتاری داریم از این سه‌تاست.»
برای ناظران تیزبین داخلی وخارجی کاملاً مشخص بود که رابطه رژیم صهیونیستی با ایران یک همکاری مشترک و متعارف بین‌المللی نیست بلکه ایران با هدایت آمریکا در اختیار اسرائیل قرار داشت و مانند لقمه‌ای در دهان این رژیم بود. از نیمه خرداد 1342 به بعد اما این لقمه کم‌کم گلوگیر شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 دیگر می‌رفت تا راه تنفس رژیم اشغالگر قدس را مسدود کند. شاید اگر 14 آذر 1340 روزی که هواپیمای «داود بن‌گوریون» اولین نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست؛ به او می‌گفتند کمی آن طرف‌تر در محله «یخچال قاضی» قم مردی 60 ساله به نام سید روح‌الله خمینی(ره) زندگی می‌کند که نه تنها تمام تلاش‌های او و همقطارانش را در ایران به باد می‌دهد بلکه این کشور را به پایگاهی علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی در جهان تبدیل می‌کند؛ لبخندی ناباورانه از روی تمسخر می‌زد. این لبخند البته چندان دوام نمی‌آورد چون صهیونیست‌ها انقلاب خمینی(ره) را نه با چشم بلکه با تمام وجودشان احساس کردند. 19 خرداد 1368 وقتی «فتحی شقاقی» رهبر جنبش جهاد اسلامی فلسطین برای سخنرانی در اولین نماز جمعه پس از رحلت 
امام خمینی(ره) به تهران دعوت شد؛ طوری درباره امام(ره) صحبت کرد که مشخص شد انقلاب سید روح‌الله خمینی در فلسطین به اندازه ایران قدرت داشته است: «ای امام! آیا واقعاً از میان ما رفته‌ای؟! واقعاً ستاره درخشان جماران خاموش شد؟! نه! باور نمی‌کنیم! تو هرگز نمرده‌ای؛ حتماً رفته‌ای تا از خستگی مبارزه دمی بیاسایی و بازگردی. شاید کودکان سنگ به دست انتفاضه فلسطین، امشب و هر شب در بالاترین قله‌های کوه کَرمِل منتظر تو باشند تا دست خود را بالا بیاوری و از رنج آنان بکاهی و خستگی از تن‌شان بزدایی. آنان حتماً تو را بر منبر مسجدالاقصی خواهند دید، در حالی که پرچم جهاد در دست داری و بر سر خائنان فریاد می‌زنی!... نه! تو نمرده‌ای ‌ای سید من!»
خدایی که یوسف(ع) را از قعر چاه به حکمرانی در مصر رساند و موسی(ع) را در دامن فرعون پرورش داد؛ ناخدایی را هم برای ما فرستاد تا اصلی‌ترین کانون مقاومت در برابر اشغالگری و سلطه اسرائیل بر غرب آسیا را درست از جایی که هیچ‌کس انتظارش را نداشت یعنی ایران، بیرون بیاورد. آن خدا هنوز هم هست و رژیم صهیونیستیِ متوهم از برتری و پیروزی را در ویرانه‌های غزه فروخواهد بلعید: فَخَسَفنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الأَرضَ فَمَا کَانَ لَهُ مِن فِئَة یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللهِ (قارون را با خانه‌اش در زمین 
فرو بردیم و او در برابر خدا هیچ گروهى نداشت که یارى‌اش کنند.)

سید محمدعماد اعرابی

 


+ نوشته شـــده در شنبه 04/3/17ساعــت 4:38 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: این «مین» را علی(ع) کاشت و خمینی منفجر کرد (یادداشت
 

