سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی: دورخیز یمن برای مرحله ششم عملیات هدف: عمق اسرائیل
 

کاریکاتور روز/ وضعیت امنیتی رژیم صهیونیستی و حال و روز نتانیاهو!

گ
 
 
سرویس خارجی-
همزمان با حملات پهپادی انصارالله به یافا و عسقلان، روزنامه الاخبار لبنان در گزارشی به آغازِ محتمل مرحله ششم عملیات ضد صهیونیستی یمن در آب‌های منطقه‌ای و حملات به عمق سرزمین‌های اشغالی اشاره کرد.
مقاومت یمن حالا یکی از اعضای بسیار مهم جبهه مقاومت است و نقشی استراتژیک در تحولات اخیر منطقه (در جنگ علیه رژیم آپارتاید اسرائیل) پیدا کرده است. ورود انصارالله به جنگ علیه رژیم آپارتاید (که حالا بیش از یک سال از آن گذشته) ورودی در سطح گسترده‌ در زمین و دریا بوده است. هدف قرار دادن‌های مکرر سرزمین‌های اشغالی، هدف قرار دادن و توقیف کشتی‌هایی که تحت پرچم این رژیم یا مالکیت عناصر وابسته به آن در دریا تردد می‌کنند و... به عنوان کارنامه انصارالله میزان تأثیرگذاری این شاخه از مقاومت را نمایان می‌کند.
حمله به یافا و عسقلان 
انصارالله در ادامه عملیات خود علیه اهداف صهیونیستی، طی حملاتی پهپادی، یافا و عسقلان در جنوب فلسطین اشغالی را هدف قرار داد. «یحیی سریع»، سخنگوی نظامی انصار‌الله یمن، ضمن اعلام این خبر گفت که این عملیات ویژه با چند پهپاد انجام شد و با موفقیت به اهداف اصابت کرد... عملیات انصار‌الله برای یاری مظلومیت ملت فلسطین و لبنان و پشتیبانی از مقاومت آنها در چارچوب پنجمین مرحله از تشدید تنش انجام شده است. وی ضمن تأکید بر تداوم عملیات نظامی در پاسخ به جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان، گفت که این حملات تنها در صورت توقف حملات و رفع محاصره غزه و توقف حملات به لبنان متوقف خواهد شد. ساعاتی بعد از این اظهارات، سازمان تجارت دریایی انگلیس از اصابت یک موشک به نزدیکی یک کشتی در جنوب‌شرق عدن خبر داد!
مرحله ششم عملیات!
از آن‌سو روزنامه الاخبار لبنان نیز دیروز، در گزارشی با اشاره به احتمال آغاز مرحله ششم عملیات ضد صهیونیستی یمن در آب‌های منطقه‌ای و حملات به عمق سرزمین‌های اشغالی تأکید کرد که یمن به عنوان جبهه پشتیبانی غزه حملات خود را طی 72ساعت گذشته افزایش داده است. نیروهای مسلح یمنی طی این روزها از حمله پهپادی به برخی اهداف نظامی و حیاتی در دو منطقه یافا و عسقلان واقع در جنوب فلسطین اشغالی خبر داده و اعلام کردند که این حملات به اهداف موردنظر اصابت کرده است. همچنین رسانه‌های عبری از حملات مکرر نیروهای یمنی به تل‌آویو خبر می‌دهند و رسانه‌های آمریکایی نیز از عملیات ترکیبی یمنی‌ها علیه رژیم صهیونیستی پرده برداشتند.
منابع مطلع نظامی در این‌باره به روزنامه الاخبار گفته‌اند که عملیات نیروهای دریایی و هوائی یمن علیه رژیم صهیونیستی به اوج خود رسیده است و آمادگی انتقال به مرحله ششم را دارد. آن‌طور که مهر به نقل از این روزنامه لبنانی نوشته است، در مرحله جدید، تسلیحات بومی جدید و پیشرفته‌تری مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
دوباره بحرین!
در بحبوحه این تحولات خبر رسید، آمریکا بمب‌افکن‌های استراتژیک «بی52» خود را به منطقه عملیاتی فرماندهی مرکزی در بحرین منتقل کرده است که این اتفاق با واکنش منفی یمنی‌ها مواجه شد. این در حالی است که یمنی‌ها هفته گذشته موفق شدند ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن را در شرق دریای عرب هدف قرار دهند. این اقدام واشنگتن نشان می‌دهد که حمله یمنی‌ها به ناوهای آمریکایی تأثیر خود را داشته و واشنگتن در حال حاضر طرح جدیدی را در پیش گرفته که مبتنی بر افزایش تنش هوائی و دور کردن ناوهای هواپیمابر از شعاع عملیاتی نیروهای یمنی است.
حمله پهپادی مقاومت اسلامی عراق
شاخه دیگر مقاومت یعنی «مقاومت اسلامی عراق» نیز بامداد دوشنبه در بیانیه‌ای از حملات پهپادی به هدفی مهم و حیاتی در‌ ام‌الرشراش (ایلات) در جنوب اراضی اشغالی خبر داد. همزمان ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که درخصوص اصابت یکی از موشک‌های سامانه گنبد آهنین به شهر ایلات تحقیق می‌کند! بر اساس این گزارش، در جریان رهگیری یک پهپاد در آسمان اراضی اشغالی یکی از موشک‌های سامانه پدافندی رژیم صهیونیستی به شهر ایلات اشغالی اصابت و به اصطلاح خودزنی کرد!
شلیک 1450 پهپاد علیه اسرائیل
اما درباره مجموعه حملات پهپادی کل جبهه مقاومت، رسانه‌های رژیم صهیونیستی به تشدید حملات پهپادی علیه اراضی اشغالی اذعان و اعلام کردند که از آغاز جنگ تاکنون بیش از هزار و 450 پهپاد به سمت اراضی اشغالی به پرواز درآمده است. لازم به ذکر است که نیروهای مقاومت لبنان و نیروهای مقاومت اسلامی عراق در کنار نیروهای مسلح یمن حملات پهپادی علیه اراضی اشغالی انجام می‌دهند.
حملات دقیق و سنگین 
اما خبرها از نزدیک‌ترین تیغ مقاومت به رگ رژیم آپارتاید آنکه، حزب‌الله لبنان اعلام کرد اعضای این حزب تجمع نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی را در شهرک «کریات شمونه» و نیز پایگاه شراگا (مقر اداری تیپ گولانی) در شمال شهر اشغالی عکا را موشک‌باران کردند. حزب‌الله همچنین اعلام کرد که 4بار، محل تمرکز نیروهای رژیم اسرائیل را در شهرک خیام در جنوب لبنان بمباران کرده است، در حالی که در تلاش برای پیشروی از این محور بودند. حزب‌الله از موشک‌باران دقیق شهرک «گورنوت هگلیل» هم خبر داده است.
نسل جدید در جنبش حزب‌الله
شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی اما به نقل از «ایلیت فریش»، مشاور اطلاع‌رسانی این رژیم، تصریح کرده است که حزب‌الله همچنان توانمندی‌های موشکی و نظامی بالایی دارد و «اسرائیل نباید در ارزیابی‌های خود در این رابطه اشتباه کند... نیروی زمینی حزب‌الله تقریباً هنوز دست‌نخورده باقی مانده است و نسل جدیدی از عناصر مقاومت بعد از ترورها روی کار خواهد آمد و این موضوع تنها به زمان نیاز دارد.» «فریش» در ادامه ضمن اشاره به سیگنال‌های مثبتی که درخصوص احتمال آتش‌بس مطرح شده، گفت که یک موضوع اساسی هنوز مورد توافق قرار نگرفته که همان آزادی عمل اسرائیل در لبنان است. این اظهاراتی در حالی مطرح می‌شود که در برخی خبرها آمده نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی برای راضی کردن آمریکا و کاهش فشار عظیمی که بر سربازان ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی وارد شده، با پایان جنگ لبنان موافق کرده است!
تونل‌های مرموز!
الجزیره نیز در گزارشی نوشته است که رسانه‌های رژیم صهیونیستی این تونل‌ها را بسیار متفاوت از تونل‌های مورد استفاده در جریان جنگ 2006 ارزیابی کردند که در آن زمان اسرائیل شکست سختی در آن جنگ دریافت کرد. نتیجه‌ای که در تحقیقات شکست جنگ 2006 به دست آمده بود، این بود که حزب‌الله از تونل‌ها به عنوان برگ برنده خود استفاده می‌کند و این تونل‌ها باعث ایجاد توان حزب‌الله در مقابله با برتری تکنولوژیک اسرائیل است. به این ترتیب جنگ تونل‌ها در دوره کنونی با اهمیت مضاعفی مواجه شده است.
جنایات رژیم
از طرف دیگر، جنایت صهیونیست‌ها هم ادامه دارد. وزارت بهداشت لبنان در بیانیه‌ای از افزایش شمار شهدای حملات رژیم صهیونیستی به لبنان به 3481 نفر خبر داد. در این بیانیه همچنین آمده است در پی حملات رژیم صهیونیستی، 14هزار و 786 نفر نیز مجروح شده‌اند. از طرف دیگر، در حالی که رژیم صهیونیستی به هدف قرار دادن کادر پزشکی در لبنان ادامه می‌دهد، وزیر بهداشت لبنان از نهادهای بین‌المللی انتقاد کرده است. همچنین ارتش رژیم صهیونیستی در ادامه جنایت‌های خود علیه ملت لبنان، مناطقی در جنوب این کشور را هدف حملات توپخانه‌ای قرار داد. وزیر آموزش‌وپرورش لبنان نیز از تعطیلی مدارس و مؤسسات آموزش عالی در بیروت و مناطق اطراف آن به مدت 2 روز پس از حملات صهیونیست‌ها به قلب پایتخت لبنان خبر داد.

 


+ نوشته شـــده در سه شنبه 103/8/29ساعــت 10:41 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: محرمانه نیست؛ گزارشی به آقای پزشکیان (یادداشت روز)

محرمانه نیست؛ گزارشی به آقای پزشکیان (یادداشت روز)

 ds)
?? مشت محکم پزشکیان ?? کاریکاتور... - iranwire.com ایران وایر ...
 