م

 
1- در این کلام حضرت امام -رضوان‌الله تعالی علیه-‌ دقت کنید. از بیانات حضرت ایشان در آذرماه سال 1364 است و به مناسبت سالروز میلاد رسول خدا‌(ص) و امام صادق‌(ع): 
«‌آن چیزى که مى‏‌خواستم امروز عرض کنم این است که در ولادت حضرت رسول- ‌صلى‌الله علیه وآله- 
قضایایى واقع شده است، قضایاى نادرى به حسب روایات ما و روایات اهل سنت وارد شده است که این قضایا باید بررسى بشود که چیست؟ از جمله قضیه شکست خوردن طاق کسرى‏ 
و فرو ریختن چهارده کنگره از آن قصر و از آن جمله خاموش شدن آتشکده‏‌هاى فارس و ریختن بت‌ها به روى زمین... اینکه چهارده کنگره از کنگره‌‏هاى قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمى‏آید که یعنى‏ در قرن چهاردهم این کار مى‏شود، یا چهارده قرن بعد این کار مى‏شود‌»؟ 
ماجرای شکست چهارده کنگره طاق کسری، خاموشی آتشکده فارس و فرو ریختن بت‌ها به هنگام ولادت رسول خدا‌(ص)، از آن هنگام تاکنون، بارها در نگارش و گویش مورخان آمده است اما، تفسیر امام راحل از این رخداد و خبر دادن از فروپاشی نظام سلطه در قرن چهاردهم (قرن حاضر‌)، تنها بر زبان حضرت امام جاری شده است. او چه می‌دید که دیگران نمی‌دیدند؟! 
2- اوایل آذرماه سال 1358 بود، خبرنگار مجله آمریکایی تایم در مصاحبه اختصاصی با حضرت امام -رضوان‌الله تعالی علیه- خطاب به ایشان گفته بود: «‌شما یک زندگی جدا از دنیای جدید داشته‌اید. مباحث مربوط به اقتصاد مدرن و حقوق و روابط جدید بین‌الملل را مطالعه نکرده‌اید. شما با دنیای کنونی سیاست و معادلات جاری آن در زندگی اجتماعی درگیر نبوده‌اید. با این وجود، آیا احساس نمی‌کنید که باید در راهی که اعلام کرده‌اید تجدیدنظر کنید»؟!
حضرت امام(ره) در پاسخ می‌فرمایند؛ ?«ما، معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی که تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجیده می‌شده است را شکسته‌ایم، ما خود چارچوب جدیدی ساخته‌ایم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفته‌ایم. از هر عادلی دفاع می‌کنیم و بر هر ظالمی می‌تازیم، حال شما اسمش را هر چه می‌خواهید بگذارید، ما این سنگ را بنا خواهیم گذاشت، آری با ضوابط شما، من هیچ نمی‌دانم و بهتر است که ندانم».??
خبرنگار مجله تایم در مقدمه‌ای که برای انتشار مصاحبه خود تهیه کرده بود، با لحنی طعنه‌آمیز نوشته بود: «?‌سخن از یک روحانی بزرگ شیعه در میان است که به‌زعم خود آمده است تا نظام حاکم بر جهان امروز را نه فقط در ایران که در همه دنیا تغییر دهد و نظامی را جایگزین کند که در آن عدالت و ظلم، روابط اجتماعی و معادلات سیاسی با معیارهای اسلامی تعریف می‌شوند‌»! 
3 - امام راحل ما(ره) می‌فرمود: «‌من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن، در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله -صلی‌الله علیه و آله- و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین‌بن علی -صلوات‌الله و سلامه علیهما- می‌باشند‌» و هم ایشان تاکید می‌فرمایند که «‌از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است» و در پیام دیگری اطمینان می‌دهند که «‌اسلام سنگرهای کلیدی جهان را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد».
«ما، الان در موقعیت حساسی هستیم که به نظر من، حساس‌ترین نقطه تاریخ است... گویی جهان مهیا می‌شود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظمه و کعبه آمال محرومان و حکومت مستضعفان». و ده‌ها نمونه دیگر از این دست‌...