1- تجارب گذشته، چراغ راه آینده است. پیش از دولت 
آقای پزشکیان، دو رئیس‌جمهور با دو مدیریت متفاوت بر سر کار بوده و هر کدام، درس‌هایی را بر جا گذاشته‌اند. در حالی که نزدیک به
100 روز از ریاست جمهوری آقای پزشکیان می‌گذرد، مرور تجارب 
دو دولت می‌تواند، راهگشا باشد. چه اینکه امیر مؤمنان‌(ع) درباره درس آموختن از تجارب دیگران و در قالب نصیحتی راهبردی، خطاب به امام حسن‌(ع) نوشت: «برای امور پیش نیامده، به واسطه آنچه واقع شده استدلال کن؛ چرا که امور دنیا شبیه هم هستند و از کسانی نباش که اندرز و موعظه، سودی به آنان نبخشد؛ مگر زمانی که به آزار و رنج برسد؛ که عاقل با آموختن و تربیت پند پذیرد و چهارپایان، اندرز نپذیرند 
جز با زدن... والهَوی شریک العَمی. و هوا‌پرستی، شریک نابینایی 
است». (نامه 31 نهج‌البلاغه)
2- سیاست‌ورزی و مدیریت، یک پیکره کامل است. هر پیکری را باید در مقیاس واقعی دید و ترسیم کرد و گرنه، تصویری نامتوازن و کاریکاتوری ترسیم خواهد شد. مدیریت ملی، ذاتا درون‌زاست، 
هر چند که از فرصت‌های بین‌المللی هم در نهایت توان بهره می‌گیرد. 
تولید و افزایش قدرت است که به یک کشور امکان می‌دهد تا در دنیای ‌هابزی تنازع و تخاصم، حرفی برای گفتن داشته باشد، بازدارندگی ایجاد کند، و در محیط پیرامون اثر بخش باشد. دیپلماسی هر کشور، قدرت درونی همان کشور را نمایندگی می‌کند و خط مقدم دفاع از منافع ملی است. سیاست خارجی، فقط مذاکره، و مذاکره فقط معامله، و معامله فقط واگذاری منابع قدرت به خیال خرید ترحم بیگانگان نیست. دیپلماسی، میدان جنگ قدرتمندانه ولو پشت میز مذاکره است و نه اظهار 
عجز و ناتوانی و التماس از دیگران.
3- فروکاستن تمام مدیریت دولت، به التماس از آمریکا، به فجایع بزرگی در دولت برجام منتهی شد. در این مدیریت به غایت کاریکاتوری، اغلب اجزا (به جز مذاکره و توافق با آمریکا) نه این که کوچک تصویر شده باشند، بلکه بعضا حتی حذف شدند و به همین علت، ساختن مسکن مهر «مزخرف»، پالایشگاه‌سازی«کثافتکاری»، خودکفایی گندم «مزخرف» و ساختن نیروگاه «رفتن زیر بار نیروگاه‌سازی»، معرفی شد! بنابراین 
ته سبد، چیزی جز انفعال و ایجاد چالش‌های بزرگ اقتصادی و امنیتی باقی نماند. گردش بر این مدار غلط، به محدودتر شدن مجال حرکت مدیران منفعل منجر شد و دائما بر مضیقه‌ها افزود.
4- رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، 24 تیر 1395، هنگام بزک‌کاری برجام ادعا کرده بود: «اگر برجام نبود، امروز باید نفت در برابر غذا را تحمل می‌کردیم»! اما هم او 13 شهریور 1399 اذعان کرد: «شدید‌ترین مرحله تحریم نفت در برابر غذا بود، اما الان در شرایطی هستیم که این بی‌انصاف‌ها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو اجازه فروش یک قطره نفت را نمی‌‌دهند و اگر هم به ‌فروش می‌‌رسد، امکان تبادل مالی نباشد». با برجام و همه خسارت‌های هنگفت آن، به وضعیتی دچار شدیم که حتی کشورهای مشمول تحریم هم از آن (تحریم غذا و دارو) 
مستثنی بودند. حتی در چنین وضعیتی هم اراده‌ای برای خروج از انفعال وجود نداشت و در حالی که آقای ظریف اذعان کرد دوستان روزهای سختی خود را رنجاندیم، آقای روحانی و مدیران ارشدش ادعا کردند: «واکسن، سوهان قم نیست و «باید مشکل برجام و FATF حل شود تا بتوانیم واکسن وارد کنیم»! ثبت رکورد 709 قربانی کرونا محصول چنان مدیریتی بود.
5- دو الگوی مدیریتی بیشتر، پیش روی رئیس‌جمهور و دولت نیست و به ناچار باید در یکی از این دو مسیر قدم بر‌دارند: رویکردی که باور داشت دوران مدیریت، فرصتی محدود و مغتنم برای خدمت به مردم و آرامش بخشیدن به کشور است و نه بردن اختلافات سیاسی به میان مردم و مأیوس و عصبانی کردن آنها؛ و رویکرد دیگری که بنیان مدیریت را بر پشت هم اندازی، مسئولیت ناپذیری، فرافکنی، بهانه‌تراشی، 
پمپاژ دعواهای سیاسی به جامعه، دو قطبی‌سازی و استهلاک فرصت‌ها و التماس از دشمن گذاشته بود. یک رویکرد در طول این چند دهه معتقد بوده که باید در داخل و خارج تولید قدرت کرد تا دشمنان یقین کنند حربه‌‌های‌‌شان کُند شده است؛ و رویکردی که ادعا می‌کرده منابع اقتدار و پیشرفت را واگذار کنیم و رشد عاریتی بخریم و اگر تاثیر آن در کوتاه‌‌مدت تمام شد، منابع قدرت باقی مانده را واگذار کنیم!
6- به دنبال اظهارات و تحلیل‌های غلط برخی مشاوران و مدیران یا مدعیان حمایت از دولت روحانی بود که وبسایت رادیو فرانسه در تاریخ 19 مهر 1392 نوشت: «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می‌بیند. بر پایه این جمع‌بندی، صبوری خریدار، وضعیت فروشنده را دشوارتر و قیمت فروش را کمتر خواهد کرد. پیشنهاد 
سقف زمانی 3 ماهه از سوی روحانی برای انجام معامله قطعی با غرب، نشانه وضعیت اضطراری او است که در ژنو در هیئت فروشنده ظاهر خواهد شد». هیچ ایرانی میهن‌پرستی دوست ندارد مشابه این ادبیات موهن، در‌باره دولت آقای پزشکیان تکرار شود. اظهار ضعف و عجز از سوی مدیران یا حامیان سیاسی دولت روحانی، به علاوه انفعال دیپلماتیک و تضمین دادن به غرب درباره ماندن در توافق حتی با وجود خروج آمریکا، موجب شد تا ابتدا دولت اوباما مرتکب نقض‌های فاحش شود و سپس ترامپ با خیال راحت، تمام حقوق ایران را زیر پا بگذارد.
7- مضحکه بزرگی رقم خورده بود، چنان که آقای روحانی 
گفت: «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ می‌‌گویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل می‌‌گوید اهل مذاکره و تعهد نیست، اما به برخی کشورها می‌‌گوید 
بیا با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانه‌اند که با شما مذاکره کنند؟ شما به مذاکره‌ای که به تایید سازمان ملل رسیده، پایبند نیستید». مضحک و موهن بود اما واقعیت داشت. روحانی آن قدر بر مدار اراده غرب چرخیده بود که عرصه را بر خود تنگ کرده و با نتیجه رفتار خود، چشم در چشم شده بود. دیگر، مجالی برای قدم از قدم برداشتن نبود، مگر برگشتن و بیرون آمدن از بن‌بست خود ساخته، که آن هم در روحیات برخی دولتمردان نبود. بدین ترتیب، فرصت هشت سال، با تعطیلی بخش عمده‌ای از برنامه هسته‌ای، دو برابر شدگی تحریم‌ها، سقوط شدید صادرات نفت، تعطیلی چند هزار کارخانه، معدل رشد اقتصادی 6 دهم درصد، کسری بودجه و بدهی انباشته بی‌سابقه، تورم 60 درصد، و ناترازی‌های شدید در حوزه‌های مختلف انرژی به پایان رسید.
8- از همه دردناک‌تر، یادداشت یک نشریه غربگرای مدعی اصلاحات بود که با اشاره به تصاویر دیدار تحقیر‌آمیز ترامپ با رئیس‌جمهور صربستان نوشته بود: «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکره‌‌کننده می‌‌پسندد، این است: همچون برّه‌‌ای در مذبح و برده‌‌ای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس را باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده
در مقابل همتای آمریکایی خود نشسته؛ اگر منافع صربستان چنین اقتضایی کند، باید این اقدام را تمسخر کرد یا عقلانیتی سیاسی خواند؟»!
9- آیت‌الله رئیسی، در حالی دولت را تحویل گرفت که رئیس ‌دفتر آقای روحانی، چند روز قبل‌تر، یعنی در تاریخ 9 مرداد 1400 و در پاسخ درخواست بودجه از سوی رئیس سازمان برنامه و بودجه، از قول 
آقای روحانی نوشته بود: «همه موجودی خزانه بر اساس درخواست‌‌های جناب ‌عالی، تخلیه شده و موجودی وجود ندارد.». همچنین، وزیران دولت دوازدهم در اولین جلسه با آقای رئیسی گزارش داده بودند که پولی در خزانه برای پرداخت حقوق کارکنان دولت در مرداد 1400 وجود ندارد! اما شهید رئیسی، نه تنها جا نخورد و خود را نباخت، بلکه در دوره ریاست دو سال و 9 ماهه خویش، همت کرد تا بر بخش مهمی از این روند غلط مدیریتی نقطه پایان بگذارد. در همان روزهای آغازین و در کنفرانس مطبوعاتی، وقتی خبرنگار از او پرسید که آیا در صورت رفع تحریم‌ها حاضر به ملاقات با رئیس ‌جمهور آمریکا هستید؟، با قاطعیت پاسخ داد: خیر! او می‌دانست که آمریکا بنا ندارد تنها حربه باقی مانده یعنی تحریم را کنار بگذارد، بنابراین دامن همت به کمر زد و مدیران دولت را برای پویایی اقتصادی و دیپلماتیک به صف کرد تا کارهای بزرگی در همین سه سال کوتاه رقم بخورد و «ما می‌توانیم» آشکارا به نمایش درآید: «ثبت رشد اقتصادی بالای 5 درصد، پس از چند سال عقبگرد. احیای صادرات نفتی در حد 1/5 میلیون بشکه در روز. احیای خودکفایی گندم، در حالی که در دولت قبل از آن، ناچار از واردات 7 میلیون تُن گندم شده بودیم. احیای هشت هزار واحد تولیدی تعطیل یا نیمه تعطیل. 
واردات انبوه واکسن و واکسیناسیون کامل کرونا. 
ساماندهی هوشمند یارانه آرد و نان و صرفه‌جویی یک و نیم میلیون تنی در مصرف (عمدتا قاچاق) گندم. صادرات فنی و مهندسی، ساخت نیروگاه در سریلانکا و کشت فرا سرزمینی در آفریقا و آمریکای لاتین. بهره‌برداری از 1100 پروژه عمرانی به ارزش بیش از 500 هزار میلیارد تومان در کشور فقط در سال گذشته و برنامه‌ریزی برای افتتاح 
1000 پروژه دیگر در سال جاری. افزایش ظرفیت‌های نیروگاهی، ساخت پالایشگاه‌‌ها، و توسعه شبکه ‌های آب و گاز و حمل‌ونقل و ترانزیت و تجارت خارجی.
10- این مسیر، تداوم تجربیات مثبتی مانند پالایشگاه‌سازی و نیروگاه‌سازی و تولید بنزین و سوخت 20 درصد رآکتور تهران 
(تولید رادیو داروی مورد نیاز 850 هزار بیمار) در ادوار گذشته است. وقتی موفقیت‌ها رقم خورد و عزت و اقتدار ملی احیا شد، معلوم بود که تاثیرات آن در منطقه و جهان جاری شود و اقتدار ایران به برکت هدایت رهبر حکیم انقلاب و همراهی دولت خدمت، به جایی برسد که بر خلاف ادبیات موهن رادیو فرانسه در مهر 1392، این بار روزنامه گاردین در ژانویه 2024 (اواخر دی ‌ماه 1402) در تحلیلی به قلم «سایمون تیسدال» سردبیر خارجی بخش خارجی خود، تحلیلی با این عنوان را منتشرکند: 
«The US isn’t the biggest power in the Middle East any more. Iran is».
 گاردین نوشته بود: «آمریکا دیگر، بزرگ‌ترین قدرت در خاورمیانه نیست، ایران است. جایگاه قدرت برتر در منطقه، اکنون در اختیار ایران است. نظم جهانی مبتنی بر قوانین آمریکا نیز، برای فروپاشی و جایگزینی آماده است. اهرم سیاسی واشنگتن رو به کاهش، و دیپلماسی آن ناکارآمد است... پس از 45 سال تلاش، تحریم و تهدید تهران، جواب نداده است؛ آمریکا، انگلیس و اسرائیل با یک رقیب سرسخت روبه‌رو هستند که یک ضلع از مثلث اتحاد جهانی است که توسط شبه نظامیان قدرتمند و همچنین، قدرت اقتصادی نیز، حمایت می‌شود».
11- هر قدر که پیش‌بینی تهدید‌ها و شناسایی فرصت‌ها و آمادگی دائمی در برابر با تهدیدات، اقدام ستوده‌ای است، انفعال و خودباختگی، مذموم است؛ و این دومی، تنها نسخه‌ای است که جریان غربگرا بلد است بپیچد. آقای پزشکیان دو تجربه را پیش رو دارد. باید از مشورت مشاورانی که ترس را تزریق می‌کنند، پرهیز کرد. چنان که 
امیر مؤمنان‌(ع) به مالک اشتر فرمود: «وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِک...جَبَاناً یضْعِفُک عَنِ الْاُمُورِ. با ترسو مشورت نکن که تو را در انجام امور ضعیف می‌‌کند». نقطه مقابل، مشورت گرفتن از افراد کاردان و شجاع است. 
در این میان، موضوعی که می‌تواند در موفقیت دولت به آقای رئیس‌جمهور کمک کند، استفاده از تجارب دولت قبل و مشورت با افرادی نظیر معاون اول دولت شهید رئیسی است که به عنوان دستیار رهبر معظم انقلاب منصوب شده است. در حکم رهبر انقلاب خطاب به آقای مخبر تصریح شده بود که شناسائی نیروهای جوان و همکاری با آنان با پیگیری برنامه‌ریزی منطقی پی گرفته، و در کمک به دستگاه‌های دولتی و غیر از آن بهره‌برداری شود.
محمد ایمانی

 


+ نوشته شـــده در دوشنبه 103/8/28ساعــت 5:13 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:دروغ دولت در گفتوگوی کیهان با کارشناسان بررسی شد قطع
در گفت‌و‌گوی کیهان با کارشناسان بررسی شد
تصویرهای کاریکاتور قطعی برق, نقاشی کاریکاتور قطعی برق, عکس هایی از کاریکاتور قطعی برق 

 

بنا بر یک تصمیم اعلام شده از سوی دولت به عنوان راهکاری زیست محیطی برای مقابله با آلودگی هوا، چند روزی است مازوت‌سوزی در سه نیروگاه کشور قطع شده اما بسیاری از کارشناسان معتقدند؛ ماجرا چیز دیگریست.
 
 
 
سرویس اجتماعی- مهدی برازنده:
 
به گزارش کیهان، سال‌هاست که با فرارسیدن فصل سرما، شاهد افزایش آلودگی هوا در برخی شهرهای کشور هستیم و همواره مسئولان و کارشناسان محیط‌زیست، مدیریت شهری و دولت و مجلس یک‌سری عوامل را به عنوان متهمان آلودگی هوا معرفی می‌کنند. در این بین مازوت‌سوزی در نیروگاه‌ها نیز یکی از شناخته‌ شده‌ترین متهمان آلودگی هوا است.
در روزهای گذشته دولت چهاردهم نیز با این استدلال که مازوت‌سوزی تهدیدی برای سلامت مردم است حکم به توقف مازوت‌سوزی در سه نیروگاه کشور و آغاز خاموشی‌های منظم روزانه در سراسر کشور داد؛ این در حالی است که این نیروگاه‌ها سهمی 3 هزارمگاواتی از 47 هزار مگاوات کل تولید برق نیروگاه‌های کشور را دارند و بسیاری از کارشناسان معتقدند ژست محیط زیستی در این ماجرا بیشتر یک پوشش برای اصل ماجرائی است که ناشی از جنبه مدیریتی و سوءتدبیر است.
تصمیم ممنوعیت مصرف مازوت در سه نیروگاه شهید منتظری اصفهان، منتظر قائم کرج و شازند اراک به دلیل نقش آنها در آلودگی هوای این استان‌‌ها روز چهارشنبه 16 آبان در دومین جلسه کارگروه ملی کاهش ‌آلودگی هوای دولت چهاردهم گرفته شد، البته قطع مازوت‌سوزی که همواره یک مطالبه و یکی از راه‌های کاهش آلودگی هوا در شهرهای کشور عنوان می‌شد را به صورت محدود عملیاتی اما از سوی دیگر کام مردم را به دلیل قطعی برق در فصل سرما تا زمانی نامشخص، تلخ کرد و مایه ابراز تعجب کارشناسان شد.
آدرس غلط دولت به بهانه حذف مازوت
در همین رابطه، مالک شریعتی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه 20 آبان ماه به خبرگزاری فارس گفت: «اعلام جدول خاموشی به بهانه حذف مازوت آدرس غلط دولت است. اگر مازوت هم می‌سوزاندند باز ما خاموشی داشتیم. علتش این است که تکالیف درخصوص ذخیره‌سازی، تکالیف افزایش راندمان نیروگاه‌ها و تکالیف درخصوص کیفی‌سازی سوخت پالایشگاه‌ها انجام نشده است.»
وی افزود: «این‌که بگویند آلودگی را کم می‌کنیم، اما به‌جای آن خاموشی می‌دهیم غلط است. در هر دو شرایط مردم متضرر می‌شوند. به نظر می‌آید که دولت باید تجدیدنظر کند. دولت باید قوانین حوزه بهینه‌سازی، مدیریت مصرف، افزایش راندمان نیروگاه‌ها، افزایش کیفیت سوخت پالایشگاه‌ها را دنبال کند. همه مواردی که نام بردم قانون دارد.»
ناکارآمدی با ژست محیط زیستی!
در همین زمینه دکتر سمیه رفیعی، نماینده تهران در مجلس و رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در گفت‌و‌گو با کیهان درباره سهم آلاینده‌های ثابت همچون سوخت مازوت در آلودگی هوا اظهار داشت:
«سهم منابع ثابت از آلایندگی با آلاینده شاخص‌pm‌‌2.5 یا گردوغبار براساس آخرین سیاهه انتشار منتشر شده 30 درصد است؛ اما عمده عامل آلودگی هوا منابع متحرک هستند و دولت باید پیش از اینکه مازوت‌سوزی را متوقف می‌کرد، منابع سوخت پاک را تامین می‌کرد.»
رفیعی تاکید کرد: «ما اساساً با دوگانه تولید آلودگی یا خاموشی مشکل داریم و این وضعیت نباید در کشور به‌وجود می‌آمد. دولت پیش از این باید نسبت به ذخیره گاز، گازوئیل استاندارد و حتی مازوت در نیروگاه‌ها اقدام می‌کرد که چنین شرایطی در کشور رخ ندهد. اینکه با «منت محیط زیستی» کاری را انجام دهیم، صحیح به نظر نمی‌رسد. دستگاه‌های مربوطه باید اطلاعات درست در اختیار رئیس‌جمهور قرار دهند و به همین نسبت به مردم نیز اطلاعات درست ارائه شود. نمی‌توان بخشی از ناکارآمدی‌های خود را گردن محیط زیست بیاندازیم و ژست محیط زیستی بگیریم.»
خاموشی نیروگاه‌ها با اسم رمز مازوت‌سوزی
 قابل توجیه نیست
مهدی بابایی، نایب‌رئیس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران نیز در گفت‌وگو با کیهان اظهار داشت: «درصد بسیار ناچیزی از تامین سوخت نیروگاه‌های ما از طریق مازوت‌سوزی انجام می‌شد و توقف مازوت‌سوزی یک راهکار برای کاهش آلودگی هوا است. با این حال بررسی میزان خاموشی‌هایی که این روزها شاهد هستیم، چیزی فراتر از این میزان را نشان می‌دهد؛ در حقیقت ما به اندازه همان درصد ناچیز باید خاموشی داشته باشیم.»
وی افزود: «نمایندگان مجلس این خاموشی‌ها را به دلیل عدم ذخیره‌سازی سوخت مایع برای یک‌سری از نیروگاه‌ها می‌دانند، اگرچه این نکته اکنون محل بحث نیست و اکثر مسئولان نسبت به توقف مازوت‌سوزی موافقت کرده‌اند، اما اینکه با اسم رمز «مازوت‌سوزی» بخواهیم بقیه نیروگاه‌های کشور را نیز خاموش کنیم، قابل توجیه نیست.»
بابایی با بیان اینکه تاثیر مازوت‌سوزی در آلودگی هوای تهران بسیار اندک است، ادامه داد: «ممکن است در شهرهای مجاورِ برخی نیروگاه‌ها تاثیر سوخت مازوت بر آلودگی هوا بیشتر باشد و این نکته قابل بررسی است. بنابراین در سیاهه انتشاری که در تهران منتشر شده است، مازوت‌سوزی تاثیر ناچیزی داشته و فقط در چند سال قبل ممکن است آن هم در یک‌سری موارد که جهت باد به سمت تهران بوده بتوان ادعا کرد که مازوت‌سوزی در آلودگی هوای پایتخت مؤثر بوده است.»
راه‌های موثرتر از مازوت‌سوزی
برای کاهش آلودگی هوا
البته پیش از این مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران نیز اعلام کرده بود که «در تهران مازوت‌سوزی نداریم».
نباید فراموش کرد که مشکل آلودگی هوا در تهران و کلانشهرها به عوامل گسترده‌تر دیگری همچون نوع سوخت مصرفی خودرو و موتورسیکلت‌ها و وجود یک‌سری نواقص در توسعه حمل‌ونقل عمومی و معاینه‌های فنی خودروهای فرسوده و یا اسقاط این خودروها برمی‌گردد.
در همین رابطه، سیدجعفر تشکری ‌هاشمی، رئیس کمیسیون حمل‌ونقل شورای شهر تهران در بازدیدی که روز سه‌شنبه از ایستگاه‌های درحال ساخت خطوط 6 و 7 مترو تهران انجام داده بود، گفت: «امروز برای آلودگی هوا نیروگاه‌ها را خاموش می‌کنیم اما یکی از راه‌های کاهش آلودگی هوا همین توسعه خطوط مترو و سیستم حمل‌ونقل عمومی است، ما برای هر لیتر بنزین 75 سنت هزینه می‌کنیم، اما اگر همین پول را به مترو اختصاص دهیم، می‌توانیم سالانه چندین کیلومتر مترو بسازیم.»
همچنین مهدی پیرهادی، رئیس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران نیز در حاشیه جلسه روز سه‌شنبه شورای شهر در پاسخ به خبرنگار کیهان با استقبال از اینکه مازوت‌سوزی در برخی نیروگاه‌های کشور متوقف شده است، در عین حال روش‌های موثرتری برای کاهش آلودگی هوا در کلانشهرها پیشنهاد داد و گفت: «دولت باید اولویت خود در کاهش آلودگی هوای تهران را بر از رده خارج کردن خودروهای فرسوده بگذارد و سپس با مافیای خودرو مبارزه کند تا خودروهای باکیفیت که آلودگی کمتری تولید می‌کنند وارد کشور شوند.»
وی افزود: «اقدام توقف مازوت‌سوزی در سه نیروگاه حرکت اولیه خوبی برای کاستن از آلودگی هوا است، اما باید در ادامه به موارد دیگری که تاثیر زیادی در کاهش آلودگی هوا دارد نیز توجه شود. 6 تا 7 میلیون خودروی فرسوده در کشور وجود دارد و مصرف سوخت آن‌ها بیش از سه برابر میزان استاندارد مصرف سوخت معمول است.»
قطع مازوت‌سوزی خوب است؛ اگر بهانه نباشد!
توقف مازوت‌سوزی در نیروگاه‌ها اگرچه حتی یک درصد هم در کاهش آلودگی هوا مؤثر باشد و سلامت مردم را تضمین کند مفید است، اما اشکال اینجاست که مبادا برای پوشاندن یک کم کاری مدیریتی در ذخیره‌سازی بموقع سوخت مورد نیاز نیروگاه‌ها موضوع سلامت مردم و رفع آلودگی هوا یک بهانه باشد. در حالی که باید دید اساساً قطع مازوت‌سوزی در تنها سه نیروگاه از 143 نیروگاه کشور به تنهائی چه میزان در رفع آلودگی مؤثر است؟ در شرایطی که مازوت‌سوزی در 11 نیروگاه دیگر ادامه دارد این نگرانی از بهانه بودن آلودگی هوا تشدید می‌شود، آن هم وقتی شاهد خاموشی‌های منظم سراسری به علت قطع مازوت‌سوزی در تنها سه نیروگاه هستیم!
از مجموع 143 نیروگاه بزرگ کشور، فقط 16 نیروگاه بخاری امکان مصرف مازوت را دارند که از بین این
16 نیروگاه نیز مخزن سوخت دو نیروگاه بعثت تهران و اصفهان سال‌ها پلمب بوده است؛ بنابراین مصرف مازوت در 14 نیروگاه به‌خاطر عدم‌ تخصیص کافی گاز در فصول سرد سال انجام می‌شود و طبق دستور رئیس‌جمهور مصرف مازوت فقط در سه نیروگاه متوقف شده است! 
ناهماهنگی یا تناقض؟!
درخصوص این دستور رئیس‌جمهور در روزهای گذشته سخنگوی دولت در حساب مجازی خود نوشته بود:
«شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند. می‌توان برای مدت محدودی، «خاموشی منظم» را جایگزین «تولید سم» برای عموم شهروندان کرد.»
اما وقتی صحبت از نگرانی و وجود برخی تناقضات در این تصمیم دولت می‌شود می‌توان به صحبت‌های دیروز رئیس‌جمهور در حاشیه جلسه هیئت دولت اشاره کرد که بر خلاف سخنگوی دولت در پاسخ به خبرنگاران در مورد علت خاموشی‌ها و متوقف شدن مازوت‌سوزی، سخنی از حفاظت از محیط زیست و آلودگی هوا به میان نیاورد و گفت: «چون ذخایرمان کم است و در زمستان ممکن است با مشکل مواجه شویم مجبوریم ذخایر نیروگاه‌ها را طوری تنظیم کنیم که به مشکل برنخوریم.»
در این شرایط مردم انتظار شفافیت و بیان صریح موضوعات مرتبط با خود از طرف مسئولان را دارند. 
مقابله با آلودگی هوا فراتر از توقف مازوت‌سوزی است
نکته مهم اینکه حتی اگر توقف واقعی، کامل و با برنامه مازوت‌سوزی را برای کاهش آلودگی هوا مؤثر بدانیم، نباید از این مسئله غافل شد که بیان غیرشفاف علت توقف محدود مازوت‌سوزی و ربط دادن خاموشی‌ها به حفظ سلامت مردم و رفع آلودگی بدون عمل به تکالیف قانونی دولت و دستگاه‌های مختلف از جمله اجرای «قانون هوای پاک»، گسترش حمل‌ونقل عمومی، جایگزین کردن خودروهای فرسوده با خودروهای نو و با مصرف کمتر بنزین و دوگانه سوز، افزایش کیفیت سوخت و... مشکل را حل نمی‌کند.
در همین زمینه؛ رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در یادداشتی در تاریخ شنبه 19 آبان ماه به ضرورت توجه به سایر اقدامات ذکر شده در قانون هوای پاک اشاره کرده و نوشته بود: «در نظر داریم راهکارهای کاهش آلودگی هوای هر کلانشهر را متناسب با سهم منابع انتشار آلاینده‌ها در آن کلانشهر تدوین و پیگیری کنیم. راهکارهای مربوط به منابع متحرک مانند اسقاط، نوسازی و توسعه ناوگان حمل‌ونقل عمومی را در تمام کلانشهرهای کشور (از جمله در تهران و مشهد) پیگیری ‌کنیم. همچنین طرح‌های مربوط به منابع ثابت نیز در تمام مناطق آلوده کشور و با تمرکز بر کلانشهرهای اراک، اصفهان و کرج دنبال خواهند شد. همان‌طور که در مصوبه‌های کارگروه ملی نیز به صراحت بیان شده، سازمان حفاظت محیط زیست پیگیر اجرای وظایف سایر دستگاه‌ها در این زمینه است. برای مثال، وزارت نفت مکلف به تامین سوخت مطابق با استاندارد ملی است که باید گزارش اقدامات و برنامه‌های آتی خود را تا دو هفته آینده به کارگروه ارائه کند.»
امید است با توجه و ورود مستقیم شخص رئیس‌جمهور محترم، عنایت و اهتمام ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، نمایندگان مجلس و سایر دستگاه‌های مربوطه به تکالیفی که در قانون هوای پاک برعهده آن‌ها گذاشته شده است، اقدامات عملیاتی‌تر و واقعی‌تری در کاهش آلودگی هوا در سراسر کشور شاهد باشیم تا سلامت مردم نیز از این جهت حفظ شود.