4- «پیچ تاریخی»، واژه‌ای است که طی چند سال اخیر، بارها از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده است. حضرت آقا با اشاره به تحولات کم‌سابقه و بعضاً بی‌سابقه در دنیای امروز، از رخداد قریب‌الوقوعی خبر می‌دهند که تغییرات بنیادین و بزرگی را در جهان به دنبال خواهد داشت. به چند نمونه از آن بسیارها اشاره می‌کنیم. بخوانید!
* «بدانید امروز تاریخ جهان، تاریخ بشریت، بر سر یک پیچ بزرگ تاریخی است. دوران جدیدی در همه عالم دارد آغاز می‌شود. نشانه‌ بزرگ و واضح این دوران عبارت است از توجه به خدای متعال و استمداد از قدرت لایزال الهی و تکیه‌ به وحی. بشریت از مکاتب و ایدئولوژی‌های مادی عبور کرده است. امروز نه مارکسیسم جاذبه دارد، نه لیبرال‌دموکراسی غرب جاذبه دارد»./ بهمن 1390
* «نگاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان می‌دهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم، به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است». / تیرماه 1393
* «شرایط جهانی روزبه‌روز دارد تغییر پیدا می‌کند. به‌روز باشید، [تحلیل] حوادث را در حیطه‌ ذهن خودتان و در حیطه‌ فکر خودتان حاضر و موجود داشته باشید. عزیزان من! ما امروز یا مواجه با یک پیچِ تاریخیِ مهم هستیم یا در دلِ یک پیچِ تاریخیِ مهم داریم حرکت می‌کنیم، این دوّمی شاید درست‌تر باشد. دنیا دارد تغییر می‌کند، [آن هم] تغییرات اساسی، تغییرات اساسی و بزرگ را نمی‌شود در ظرف یک هفته و یک ماه و یک سال فهمید، اینها بتدریج انجام می‌گیرد‌». / آبان 1401 
5- دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب نیز بارها -‌با نگرانی و اضطراب- به تغییر مسیر تاریخ (همان پیچ تاریخی) اشاره کرده‌اند. از جمله؛
* در خرداد ماه 1390 (9 می 2011) نتانیاهو طی سخنانی در کنگره آمریکا می‌گوید: ?
«6 ماه قبل که پشت همین تریبون ایستاده بودم درباره خطر ایران هسته‌ای هشدار دادم. اکنون زمان دیگری است. امروز از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه جبل‌الطارق در مراکش، تحول و دگرگونی عمیقی در حال وقوع است و همه‌جا به لرزه افتاده است. این لرزه، کشورها را متلاطم و دولت‌ها را متلاشی کرده است و همه ما همچنان شاهد این نوسانات هستیم. باید قبول کنیم نیروی قدرتمندی وجود دارد که با الگوی مورد نظر ما برای اداره جهان مخالف است. در رأس این نیروی قدرتمند، ایران خمینی و خامنه‌ای قرار دارد. من هشدار می‌دهم که لولای تاریخ -‌HISTORY HINGE- در حال چرخیدن است‌».? ?
* برژینسکی، در اجلاس سالانه «‌آتلانتیک‌» -کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس- که با حضور جیمز جونز و اسکوکرافت مشاوران امنیت ملی دولت‌های کارتر، فورد، بوش و اوباما تشکیل شده است و در آن دیوید پترائوس(رئیس‌ وقت سازمان سیا)، تامیر پاردو(رئیس‌ وقت موساد)، جان ساورز(رئیس وقت ‌‌MI6) نیز حضور دارند، می‌گوید: «جهان در یک نقطه عطف تاریخی بعد از فروپاشی شوروی سابق قرار دارد که تحولات فراگیر خاورمیانه و شمال آفریقا و رخدادهای غیرمنتظره در آمریکا و اروپا نشانه‌های آن است. ما با چالش پیچیده‌ای رو‌به‌رو هستیم و تاریخ در حال تغییر مسیر است... ایران در این چالش نقش برجسته‌ای دارد و حمله نظامی به این کشور فاجعه‌آمیز است‌»... و صدها سند گویای دیگر که شرح آن به درازا می‌کشد‌...
6- میانه جنگ صفین است. غم سنگینی بر قلب مالک چنبره زده است‌، علی‌(ع) را 