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 103/8/24ساعــت 6:3 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعال:فاطمه عزیز ! تربت بینشانت نشانه راه بود (یادداشت روز)
 
 
1- « ای رسول خدا... سلام من و دخترت را که به دیدار تو آمده و در جوار تو به خاک رفته‌، پذیرا باش... اکنون امانت به صاحبش رسیده، زهرا از کنار من دامن کشیده و نزد تو آرمیده است... بعد از او، آسمان و زمین زشت می‌نماید و اندوه دلم، هرگز نمی‌گشاید... رفتن فاطمه، دلم را خسته و غصه‌ام را پیوسته کرد و چه زود جمع ما به پریشانی کشید... شکایت خود به خدا می‌برم و دخترت را به تو می‌سپارم. زهرا خواهد گفت که پس از تو چه ستم‌ها بر او روا داشتند... آنچه می‌خواهی از او بجوی و هرچه می‌خواهی با او بگوی‌، تا راز دل نزد تو بگشاید و خون دلی که فرو داده است، برون آید... ‌ای پیامبر خدا... دخترت زهرا، پنهانی به خاک می‌رود و حال آنکه، هنوز چند روزی بیش، از رحلت تو سپری نشده و هنوز نامت از زبان‌ها نیفتاده است... ‌ای فاطمه!... اگر بیم آن نبود که ستمگران چیره شوند، برای همیشه در کنار مزارت می‌ماندم و در این ماتم بزرگ جوی اشک از دیده می‌راندم و...»... علی را چه شده است؟!
بر دختر رسول خدا چه گذشته است؟! که امیر‌مؤمنان در آن شب غم گرفته بر مزار او این‌گونه با رسول خدا به نجوا می‌نشیند و زبان به گلایه می‌گشاید که «‌شکایت خود به خدا می‌برم و دخترت را به تو می‌سپارم. زهرا خواهد گفت که پس از تو چه ستم‌ها بر او روا داشتند و‌...‌»... آن روزها چه اتفاق افتاده بود؟ بخوانید!
2- «زهرا‌(س)، آن روزها، بعد از رحلت رسول خدا(ص) و پیش از آنکه، خود نیز چشم از جهان فرو بندد و در جوار قرب الهی به پدر چشم انتظار خویش بپیوندد، بارها کوچه‌های مدینه را کاویده بود و به دیدن برخی از «خواص» رفته بود، فاطمه(س) با دلواپسی سفارش‌های رسول خدا(ص) را به آنان گوشزد کرده بود و عهدی را که با خدا بسته و اکنون بی‌محابا شکسته بودند، به یادشان آورده بود. اما، دلشوره فاطمه(س) که اصرار او را در پی داشت، پاسخی جز سکوت برخی از خواص را به دنبال نداشت و چنین بود که صدای فاطمه(س) در سکوت سنگین و سؤال‌آفرین آن روزها گم شد. زهرای ما(س) می‌دانست که اگر مردم از ولایت علی(ع) دور شوند بی‌تردید به پذیرش ولایت حاکمان جور، مجبور می‌شوند. فاطمه(س) در محرومیت جهان اسلام از امامت علی(ع)، «فتنه جمل» را می‌دید، نعره مستانه معاویه در فریب صفین را می‌شنید، در «نهروان»، جهالت خوارج را می‌نگریست و در سحرگاه خونین نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه بر فرق شکافته علی(ع) می‌گریست، اشرافیت بر باد رفته را می‌دید که بار دیگر به میدان آمده، حسن(ع) را که از محرومیت مردم گرفتار در چنگال معاویه خون دل می‌خورد و سر مطهر حسین(ع) را می‌دید که در هنگامه خون و فریب اشراف بر نیزه می‌رود، یزید را می‌دید که سر بریده فرزند رسول خدا(ص) را پیش روی نهاده،
بر لب و دندان او می‌زند و اجداد به هلاکت رسیده خود در «بدر» و «حنین» را به تماشای انتقام می‌خواند! و... مردم مظلوم را که در چنگال خونریز «بنی‌امیه» و «بنی‌عباس» گرفتارند و جماعت مسلمانان را که انگشت پشیمانی به دندان می‌گزند و دست حسرت بر پیشانی می‌زنند که کاش ولایت علی(ع) آن دوستدار محرومان و حامی مظلومان را پاس می‌داشتند تا ولایت حجاج‌بن یوسف‌ها و منصور دوانقی‌ها که خونریز و انسان‌ستیزند را به زور بر گرده خویش نمی‌داشتند» فاطمه(س)، این همه را می‌دید که آن همه دلواپس بود. 
3- تاریخ ‌نویسان و وقایع‌نگاران در صدر اسلام برخی از کوچک‌ترین و کم‌اهمیت‌ترین رخدادهای آن روزها را با دقت و شرح جزئیات آن ثبت کرده‌اند که امروزه در دست و قابل مراجعه است. مثلاً این که خانه فلان سردار اسلام در کدام نقطه قرار داشت و فلان شخصیت صدر اسلام در کدام جنگ و حتی در کدام نقطه از میدان جنگ به شهادت رسید و یا فلان شخص با نیزه حمله می‌کرد یا با شمشیر و... بنابراین آیا تعجب‌آور نیست که تربت پاک دختر پیامبر خدا(ص) با آن همه نقش برجسته‌ای که در اسلام داشته است و آن همه فضیلت و شأن والایی که از قول رسول خدا(ص) درباره آن حضرت نقل شده است «بی‌نشان» باقی بماند؟! و این بی‌نشانی توصیه و سفارش اکید خود آن حضرت باشد؟ فاطمه(س) با بی‌نشانی تربت خود، نشانه‌ای گویا و ماندگار بر پیشانی تاریخ ثبت کرده و برای همیشه برجای نهاده است. تربت پنهان فاطمه، نشانه آشکاری از نارضایتی زهرای مرضیه است و گزارشی ماندگار از انحرافی است که بعد از رحلت رسول خدا(ص) اتفاق افتاده بود. فاطمه با بی‌نشانی تربت خود، صراط مستقیم را به آیندگان نشان داده است. 
4- گردونه زمان چرخید و چرخید تا به دورانی رسید که به قول رهبر معظم انقلاب، «‌عصر خمینی» شایسته‌ترین تابلو و بایسته‌ترین نام برای معرفی آن است. گردونه زمان که به عصر خمینی رسید، بار دیگر ماجرای صدر اسلام جامه تکرار پوشید‌. امام راحل ما غبار قرن‌ها بدعت و تحریف و کج‌اندیشی را که بر چهره اسلام ناب نشسته بود، زدود و اسلام ناب محمدی‌(ص) را همان‌گونه که در صدر بود، به دنیای تشنه خداجوئی و عدالت ارائه فرمود. مردم در این مرز و بوم و سپس در جای جای جهان، گمشده خود را یافته بودند. بار دیگر رخدادهای صدر اسلام به تکرار نشست. مردمان فوج فوج و گروه گروه به اسلامی که از غبار تحریف‌ها و بدعت‌ها پاک شده بود پیوستند. خواب دشمنان و بدخواهانی که اسلام ناب را به حاشیه کشیده بودند، آشفته شد. نظام سلطه بین‌الملل که همه دشمنان بشریت را در خود جای داده بود، سراسیمه به میدان آمد. بار دیگر بدر و احد و حنین و صفین و جمل با همان مختصات و این بار با دامنه‌ای بسیار گسترده‌تر و پیچیده‌تر تکرار شد و‌... 
5- این دفعه اما با آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاده بود، تفاوت بنیادین داشت. امت اسلام، تجربه‌ای 1400 ساله را به دوش کشیده بود. چهره‌ها را از پشت نقاب‌ها می‌دید. سره‌ها را از ناسره تشخیص می‌داد. درپی آب به سوی سراب نمی‌رفت و‌... مردم این دوران از فاطمه‌(س) آموخته بودند که اگر از ولایت علی(ع) دور شوند بی‌تردید به پذیرش ولایت حاکمان جور، مجبور می‌شوند... با خدای خویش آن عهد که در «‌وادی ایمن‌» بسته بودند، «‌ارَنی گوی» به میقات بردند. با پای جان به دو فرزند فاطمه -خمینی و خامنه‌ای- پیوستند. سقف تاریک نظام سلطه را شکافتند و طرحی نو در انداختند و این قافله نورانی همچنان سنگر به سنگر پیش می‌رود تا به فرموده امام راحلمان سنگر‌های کلیدی جهان را یکی پس از دیگری فتح کند‌... امروز در آوردگاه غرب آسیا فتح فلسطین اشغالی و سرنگونی رژیم وحشی صهیونیستی را پیش‌روی دارد. نگاه که می‌کنی و نقطه کنونی را که با نقطه آغاز به مقایسه می‌نشینی، به وضوح می‌بینی که سنگرهای فراوانی را گشوده است و در نزدیکی قله ایستاده است.
راستی، فاطمه عزیز! امروز از فرزند تو به یک اشاره است و از خیل عظیم مردان و زنان، به سر دویدن‌... آیا از امت آخرالزمانی خود راضی هستید؟
حسین شریعتمداری

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 103/8/24ساعــت 10:17 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:سرنوشت رژیم غاصب در جنگ لبنان (یادداشت روز) سرنوش
 
 
سرنوشت رژیم اسرائیل نه در جنگ روانی و نه در جنگ رسانه‌ای و نه در جنگ سیاسی‌، بلکه در جنگ زمینی با لبنان رقم می‌خورد. به بیان دیگر نتیجه جنگ نظامی رژیم با حزب‌الله است که نشان می‌دهد قدرت بقاء دارد یا ندارد. 
نزدیک دو ماه از آغاز جنگ زمینی ارتش رژیم غاصب با لبنان و نزدیک به چهار ماه
 از آغاز تهاجم سنگین آن علیه لبنان می‌گذرد. اسرائیل در آغاز جنگ علیه نوار غزه اهداف جنگی خود را شامل حذف توان نظامی حماس‌، حذف قدرت سیاسی آن، تضمین عدم تهدید امنیتی اسرائیل از سوی غزه و آزادسازی اسرای خود‌، اعلام کرد و طی نزدیک به 14 ماه گذشته با بمباران‌های شدید و ترور رهبران مقاومت فلسطین سعی کرد به این اهداف دست پیدا کند که هنوز علی‌رغم ضرباتی که به مقاومت و رهبران آن وارد نموده‌، نتوانسته اهداف اعلام شده را محقق گرداند.‌ بر این اساس بسیاری از مدافعان رژیم در داخل و خارج گفته‌اند نباید اسرائیل اهداف نهائی را اعلام می‌کرد تا با تاخیر زیاد در تحقق آن از سوی مخالفان به شکست رژیم تعبیر شود. آنان معتقدند ارتش اسرائیل باید به مرور اهداف نزدیک و تاکتیکی را به ‌عنوان هدف عملیاتی خود مطرح می‌کرد تا هر دستاورد تاکتیکی یک پیروزی تلقی گردد.
دقیقاً به همین دلیل بود که در جریان حمله گسترده به لبنان ‌که با ترور ابومحسن فواد شکر فرمانده عملیاتی حزب‌الله در نهم مردادماه گذشته شروع شد‌، رژیم غاصب بر خلاف جنگ غزه از برشمردن اهداف عالی خود اجتناب کرد و اعلام با فاصله اهداف تاکتیکی را جایگزین آن نمود. مثلاً رژیم در جریان انفجار پیجرها اعلام کرد هدف ضربه زدن به توان عملیاتی مقاومت لبنان بود و این هدف محقق شد. یا در جریان آغاز حمله زمینی به مرزهای جنوبی لبنان‌، اعلام کرد هدف عملیاتی اسرائیل، بازگرداندن آوارگان اسرائیلی به خانه‌های خود در روستاها و شهرک‌های یهودی در منطقه شمالی است. این در حالی است که سران آمریکا و رژیم غاصب‌، جنگ لبنان را هم بیش از جنگ غزه‌، جنگ سرنوشت می‌دانند و بر پیروزی در آن تاکید دارند. 
اسرائیل در فضای تبلیغاتی و عملیات روانی از یک طرف وانمود می‌کند در جنگ با حزب‌الله به پیروزی رسیده است و از سوی دیگر به جنگ ادامه می‌دهد و مانع برقراری آتش‌بس در جبهه‌های غزه‌، لبنان و سرزمین‌های تحت اشغال آن در کل جغرافیای فلسطین اشغالی می‌شود. این کاملا یک تاکتیک برای رسیدن به اهدافی است که اسرائیل از رسیدن به آن در تردید می‌باشد.
اما در عین حال در جبهه نظامی رژیم اتفاقاتی می‌افتد که حداقل از دشواری زیاد در رسیدن به اهداف نظامی آن حکایت می‌کنند؛ پیش از آغاز حمله زمینی‌، سایت ارتش اسرائیل از جمعبندی ارتش در عملیات علیه لبنان خبر داد. در این گزارش رسمی آمده بود سه هفته زمان عملیات شدید نظامی ارتش با هدف سیطره بر حدود 800 کیلومتر مربع از اراضی لبنان در حد فاصل مرزهای جنوبی آن تا نهر لیتانی می‌باشد و پس از آن یک سال‌، زمان عملیات آرام تثبیت سرزمین‌های اشغال‌شده مذکور و پاکسازی آن از حضور عناصر حزب‌الله است. 
اینک نزدیک به دو ماه از آغاز عملیات زمینی اسرائیل می‌گذرد و رژیم نزدیک به دو و نیم برابر‌، زمان صرف کرده و علی‌رغم تهاجم سنگین به نهر لیتانی نرسیده و پیشروی‌های جاده‌ای آن به‌طور متوسط از یک و نیم کیلومتر فراتر نرفته است و این در حالی است که متوسط فاصله مرز جنوبی لبنان تا نهر لیتانی 30 کیلومتر می‌باشد. این یعنی حرکت نظامی رژیم اگر به همین منوال باشد‌، اسرائیل 20 برابر زمان اعلام شده‌، وقت لازم دارد تا به اجرای مرحله اول طرح خود دست یاید. به عبارت دیگر رسیدن رژیم به نهر 40 ماه- بیش از سه سال- زمان می‌برد. در این میان در حالی که حزب‌الله لبنان‌، هر روز بر حجم موشک‌باران خود می‌افزاید‌، رژیم غاصب برای آنکه وانمود کند زمان زیادی تا تحقق اهداف نظامی‌اش در جنوب لبنان باقی نمانده وانمود می‌کند که طی این مدت 80 درصد توان نظامی حزب‌الله را از بین برده است!
همین مقدار نفوذ رژیم در زمین لبنان توام با هزینه بسیار زیاد و تلفات فراوان برای آن بوده است. گزارش‌های خود رژیم از کشته شدن دست‌کم 60 نظامی اسرائیلی و زخمی شدن دست‌کم 400 نظامی دیگر آن در جنگ شمال خبر می‌دهد که البته جمعبندی گزارش‌های مستند روزانه حزب‌الله طی هفت هفته گذشته از کشته شدن دست‌کم 100 نظامی و زخمی شدن حداقل 1200 نظامی دیگر رژیم حکایت می‌کند. علاوه ‌بر آن طی این دوره حدود دو ماهه حداقل 500 هزار آواره یهودی ساکن در حدفاصل شمال حیفا در 35 کیلومتری مرز لبنان تا شمال تل‌آویو واقع در 
130 کیلومتری مرز لبنان حکایت می‌کند. در واقع حزب‌الله در این دوره زمانی به قلب راهبرد اعلامی ارتش که بازگرداندن آوارگان یهودی به روستاها و شهرک‌های شمال فلسطین بوده حمله کرده و رقم آوارگان یهودی را لااقل به هشت برابر رسانده است. حملات مداوم حزب‌الله به مناطق حد فاصل حیفا تا تل‌آویو خسارت زیاد اقتصادی هم روی دست رژیم گذاشته است. جدای از افت رشد اقتصادی سالانه رژیم از متوسط 6 درصد به حدود دو و نیم درصد در سال جاری میلادی‌، زیر ساخت‌های تجاری و سرمایه‌گذاری آن را با اخلال جدی مواجه گردانیده است. این‌ها بخشی از هزینه‌های نفوذ بسیار محدود و آسیب‌پذیر اسرائیل در جنوب لبنان می‌باشد.
یکی دیگر از علائم ناتوانی رژیم غاصب در تحقق اهداف نظامی خود در جنگ لبنان‌، برکناری یواف گالانت بالاترین مقام نظامی و فرمانده جنگ در حین جنگ و پیش از تحقق اهداف اعلامی رژیم در دو جبهه غزه و لبنان است.
سرلشکر یواف گالانت در سال 1356 وارد ارتش شده و از سال 1385 در جنگ‌های مختلف‌، از جنگ 33 روزه علیه لبنان تا همین جنگ جاری غزه یعنی دست‌کم در ده جنگ در جایگاه یکی از فرماندهان ارشد و در سه سال گذشته فرمانده ارشد اسرائیل و فرمانده جنگ بوده است. 47 سال حضور در مناصب مختلف ارتش‌، طبعاً به او در میان نظامیان اسرائیلی جایگاه ویژه‌ای داده و بخش مهمی از شناسنامه نظامی و هویت نظامیان غاصب اسرائیل به حساب می‌آید. لذا برکناری گالانت تأثیر منفی زیادی روی نیروهای ارتش خواهد داشت. علاوه ‌بر این گالانت از سال 1397 به عضویت حزب حاکم- لیکود- درآمده و دارای تشخص سیاسی هم می‌باشد. اصولاً برکناری یا کناره‌گیری فرمانده ارشد در حین جنگ یک امر طبیعی و بدون دلیل و بدون پیامد نیست. بنیامین نتانیاهو در سخنرانی اخیر خود در سازمان ملل اعلام کرد اسرائیل اینک در هفت جبهه می‌جنگد و رئیس رژیم صهیونیستی گفت مخالفان اسرائیل در منطقه دور آن را حلقه‌ای از آتش کشیده‌اند. با این وجود برکناری فرمانده ارشد جنگ از سوی نخست‌وزیر و قرار دادن فردی بی‌تجربه به جای او چه معنایی دارد؟ حداقل معنای این برکناری نابهنگام‌، اعتراف به شکست از مقاومت تا این مقطع از جنگ در غزه و در لبنان است. اما البته او وانمود کرده است تنها به دلیل اختلاف سیاسی با نتانیاهو از سمت خود برکنار شده است که واقعیت ندارد. خود گالانت در همین روزها این را هم اعلام کرد که با ماندن ارتش در غزه به دلیل مواجه بودن با حملات مقاومت غزه مخالف بوده است. در واقع او برکنار شده تا وانمود شود ناکامی‌های نظامی اسرائیل صرفاً به دلیل نوع فرماندهی وزیر جنگ رخ داده است.

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 103/8/24ساعــت 9:47 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی: شاگردی که مکتبساز شد (یادداشت روز) شنبهای که گذش
 
 
شنبه‌ای که گذشت جمهوری اسلامی با هدف بزرگداشت چهلمین روز شهادت سید مقاومت همایش بین‌المللی «مکتب نصرالله» را در تهران برگزار کرد تا از رهگذر آن‌، گوشه‌ای از شخصیت این عالم مجاهد و خستگی ناپذیر را به نسل امروز و نسل‌های آینده بشناساند. 
دو روز قبل از این همایش‌، رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان در رابطه با نقش رهبری در جلوگیری از انحراف و عقبگرد نظام اسلامی به عنوان ماموریت بسیار بزرگ رهبری نکاتی را فرمودند که وقتی به تاریخ پرافتخار رهبران حزب‌الله به‌ویژه دوران رهبری شهید سید حسن نصرالله در طول این 32 سال 
نگاه می‌شود‌، آنچه بیش از هرمؤلفه دیگری در رفتار و سیره ایشان برجسته است عملکرد این سید عزیز در جایگاه رهبری برای هدایت و عدم انحراف جامعه درمسیر توحیدی بوده است. 
رهبر حکیم انقلاب در آن دیدار با استناد به هشدارها و تذکرات متعدد قرآن کریم درباره بازگشت به عقب به عنوان یک خطر بسیار مهم، فرمودند: «پروردگار در قرآن مجید تهدید می‌کند که اگر از کفار اطاعت کردید، دچار عقبگرد و ارتجاع می‌شوید و یا اینکه کفار شما را بعد از ایمان، دوباره به کفر برمی‌گردانند.»
مروری بر تاریخ مبارزاتی سید مقاومت در این سه دهه نشان می‌دهد ایشان در مبارزه با جبهه کفر صهیونیستی ذره‌ای عقب‌نشینی نداشته است. حزب‌اللهی که در دهه 1990 تازه مراحل شکل‌گیری خود را طی می‌کرد و در چند سال اول شکل‌گیری‌، به‌دلیل برخی اختلافات‌، ناچار به تغییراتی در شورای اجرائی خود شده بود و با کنار کشیدن «صبحی طفیلی» و یک سال رهبری شهید سید عباس موسوی‌، دوران جدیدی را آغاز کرده بود، با خروج ذلت بار صهیونیست‌ها از جنوب لبنان در سال 2000 پس از 18 سال اشغال، وارد فضائی می‌شد که از آن پس، تسخیر خاک لبنان با وجود چنین نیرویی برای رژیم صهیونیستی تبدیل به آرزوی دست نیافتنی شده بود. جنگ 33 روزه در سال 2006 ثابت کرد دژ محکم حزب‌الله تسخیر نا‌شدنی است و از آن پس‌، عقبگرد و بازگشت به گذشته یعنی اشغال مجدد لبنان وجود نخواهد داشت.
32 سال مبارزه بی‌وقفه‌، از سید حسن نصرالله رهبری ساخت که در امتداد خط ولی امر مسلمین امام خامنه‌ای «رهبری مکتب‌ساز» شد. آنگونه که سپهبد «مصطفی طلاس » وزیر دفاع سابق سوریه و چهره مشهور جهان عرب در بیان شخصیت سید مقاومت می‌گوید«وقتی که نصرالله با قامتی سربلند، استوار، صدایی رسا و قاطع پشت تریبون قرار می‌گیرد و به ایراد سخن می‌پردازد تا خواری و شکست را نفی کند، سراپا گوش می‌شوم و سخنان دلنشین او را می‌شنوم و به او غبطه می‌خورم. به او نگریستم و در خطوط چهره‌اش اراده‌ای را خواندم که تا آسمان هفتم صعود کرده است و ستاره‌ها را یکی پس از دیگری می‌چیند! اراده او به حدی پولادین و خلل‌ناپذیر است که سازش و انعطاف در آن وجود ندارد...». 
تصویر چنین چهره‌ای از شهید نصرالله مرهون آن نگاه با صلابت قرآنی است که پیر و مراد و معلم او سید علی خامنه‌ای در وجود او بیش از 30 سال است دمیده و او را پرورش داده است.
اما سید مقاومت ما چه ویژگی‌هایی داشت که امروز با رفتنش او را نه یک فرد‌، بلکه به مثابه یک مکتب باید بدانیم که نسل حاضر و نسل‌های آینده باید از آن درس بگیرند و در مکتبش تربیت شوند:
1- اولین ویژگی شهید سید حسن نصرالله ارتباط وثیق او با خاستگاه اصلی مقاومت یعنی ایران و ولی فقیه همیشه بیدار او بود. این ارتباط‌، تبعیت و اعتقاد قلبی به امام خامنه‌ای تا آنجا برای فرماندهان حزب‌الله و شخص سید حسن نصرالله مهم و اساسی بود که از رهبر انقلاب به «قلعه ولایت» یاد می‌کند و هنگامی که از شهید سید‌هاشم صفی‌الدین معاون اجرائی حزب‌الله سؤال می‌شود که نسبتِ شما به فرامین یا رهنمودهای ولی فقیه در ایران چیست؟پاسخ می‌دهد: «ما وقتی همراه سید حسن نصرالله خدمت امام (امام خامنه‌ای) رسیدیم، وارد قلعه ولایت شدیم لذا تصمیم گرفتیم که از قلعه ولایت خارج نشویم و خلاف رهنمودهای 
ولی فقیه در ایران حرکتی انجام ندهیم.» و هنگامی که سؤال می‌شود چگونه می‌فهمید، کاری موافق نظر رهبری است یا نه؟ می‌گویند: «ما اگر در موردی، صراحت رهبری را داشته باشیم حتماً به آن عمل می‌کنیم و اگر در موردی مخالفت ایشان را بدانیم، به آن عمل نمی‌کنیم. اگر در موردی اختلاف‌نظر داشته باشیم که نظر ولی فقیه چیست؟ ما با اولین پرواز به تهران می‌رویم و نظر 
ولی فقیه را مستقیماً درخواست می‌کنیم.»
چقدر این دو شخصیت سید حسن نصرالله و شهید سلیمانی در تبعیت از ولی فقیه به هم شبیه‌اند. در مکتب شهید سلیمانی ولی فقیه از اصول ثابتی است که مراقبت از آن برای آحاد جامعه واجب است تا جایی که در وصیت نامه خویش خطاب به ملت ایران می‌فرمایند: «از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولیّ‌فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید.» و سیدالشهدای مقاومت هم ولی‌فقیه که امروز در شخصیت
 امام خامنه‌ای عزیز تبلور یافته را « قلعه ولایت» و حصن حصین جهان اسلام می‌داند. 
2- عیار ذوب در ولایت را با چنین عملکردی می‌توان تشخیص داد نه آنکه شعار ذوب در ولایت توسط برخی از مدعیان داده شود و در حالی که نگاه رهبری را نسبت به موضوعی می‌دانند‌، خلاف آن عمل کنند. در برخی دوره‌های مجلس شاهد بودیم که طرح یا لایحه‌ای به رای گذاشته می‌شد و برخی نمایندگان معترض‌، تصویب آن طرح یا لایحه را خلاف نظر امام راحل یا رهبری اعلام می‌کردند و رؤسای وقت مجلس از صندلی خود بلند می‌شدند و تصویب آن طرح یا لایحه را اعلام می‌کردند یا با بی‌توجهی به نظر امامین انقلاب‌، می‌گفتند؛ نمایندگان رای بدهند ما نظر امام یا رهبری را جلب می‌کنیم.کجای این رفتارها با تبعیت از 
ولی فقیه سازگاری دارد. این می‌شود که سیره شهید نصرالله و شهید سلیمانی «مکتب‌ساز» و رفتار‌های خلاف آن «مکتب‌سوز» می‌شود.
3- دومین ویژگی سید مقاومت‌، شجاعت بود. شجاعت، صلابت و نترسی محیرالعقول وی، زبانزد دوستان و دشمنان است. سال‌های سال در بحرانی‌ترین و خطرناک‌ترین شرایط و در نزدیک‌ترین وضعیت به سفاک‌ترین دشمنی که برای کشتن وی از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کرد، مبارزه کرد. او همیشه در معرض شهید شدن بود و در یک سال گذشته که رژیم صهیونیستی رفتار سبوعانه خود را در غزه و با شهادت فرماندهان مقاومت به اوج رسانده بود وقتی به ایشان پیشنهاد می‌شود که اوضاع منطقه خطرناک است و شما در تیررس قرار دارید و هدف اولیه صهیونیست‌ها هستید و از ضاحیه خارج شوید، می‌فرمایند؛ من همین‌جا می‌مانم. سید بارها گفته بود: «اگر من کشته شوم و سوزانده شوم و هزار بار این داستان تکرار شود، باز در راه امام و انقلاب اسلامی استوارم». 
4- ویژگی برجسته دیگر سید مقاومت عقلانیت سید بود. شهید سیدحسن نصرالله بسیار صبور و سرشار از سعه صدر و عقلانیت بود و این حلم و شکیبایی در امتزاج شجاعت‌، دلیری‌، خطرپذیری و روحیه انقلابی که در لحظه لحظه زندگی سید جاری بود، عقلانیت، حکمت و خردورزی وی را بارور و پربرکت کرده بود.
5- در نتیجه می‌توان گفت؛ «ولایت‌مداری»، «سعه صدر و صبوری»، «شجاعت و داشتن روحیه انقلابی و جهادی»، «حکمت و عقلانیت»‌، «دانش و خردورزی»، «دشمن‌شناسی»، «قدرت رهبری و مدیریت در بحران‌ها»، «بی‌توجهی به زخارف دنیا»‌، «توانمندی خاص در ایجاد همبستگی ملی در جامعه اقلیتی لبنان» «داشتن خلاقیت و ابتکار عمل در مسائل نظامی‌» «جهانی اندیشیدن و رویکرد تمدنی داشتن»، «جاذبه و دافعه»، «خستگی‌ناپذیری» و ده‌ها ویژگی ممتاز و برجسته سید‌الشهدای مقاومت‌، از وی شخصیتی «مکتب‌ساز» برای نسل امروز و فردا نه در جغرافیای غرب آسیا‌، بلکه برای همه اعصار و در تمام جغرافیای جهان ارائه کرده است و گذشت زمان‌، آن را به اثبات خواهد رساند.
حسن رشوند