در اوج اقتدار، مظلوم می‌بیند. قطره‌ اشکی را که از چشمانش به‌گونه دویده است پاک می‌کند. آرام به سوی عمار می‌رود. «‌کاش می‌توانستیم علی‌(ع) را به عصری ببریم که مردم قدرش را بدانند و راه و رسمش را بر صدر بنشانند». عمار به مالک دلداری می‌دهد؛ «‌آن روز‌ها که آرزو می‌کنی در راه است. از رسول خدا‌(ص) وصف مردمی را شنیده‌ام که در صلب پدران و رحِم مادران خویشند و چون آن عصر که تو آرزو کرده‌ای فرا رسد، لبیک‌گویان از راه می‌رسند، مردمانی که از «‌من‌» و «‌ما‌» گذشته‌اند. نه در سر سودای سود دارند و نه در دل، غم بود و نبود، دل در گرو اسلام ناب محمدی‌(ص) دارند. علی‌(ع) را امام و مولا و مقتدای خود می‌دانند. آنان سقف تاریک نظام سلطه را می‌شکافند و طرحی نو در می‌اندازند. (ترجمه آزاد با حفظ مضمون‌).
7- در آیات دوم و سوم سوره جمعه آمده است؛ «‌هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ‌* وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‌*... اوست که در میان مردم درس ناخوانده‌، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و آنان را [از آلودگی‌های فکری و روحی] پاک کند و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد، هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند و [نیز پیامبر را] بر مردمی دیگر که هنوز به آنان [‌اعراب‌] نپیوسته‌اند [برانگیخت]. و او توانای شکست‌ناپذیر و حکیم است‌». بعد از نزول این آیات، حاضران پرسیدند: منظور از این «‌گروه دیگر‌ - آخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ» که هنوز به اعراب نپیوسته‌اند چه کسانی هستند؟ رسول خدا‌(ص) دست بر‌شانه سلمان فارسی نهاد و فرمود «‌منظور خدا، این مرد و قوم اوست‌».
8- ایمانوئل والرشتاین، جامعه‌شناس بلندآوازه آمریکایی با نگرانی می‌گوید؛ «مانع اصلی پیش‌روی ما برای استقرار نظم جهانی(بخوانید کدخدایی آمریکا) دکترین ولایت ‌فقیه 
امام خمینی است... همه نظریه‌ها درگذر زمان کمرنگ و کهنه شده و به تاریخ می‌پیوندند، ولی نظریه ولایت ‌فقیه [امام] خمینی هر روز پررنگ‌تر و سرزنده‌تر می‌شود و مسلمانان بسیاری را به خود جلب می‌کند‌».
9- آنتون گیدنز، جامعه‌شناس پرآوازه انگلیسی درباره تحولات بنیادین قرن حاضر می‌نویسد؛ «درگذشته، سه غول فکری جامعه‌شناسی یعنی مارکس، دورکیم و ماکس ‌وبر با اندکی اختلاف‌نظر، فرآیند عمومی جهان را به سوی سکولاریزم و در جهت حاشیه‌نشینی دین ارزیابی می‌کردند ولی از سال 1979 و با پیدایش انقلاب اسلامی در ایران، شاهد روند معکوس و متفاوت با این فرضیه هستیم، یعنی فرآیند عمومی جهان، با شتاب به سمت دینی‌شدن پیش می‌رود». 
10- محمد حسنین هیکل روزنامه‌نگار معروف و بلندآوازه مصر دو بار به دیدار
امام خمینی(ره) آمده بود، ابتدا در پاریس و سپس در سال 1358 در تهران. او بعد از دیدار تهران، خاطرات خود از این دیدار را در کتابی نزدیک به صد صفحه منتشر کرده است. حسنین هیکل می‌نویسد؛ «امام خمینی را یکی از اصحاب رسول خدا‌(ص) در صدر اسلام یافتم که با معجزه از تونل زمان عبور کرده و به قرن حاضر آمده است تا سپاهیان علی‌(ع) را که پس از شهادت او و به خون غلطیدن اهل بیتش‌(ع) بی‌فرمانده شده بودند، فرماندهی کند و من این توان را در او می‌بینم». هم او می‌گوید‌: «‌ولایت فقیه نمادی از حاکمیت علی علیه‌السلام است ... ولایت فقیه یک «مین» بود که علی در صدر اسلام کاشت و خمینی در قرن بیستم زیر پای استکبار منفجر کرد ...». 
11- آنچه به اشاره گذشت فقط «اندکی از بسیارها» و «‌یک حرف از آن هزارها» بود‌... و این قصه اگرچه، سر دراز دارد‌... ولی حیف است این پرسش ناپرسیده بماند که آیا ماندگاری جمهوری اسلامی ایران علی‌رغم تلاش چند ده ساله همه قدرت‌های ریز و درشت دنیا برای مقابله با آن، «‌معجزه‌» نیست؟‌... «‌شبیه معجزه» نه، خود معجزه‌...
حسین شریعتمداری

 


+ نوشته شـــده در سه شنبه 04/3/13ساعــت 9:56 صبح تــوسط عباس | نظر
   1   2      >