 


+ نوشته شـــده در دوشنبه 103/8/21ساعــت 9:58 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:اینجا جنگ است (یادداشت روز) سید محمدعماد اعرابی «
 .


?
 
سید محمدعماد اعرابی
«تاکر کارلسون» مجری مشهور شبکه تلویزیونی فاکس‌نیوز در آمریکا بود. آقای کارلسون در اوج روزهای کاری‌اش قرار داشت و برنامه او یکی از 4 برنامه پربیننده تلویزیونی در آمریکا محسوب می‌شد که هر شب به طور میانگین 3 میلیون نفر را پای شبکه فاکس‌نیوز می‌نشاند. اما همه اینها باعث نشد که وقتی انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا را با ادعاهای غیر مستند متقلبانه خواند و سیاست کلی آمریکا در حمایت از اوکراین را زیر سؤال برد؛ در برخورد با او تردید ایجاد شود. شبکه خبری فاکس‌نیوز 24‌آوریل 2023 (4 اردیبهشت 1402) در بیانیه‌ای از پایان همکاری‌اش با «تاکر کارلسون» خبر داد و او این شبکه را ترک کرد.
شهرت و نفوذ کارلسون در مقایسه با کسی مثل «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا تقریبا هیچ به حساب می‌آمد اما حتی قدرت ترامپ نیز مانع از اعمال محدودیت رسانه‌ای بر او نشد چرا که با ادعای تقلب در انتخابات 2020 هوادارانش را تحریک به آشوب و حمله به ساختمان کنگره آمریکا کرده بود. «دونالد ترامپ» هنوز رئیس‌جمهور آمریکا بود و بالاترین قدرت اجرائی در ساختار سیاسی این کشور محسوب می‌شد که ظرف کمتر از یک هفته تمامی حساب‌های کاربری‌اش در فیسبوک، اینستاگرام، توئیتر و یوتیوب مسدود شد. او برای ارتباط با هوادارانش یک وبلاگ راه‌اندازی کرد اما آن وبلاگ نیز در کمتر از یک ماه مسدود شد. ترامپ با سرمایه‌ شخصی‌اش یک شبکه اجتماعی به نام «تروث سوشال»(truth social) راه انداخت اما مدتی بعد این برنامه نیز از فروشگاه‌ رسمی نرم‌افزار گوگل حذف شد تا دسترسی کاربران گوشی‌های هوشمند به شبکه اجتماعی ترامپ محدود شود. این‌طور به نظر می‌رسید که سیاست‌گذاران آمریکایی برای کنترل افکار عمومی با هیچ‌کس شوخی ندارند حتی با رئیس‌جمهور آمریکا!
در جریان جنگ غزه این سیاست‌های سختگیرانه با شدت بیشتری توسط رسانه‌های غربی اعمال شد. 16 اکتبر 2023 (24 مهر 1402) کمتر از ده روز از شروع طوفان‌الاقصی می‌گذشت که رسانه وزارت خارجه انگلستان (BBC) 6 خبرنگار خود را به دلیل حمایت از فلسطین در صفحات شخصی‌شان در فضای مجازی کنار گذاشت حتی با وجود اینکه مطالب آنها اندکی بعد از صفحات‌شان حذف شد. «سلما خطاب» خبرنگار BBC در قاهره فقط به دلیل پسندیدن(Like) یک توئیت که «حماس» را «مبارزان راه آزادی» خوانده بود؛ کنار گذاشته شد و «ندا عبدالصمد» سردبیر برنامه‌های BBC عربی در بیروت که سابقه 27 سال همکاری با این شبکه را داشت به دلیل بازنشر یک ویدیو که در عنوانش «حماس» را «رزمندگان مقاومت» لقب داده بود؛ از کار برکنار شد.
تقریبا همان زمان «استیو بل» کاریکاتوریست قدیمی روزنامه انگلیسی «گاردین»، «مایکل آیزن» سردبیر مجله علمی 
«ای لایف»(eLife) در انگلستان و «دیوید ولاسکو» سردبیر ارشد مجله هنری «آرتفروم»(Artforum) آمریکا به دلیل تولید، تأیید یا بازنشر محتوای انتقادی از اسرائیل و حمایت از فلسطین اخراج شدند. شبکه آمریکایی «ام‌اس‌ان‌بی‌سی»(msnbc) نیز در اقدامی پیش‌دستانه بدون اعلام هیچ دلیلی سه مجری مسلمان خود را از 7 اکتبر 2023 کنار گذاشت. یکی از این افراد «مهدی حسن» مجری سرشناس این شبکه بود که برنامه‌اش مخاطبان بسیاری داشت. اقدامات پیشگیرانه رسانه‌های آمریکایی و اروپایی برای اینکه مطمئن شوند همه چیز را برای هدایت افکار عمومی در کنترل دارند؛ طی هفته‌های اولیه شروع طوفان‌الاقصی به اندازه‌ای بود که 
«جنویو لیکیر» استاد حقوق دانشگاه شیکاگو آن را با سانسور رسانه‌ها و تصفیه نویسندگان و هنرمندان آمریکایی در دوران جنگ سرد(موسوم به مک کارتیزم) مقایسه کرد و به نشریه پولیتیکو گفت: «این [وضعیت] شبیه یک مک کارتیزم جدید است.» 
حدود یک سال پس از جنگ غزه و با برپایی اعتراضات مردمی به جنایات رژیم صهیونیستی در آمریکا و اروپا؛ اعمال این محدودیت‌ها همچنان ادامه داشت. 16‌آوریل 2024 (28 فروردین 1403) مجلس نمایندگان آمریکا با 377 رأی موافق در مقابل 44 رأی مخالف طرحی را تصویب کرد که عبارت «فلسطین آزاد از بحر تا نهر» را در زمره محتوای «یهودستیزانه» قرار داد و مشمول قوانین و مجازات‌های این حوزه کرد. در اراضی اشغالی نیز علاوه‌بر مقررات سخت برای انتشار اخبار جنگ وقتی «آموس شوکن» ناشر روزنامه عبری «هاآرتص» در نشست خبری این روزنامه در لندن نیروهای حماس را «مبارزان راه آزادی فلسطین» خواند با واکنش شدید زمامداران رژیم صهیونیستی مواجه شد. «شوکن» اندکی بعد به خاطر سخنانش عذرخواهی کرد و روزنامه ‌هاآرتص نیز در مقاله‌ای جداگانه سعی کرد سخنان او را اصلاح کند اما هیچ‌کدام از این اقدامات رژیم صهیونیستی را از برخورد با این روزنامه منصرف نکرد. وزیر ارتباطات [فرهنگ] رژیم صهیونیستی پیشنهاد تحریم این روزنامه توسط تمامی ارگان‌های دولتی را داد. 
«شلومی کرهی» خواستار فسخ همه قراردادهای دولتی و ممنوعیت تبلیغات در این روزنامه شد. وزارت‌خانه‌های داخلی، آموزش و امور جوامع دور از رژیم صهیونیستی (دیاسپورا) نیز کلیه روابط خود با روزنامه ‌هاآرتص را قطع کردند. «یاریو لوین» وزیر دادگستری رژیم از مقامات قضائی اختیارات ویژه‌ای برای محدود کردن روزنامه ‌هاآرتص درخواست کرد و خواستار جرم‌انگاری اظهارات ناشر این روزنامه و در نظر گرفتن مجازاتی
تا 10 سال حبس برای آن شد.
اقدامات اسرائیل و آمریکا برای هدایت افکار عمومی فقط به برخوردهای سلبی با رسانه‌ها محدود نمی‌شد. رژیم صهیونیستی با همکاری شبکه‌های اجتماعی آمریکایی و شرکت‌هایی نظیر گوگل از روز اول حمله به غزه کارزاری تبلیغاتی با هدف مخاطبان اروپایی و آمریکایی راه انداخت تا افکار عمومی این کشورها را با عملیات نظامی خود همراه کند. تنها در 9 روز ابتدائی جنگ یعنی از 7 تا 16 اکتبر این شرکت‌های آمریکایی با چشم‌‌پوشی آگاهانه از قوانین خود اجازه انتشار بیش از 100 تبلیغ را به وزارت خارجه اسرائیل دادند که از بزرگسالان تا کودکان را هدف می‌گرفت و حس همدردی با رژیم صهیونیستی برای مشروعیت بخشیدن به جنایات آن در جنگ پیش رو را برمی‌انگیخت. برخی از این تبلیغات تنها در یوتیوب حداقل 16 میلیون بازدید‌کننده داشت. وزارت خارجه اسرائیل برای این تبلیغات در 9 روز ابتدائی جنگ بیش از 1.5 میلیون دلار هزینه کرده بود.
علاوه‌بر وزارت خارجه اسرائیل؛ وزارت امور جوامع دور از 
رژیم صهیونیستی (دیاسپورا)- یک نهاد دولتی که یهودیان سراسر جهان را با اسرائیل مرتبط می‌کند- از ابتدای جنگ کارزاری گسترده را برای هدف قرار دادن افکار عمومی آمریکا و حتی قانون‌گذاران آمریکایی رهبری کرده است. آن‌طور که «آمیچای چیکلی» وزیر امور دیاسپورا نوامبر 2023 در کنست (مجلس اسرائیل) گزارش داد علاوه‌بر اقدامات سنتی روابط عمومی‌ها و تبلیغات پولی دولت، بودجه‌ جدیدی برای اجرای 80 طرح و برنامه فقط با هدف تحت تأثیر قراردادن افکار توده‌های مردم آمریکا در نظر گرفته شده است. طبق گزارش گاردین در 24 ژوئن 2024 از اکتبر 2023 تا می‌2024 وزارت دیاسپورای اسرائیل حداقل 8.6 میلیون دلار (32 میلیون شکّل) برای این کار هزینه کرده است.
این وزارت‌خانه پویش دیگری را نیز با پیمانکاری شرکت «استویک»- یک شرکت بازاریابی سیاسی مستقر در تل‌آویو- در شبکه‌های اجتماعی شکل داد که طی آن حدود 600 حساب کاربری جعلی بیش از 2000 مطلب در هفته با محتوای حمایت از اقدامات نظامی اسرائیل، محکومیت گروه‌های فلسطینی و رد موارد نقض حقوق‌بشر توسط صهیونیست‌ها منتشر می‌کردند. نیویورک‌تایمز طبق اسناد و اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی بودجه این پویش را حدود 
2 میلیون دلار برآورد کرده است.
اینها فقط بخشی از اقدامات رژیم صهیونیستی برای عملیات روانی آن هم در آمریکا است که به منظور مقابله با جریان‌های مخالف اسرائیل در نظر گرفته شده و اطلاعات آن به دست رسانه‌ها رسیده است. مارس 2024 کنست (مجلس اسرائیل) رهبران گروه‌های اصلی طرفدار اسرائیل را از سراسر جهان گرد هم آورد تا گزارشی از فعالیت‌های‌شان طی جنگ ارائه کنند. «مئیر هولتز» رئیس تشکیلات Mosaic United (متحدان موسوی) در این جلسه گفت آنها امسال 12.8 میلیون دلار (48 میلیون شکّل) از دولت اسرائیل برای تبلیغات بودجه گرفته‌اند. کاملا قابل پیش‌بینی است که مشابه همین برنامه‌ها و بودجه‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی ایران نیز در نظر گرفته 
شده باشد. 
 
اولویت اصلی «بنیامین نتانیاهو» در برخورد با ایران نه حمله نظامی که بمباران تبلیغاتی است. او 12 سپتامبر 2002 در جلسه استماع «کمیته اصلاحات دولتی» مجلس نمایندگان آمریکا با تأکید بر اینکه استفاده از گزینه نظامی در مقابل ایران برخلاف عراق لازم نیست؛ گفت: «ایران برای مثال 250 هزار دیش ماهوره‌ای دارد؛ اینترنت دارد؛ به رؤسای سیا گفتم اگر می‌خواهید در ایران تغییر رژیم انجام دهید، لازم نیست [جاسوس‌بازی] کنید فقط کافی است فرستنده‌های خیلی بزرگ و قوی بگیرید و سریال‌های «محله مل‌رُز»، «بورلی هیلز» و از این چیزها برای مردم ایران پخش کنید. همین‌ها باعث خرابکاری و توطئه می‌شود. مردم و جوان‌ها نگاه می‌کنند و می‌خواهند همان‌طور باشند و اینها ظرفیت‌های موجود داخلی برای ایجاد اختلاف در ایران است؛ کشوری که بازترین جامعه را در منطقه دارد.»
از ابتدای جنگ غزه تاکنون علاوه‌بر رسانه‌ها و صفحات فارسی‌زبان وابسته به رژیم صهیونیستی، محتوای فارسی تولید شده توسط ارتش اسرائیل و اظهارات گاه ‌و بی‌گاه سخنگوی فارسی‌زبان این رژیم؛ شخص نتانیاهو نیز دو پیام تصویری برای مردم ایران منتشر کرده است. آنها بر روی تغییر افکار عمومی مردم ایران حساب باز کرده‌اند. آمریکا و رژیم صهیونیستی همزمان که جنگی خونین برای اشغال زمین‌ها را پیش می‌برند؛ جنگی به همان اندازه مهم برای تسخیر ذهن‌ها به راه انداخته‌اند. جنگی که در آن حاضرند چهره‌های سرشناس رسانه‌ای خود را کنار بگذارند، برنامه‌های پرمخاطب تلویزیونی خود را تعطیل و میلیون‌ها دلار برای کنترل افکار عمومی خرج کنند.
پرداخت چنین هزینه‌هایی برای حفظ افکار عمومی نه تنها عجیب نیست بلکه کاملا منطقی است. آنچه عجیب به نظر می‌رسد این است که در کشور ما به عنوان یکی از طرف‌های درگیر منازعه؛ افکار عمومی آن‌قدر بی‌پناه است که می‌توان در آن فرمانده بزرگ مقاومت شهید یحیی سنوار را جاسوس خواند؛ در اوج جنگ و تجاوز رژیم صهیونیستی طرح به رسمیت شناختن این رژیم کودک‌کُش را تئوریزه کرد و حتی حامیانش را به دیدار رئیس‌جمهور بُرد و برای مدیرمسئول روزنامه‌ای که خوراک رسانه‌ای شبکه صهیونیستی اینترنشنال را تأمین می‌کند، جشن تجلیل گرفت و او را در هیئت دولت نشاند.
وقتی رسانه‌ها بخشی از برنامه‌ها و هزینه‌های رژیم صهیونیستی برای تحت تأثیر قرار دادن افکار مردم در اروپا و آمریکا را افشا کردند؛ سخنگوی هیئت رژیم صهیونیستی در اتحادیه اروپا در واکنش به این گزارش‌ها به پولیتیکو گفت: «جنگ فقط در زمین نیست.» بله؛ جنگ فقط روی زمین نیست؛ جنگی به همان اندازه واقعی در افکار ما جریان دارد. جنگ واقعی اینجاست اما ما هنوز این جنگ را باور نکرده‌ایم.

+ نوشته شـــده در یکشنبه 103/8/20ساعــت 11:37 صبح تــوسط عباس | نظر
محافل صهیونیست: اخراج گالانت هدیه بزرگی به ایران بود برکناری وز

محافل صهیونیست: اخراج گالانت هدیه بزرگی به ایران بود

صهیونیست‌ها فقط  زبان زور رامی فهمند

با صهیونیست‌ها فقط باید با زبان زور برخورد شود +کاریکاتور

 

 

برکناری وزیر جنگ اسرائیل در محافل سیاسی و رسانه‌ای حمل بر شکست رژیم در جنگ منطقه شده و برخی فعالان صهیونیست علاوه ‌بر این، برکناری گالانت را موجب جشن ایرانیان می‌دانند. 
«آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی در این‌باره گفت: ایران، برکناری گالانت را جشن گرفته‌ است. بین امنیت اسرائیل و امنیت ائتلاف سیاسی دولت، نتانیاهو ائتلاف و نابودی جامعه اسرائیل را انتخاب کرد. رسانه‌های ایرانی به دلیل ضعیف شدن امنیت اسرائیل و ثبات داخلی آن، برکناری وزیر جنگ را جشن گرفته‌اند.
او همچنین گفته است: به اطرافتان نگاه کنید، همه چیز شرّ مطلق است؛ نتانیاهو حاضر است امنیت ملی شهروندان اسرائیلی را در ازای بقای خود در سیاست قربانی کند. همان‌طور که در وسط جنگ، اخراج وزیر دفاع صورت گرفت پس برکناری نخست‌وزیر هم می‌تواند صورت بگیرد!
در همین حال، «گادی آیزنکوت»، رئیس پیشین ستاد کل ارتش اسرائیل، در جلسه کمیته روابط خارجی کنست، درباره علت اصلی برکناری «گالانت» گفت: دلیل برکناری گالانت، اعتراف وی به شکست اهداف جنگ غزه در جلسه‌ هیئت دولت با حضور نتانیاهو بود؛ او نتانیاهو را مسئول این شکست و ناکامی برای بازگرداندن گروگان‌ها دانست. اساساً برکناری گالانت با انگیزه شخصی و سیاسی صورت پذیرفت.
در این میان وبسایت کانال 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی در تحلیلی با عنوان «هدیه‌ای که نتانیاهو به ایران داد»، خاطر نشان کرد: نامه برکناری یوآو گالانت وزیر دفاع مدتها بود که در کشوی نتانیاهو تهیه و امضا شده بود. نتانیاهو بی‌صبرانه منتظر لحظه مناسب بوده است، موقعیتی که او را قادر می‌سازد تا طناب را محکم کند و فشار سیاسی بیشتری را اعمال کند، لحظه‌ای که جعبه جادویی دفتر نتانیاهو مانند جعبه پاندورا در برابر چشمان مردم ظاهر شود برای روزی که آمریکایی‌ها در شب انتخابات در ایالات متحده بسیار شلوغ بود. عصر روز سه‌شنبه این لحظه فرا رسید. زمان‌بندی وحشتناک بود. غریزه بقای نتانیاهو بر هرگونه منافع ملی غلبه کرد. نتانیاهو به سرعت نامه را از کشو برداشت و به گالانت داد. در عرض 3 دقیقه، اخراج کامل شد. این نشان می‌دهد که نتانیاهو مطلقاً اعصاب و روان خود را از دست داده است.
گالانت در سخنرانی خود صریح بود. سه تفاوت اساسی بین او و نتانیاهو وجود دارد و وجه اشتراک آنها به روشنی آفتاب است: گالانت از منافع ملی دفاع می‌کند، در حالی که نتانیاهو از منافع شخصی دفاع می‌کند. گالانت به کسانی که در ارتش خدمت می‌کنند سلام می‌کند، در حالی که نتانیاهو از کسانی که از خدمت فرار می‌کنند دفاع می‌کند. گالانت مصمم است که افراد ربوده شده را بازگرداند، در حالی که نتانیاهو آنها را رها می‌کند تا به جنگی بی‌پایان در غزه ادامه دهد. گالانت برای تشکیل کمیته تحقیقات رسمی و تحقیق درباره حقیقت مبارزه می‌کند، در حالی که نتانیاهو مشغول محو کردن آن است. 
گالانت نیز در زمان وقوع 7 اکتبر وزیر جنگ بود. این چیزی است که او تحمل می‌کند. اما برکناری او در شرایط و زمان کنونی ترکیبی مرگبار از آسیب به کار سیستم امنیتی است و نشان‌دهنده رها شدن زندگی ربوده‌شدگان و فروپاشی جامعه اسرائیل از درون است. اما مهم‌تر از همه، اخراج گالانت هدیه‌ای به ایران است، کمبود تعداد سرباز، حضور وزیر جنگ بدون تجربه، جامعه پراکنده اسرائیل و ادامه جنگ فرسایشی توسط نیروهای نیابتی ایران، که رؤیای طرح بزرگ ایران برای از بین بردن اسرائیل را برآورده می‌کند. در آستانه حمله ایران، نتانیاهو هدیه بزرگی را که در نوارهای سفید و آبی روشن پیچیده شده بود به ایران تقدیم کرد. نتانیاهو از بحران اعتماد صحبت می‌کند، اما اکثریت مردم مدت‌ها پیش اعتماد خود را به دولت او از دست دادند. همه نظرسنجی‌ها این را نشان می‌دهد. خانواده‌های ربوده شده اعتماد ندارند که او عزیزانشان را بازگرداند. خانواده‌های داغدیده به او اعتماد ندارند و احساس می‌کنند که تمام فداکاری‌های بزرگ بیهوده بوده است، در حالی که همه می‌خواهند حقیقت مسئولیت 7 اکتبر را دریابند. رؤسای مقامات محلی در شمال اعتماد ندارند که او برای بازگرداندن ساکنان شمال به خانه‌هایشان حمایت امنیتی و اقتصادی می‌کند و کل نوار کشور را که متروک شده، بازسازی خواهد کرد. سربازان ذخیره به گالانت اعتماد می‌کنند و اخراج او اعتماد آنها را نسبت به هدایت جنگ تضعیف می‌کند. اعتماد آمریکایی‌ها به نتانیاهو در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد و این با پیروزی دونالد ترامپ تغییری نخواهد کرد. آیا بحران اعتماد وجود دارد؟ بله، یک بحران عمیق اعتماد وجود دارد. زیرا نخست‌وزیر آن چیزی که اعتماد کمی به دولت اسرائیل باقی مانده بود را از بین برد. برای اولین بار از آغاز جنگ، رهبران مخالف، لیبرمن، گانتز، لاپید و گولان با هم در برابر حضار ایستادند. لحظه‌ای که نتانیاهو اعصاب خود را از دست داد، رهبران اپوزیسیون را تشویق کرد که از اختلافات خود فراتر رفته و به عنوان یک بلوک منسجم، همبسته و قوی برای ایجاد تغییر مورد نظر شروع به کار کنند. آنچه اکنون در خطر است امنیت دولت، جان ربوده شدگان و امنیت ارتش اسرائیل است. آنچه اکنون در خطر است انسجام جامعه اسرائیل و قطب نمای اخلاقی آن است. آنچه اکنون در خطر است، آینده اسرائیل است.

پایگاه‌های زمینی‌، هوائی و دریایی اسرائیل زیر حملات بی‌امان حزب‌الله، انصارالله و مقاومت عراق

حملات همزمان و بی‌امان شاخه‌های مختلف مقاومت به اهداف صهیونیستی ادامه دارد. حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن و مقاومت عراق پایگاه‌های زمینی، هوائی و دریاییِ رژیم آپارتاید اسرائیل را باز هم زیر آتش سنگین خود بُردند.

 

سرویس خارجی-

در حالی که ارتش اشغالگر برای چهل و پنجمین روز متوالی به تجاوزات گسترده خود علیه لبنان ادامه می‌دهد، مقاومت لبنان نیز حملات خود علیه پایگاه‌های استراتژیک دشمن صهیونیستی را متوقف نکرده است. در کنار حزب‌الله، انصارالله یمن و مقاومت عراق نیز در حمایت از این شاخه از مقاومت اهداف صهیونیستی را امان نمی‌دهند. به هر حال، محور مقاومت با حفظ «وحدتِ میدان» در سراسر جبهه‌های نبرد غرب آسیا و اثبات یکپارچگی و قدرت خود در برابر رژیم آپارتاید اسرائیل و حامی اصلی آن، آمریکا و غرب، آزمون بزرگی را سربلند از سر گذرانده است و همچنان با همین «وحدت میدان» پیش می‌رود.
حملات به ‌پایگاه‌های هوائی و دریایی رژیم
حزب‌الله لبنان از حمله به پایگاه نیروی دریایی و پایگاه نیروی هوائی اسرائیل در نزدیکی شهر حیفا خبر داد. این گروه اعلام کرد
که پایگاه دریایی استلا ماریس در شمال غرب حیفا را با موشک هدف قرار داده است. در بیانیه حزب‌الله در تلگرام آمده است که این پایگاه «پایگاه استراتژیک اسرائیل برای نظارت و مراقبت دریایی در سواحل شمالی» است. این گروه اعلام کرد که موشک‌هایی را به پایگاه هوائی و فرودگاه رامات دیوید در جنوب شرقی حیفا نیز شلیک کرده است. حزب‌الله در بیانیه‌ای اعلام کرد که مقاومت اسلامی با رمز لبیک یا نصرالله روز جمعه پایگاه دریایی استیلا مارس (پایگاه راهبردی برای رصد و نظارت دریایی در سواحل شمالی) واقع در شمال غرب حیفا را با موشک‌های ویژه مورد هدف قرار داد. حزب‌الله در بیانیه دوم خود هم خبر داد که پایگاه و فرودگاه «رامات دیوید» در جنوب شرق شهر اشغالی حیفا را هدف موشک‌های ویژه خود قرار داده است. پایگاه رامات دیوید در 20 کیلومتری جنوب شرقی 
حیفا در شمال فلسطین اشغالی واقع شده است و دورافتاده‌ترین پایگاه نیروی هوائی اسرائیل در شمال به‌شمار می‌رود.
دیگر حملات بی‌امان حزب‌الله
رسانه‌های عبری نیز از شنیدن صداهای انفجار در آسمان حیفا، الجلیل و ناصره خبر دادند، در حالی که ارتش اشغالگر اسرائیل اعلام کرد که پرتاب 10 موشک از لبنان به سمت حیفا و مرج بن عامر را رصد کرده است. منابع عبری زبان گزارش دادند حداقل 30 موشک به سمت حیفا و الناصره شلیک شده است. پیشتر رسانه‌های دشمن نوشتند که آژیر خطر در حدود 40 شهر در غرب الجلیل بر اثر شلیک موجی از موشک از لبنان به صدا درآمد. این در حالی است که سخنگوی ارتش اشغالگر گفته بود که آژیرهای هشدار در نزدیکی دیمونا پس از شناسایی موشکی که از یمن می‌آمد به صدا درآمدند.
حزب‌الله روز پنجشنبه نیز اعلام کرد که 36 عملیات برای جلوگیری از پیشروی صهیونیست‌ها و حمله به سایت‌ها، پایگاه‌های نظامی، و شهرک‌ها انجام داده است. رسانه جنگ مقاومت اسلامی لبنان همچنین از موشک نقطه‌زن «فاتح 110» را برای مقابله با ارتش اشغالگر صهیونیستی رونمایی کرد. روزنامه اسرائیلی معاریو نیز روز پنجشنبه گزارش داد که حملات موشکی حزب‌الله لبنان، 8 ساختمان را در شهرک آویویم به طور کامل سوزاند. شبکه 7 اسرائیل نیز گزارش داد که نتیجه این حمله موشکی، 4 شهرک‌نشین زخمی شدند که وضعیت 2 نفر از آن‌ها وخیم و خطرناک است. ارتش رژیم صهیونیستی پنجشنبه از کشته ‌شدن پنج نظامی دیگر در نبردهای جنوب لبنان خبر داد. روز جمعه نیز سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی به هلاکت یک نظامی دیگر در پی مجروحیت در درگیری‌های جنوب لبنان اعتراف کرد.
همچنین منابع خبری، دیروز، از درگیری شدید پنجشنبه شب رزمندگان حزب‌الله با نظامیان رژیم صهیونیستی در روستای مرزی عیترون خبر دادند. طبق گزارش این منابع، درگیری نظامیان اسرائیلی با 3 نفر از رزمندگان حزب‌الله در داخل خانه‌ای در این روستا چندین ساعت به طول انجامیده و تبادل آتش و پرتاب نارنجک‌های دستی بین دو طرف به وقوع پیوسته است و طی آن 6 نظامی اسرائیلی به هلاکت رسیده‌اند. منابع مذکور از آتش‌سوزی در این ساختمان و ریزش جزئی آن خبر داده و اعلام کردند که در طول شب درگیری‌ها برای انتقال کشته‌ها و مجروحان اسرائیلی در این منطقه ادامه داشته است.
شهادت 4 عضو خانواده نصرالله
از طرف دیگر، رسانه روسی خبر داد در حمله هوائی روز چهارشنبه رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، چهار عضو خانواده شهید «سید حسن نصرالله»، دبیرکل سابق حزب‌الله لبنان، به شهادت رسیدند. در حمله هوائی روز چهارشنبه رژیم صهیونیستی به شهرک «البازوریه» در جنوب لبنان، چهار عضو خانواده شهید سید حسن نصرالله، دبیرکل سابق حزب‌الله لبنان از جمله عمو و فرزندان و نوادگان عموی او به شهادت رسیدند. همچنین وزارت بهداشت لبنان در بیانیه‌ای از افزایش تعداد شهدای حملات ارتش رژیم صهیونیستی به این کشور، به 3102 خبر داد. همچنین جنگنده‌های ارتش اشغالگر در ادامه تجاوزات خود به لبنان برای چهل و پنجمین روز متوالی، روز جمعه مناطق مختلف در جنوب این کشور را بمباران کردند. خبرهایی نیز حاکی از حمله هواپیماهای اسرائیلی به مناطق مرزی بین لبنان و سوریه در شمال بقاع است.
مداخله اماراتی‌ها علیه حزب‌الله!
خبر دیگر آنکه در گامی که مداخله‌ای از جانب اماراتی‌ها در پرونده لبنان محسوب می‌شود، هیئت امنیتی امارات در جریان سفر به لبنان از هم‌پیمانان خود خواسته فشار بر حزب‌الله را ادامه دهند. هیئتی امنیتی از کشور امارات از حدود سه هفته قبل در لبنان به سر می‌برد و به نظر می‌رسد که مأموریت آن بر اطلاع از اوضاع و جمع‌آوری اطلاعات درباره امنیت و سیاست و طرح پرسش‌هایی درباره بخش‌های اقتصادی متمرکز است.
حملات پهپادی مقاومت عراق
شاخه دیگر مقاومت، مقاومت اسلامی عراق، پنجشنبه شب، از حمله پهپادی خود به یک هدف نظامی واقع در اراضی فلسطین اشغالی خبر داد. روز جمعه نیز مقاومت اسلامی عراق از سه حمله به «هدفی نظامی» در شمال اراضی اشغالی خبر داد. مقاومت اسلامی تأکید کرد عملیات آن برای انهدام سنگرهای دشمن با سرعت فزاینده‌ای ادامه دارد. اما خبر دیگر از عراق که بی‌ارتباط با مقاومت نیست آنکه منبع آگاه روز جمعه فاش کرد که نیروهای آمریکایی به منظور تأمین امنیت پایگاه عین الاسد به تاکتیک‌های جدید و استفاده 
از پهپادهای کوچک و کم سر و صدا روی آورده‌اند. این منبع اظهار داشت طی چند روز گذشته مشاهده شده که پهپادهایی در حریم هوائی پایگاه عین الاسد واقع در غرب الانبار به پرواز درآمده و از انواع عجیبی است که قبلا از نظر شکل و حتی رنگ مشاهده نشده بود. به نظر می‌رسد این هواپیماهای بدون سرنشین مدل جدیدی است که قبلاً علنی نشده و چه بسا در چارچوب حمایت کاخ سفید از پایگاه‌های نظامی خود در خاورمیانه مورد استفاده قرار گرفته است.
سرنگونی پهپاد دیگر آمریکا در یمن
اما مقاومت یمن نیز همچنان فعال است. رسانه‌های یمنی نوشتند پدافند هوائی ارتش یمن یک پهپاد آمریکایی ام.کیو-9 را در استان الجوف در شمال این کشور سرنگون کرد.‌، کلیپ‌های ویدئویی منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی، لحظه سقوط هواپیما و لاشه شعله‌ور آن را پس از سقوط به زمین منتشر کردند. آسوشیتدپرس نیز گزارش داد انصار‌الله یمن یک پهپاد آمریکایی را در منطقه الجوف سرنگون کرد. ارتش آمریکا نیز ضمن تأیید سرنگونی این پهپاد، تحقیقات در این خصوص را آغاز کرده است. گفتنی است، این شانزدهمین پهپادی است که انصار‌الله از اواخر سال 2023 (پس از ورودش به عملیات علیه کشتی‌های صهیونیستی و...) منهدم می‌کند.
حمله یمن به پایگاه صهیونیستی نواتیم
اما اهداف صهیونیستی نیز از حملات انصارالله در امان نبوده است. نیروهای مسلح یمن، دیروز، با صدور بیانیه‌ای اعلام کردند که یک عملیات نظامی ویژه با هدف قرار دادن پایگاه هوائی نواتیم در منطقه نقب قع در جنوب سرزمین‌های اشغالی انجام داده‌اند. بر اساس این بیانیه عملیات مذکور با موشک بالستیک‌ هایپرسونیک فلسطین 2 انجام شده و به لطف خداوند موشک مذکور به هدف اصابت کرده است.
گفتنی است، در نتیجه این سنخ حملات مقاومت است که رسانه‌های عبری زبان به نقل از نشریه صهیونیستی گلوبز به اوضاع اقتصادی وخیم این رژیم در سایه تداوم درگیری‌های منطقه‌ای اشاره کردند. در این گزارش آمده است که ذخایر ارزی رژیم صهیونیستی طی ماه گذشته میلادی به شدت کاهش پیدا کرده است. خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ نیز پیش از این اذعان کرده بود که برآوردها درخصوص رشد اقتصادی رژیم صهیونیستی به دلیل پیامدهای جنگ علیه نوار غزه و حملات علیه لبنان بدبینانه است. در ادامه این گزارش آمده است: «این درگیری‌ها خسارات گسترده‌ای به اقتصاد تل‌آویو وارد آورده که فراتر از پیش‌بینی‌های سابق است.»

 


+ نوشته شـــده در شنبه 103/8/19ساعــت 3:34 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی:طوفان در خانه عنکبوت برکناری وزیر جنگ، آشوبهای خیابان
 
 
نشانه‌های شکست رژیم اسرائیل بیش از پیش هویدا شده است؛ به دلیل عدم موفقیت در جنگ «یوآو گالانت» وزیر جنگ رژیم توسط «بنیامین نتانیاهو» کنار گذاشته شد و همزمان گزارش‌ها از آشوب‌های گسترده خیابانی در تل‌آویو حکایت دارد که خواستار آتش‌بس در جنگ هستند.
شکست رژیم صهیونیستی در رسیدن به اهداف تعیین شده در جنگ غزه، بحران داخلی را در رژیم روز به روز تشدید می‌کند. لانه عنکبوت صهیونیست‌ها این روزها سست‌تر از هر روز دیگری است. نشانه‌های آن را در برکناری «یوآو گالانت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به دلیل اختلافات پیرامون ادامه جنگ توسط «بنیامین نتانیاهو» می‌توان دید. برکناری «گالانت» جرقه شورش‌های خیابانی را که مدتی خاموش شده بود را زد و خیابان‌های اراضی اشغالی دوباره شاهد اعتراضات گسترده به ادامه جنگ است.
رژیم صهیونیستی که در بعد از طوفان الاقصی ادعا می‌کرد در کمترین زمان نیروهای مقاومت حماس را نابود می‌کند اما انگار به‌جای پیروزی تنها شکست نصیب رژیم شد و ترکش‌های آن موجب برکناری «یوآو گالانت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی شد. «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم جعلی نیز گفت «دیگر بین من و گالانت، اعتمادی وجود نداشت؛ به همین دلیل اسرائیل کاتس [وزیر خارجه] را به جای او انتخاب کردم» این در حالی است که «گیدعون ساعر» به عنوان وزیر خارجه جدید رژیم صهیونیستی انتخاب شده است. در همین حال شبکه 12 رژیم ‌صهیونیستی نیز گزارش داد که دیدار میان «نتانیاهو» و «گالانت» درباره برکناری‌اش تنها سه دقیقه به طول انجامیده و «نتانیاهو» شخصا نامه برکناری «گالانت» را به دستش داده است.
روزنامه «واشنگتن‌پست» چندی پیش نوشته بود که در داخل کابینه «بنیامین نتانیاهو» از یکسو و میان او و کاخ سفید، «تفرقه» بسیار زیادی حاکم است. این روزنامه آمریکایی لغو سفر «یوآو گالانت»، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به واشنگتن از سوی «نتانیاهو» را نشانه‌ای از اختلاف میان این دو سیاستمدار از حزب لیکود تفسیر کرده بود. 
«گالانت» همانند «نتانیاهو» عضو حزب لیکود است اما این دو، در ماه‌های گذشته بر سر مسائل مختلف از جمله اداره جنگ در غزه و همچنین عدم موفقیت در نابودی حماس اختلاف جدی داشتند. در همین حال وبسایت صهیونیستی «واللا» به نقل از نزدیکان نتانیاهو خبر داد که وی قصد دارد «هرتزی ‌هالوی» رئیس ستاد مشترک ارتش و «رونین بار» رئیس شاباک را برکنار کند که نشانه‌ای دیگر از بروز آشوب داخلی در این رژیم است. روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» هم ضمن تأیید این خبر، تأکید کرد که نتانیاهو به زودی، ‌هالوی و بار را هم برکنار خواهد کرد. با این حال دفتر نخست‌وزیر رژیم نیز گفت که «نتانیاهو» قصد برکناری رؤسای ارتش و شاباک را ندارد ادعایی که البته پیش از این درباره برکناری گالانت هم مطرح شده بود.
آشوب در خیابان‌های تل‌آویو
برکناری وزیر جنگ رژیم موجب شد تا اعتراضات گسترده‌ای در خیابان‌های اراضی اشغالی صورت گیرد و معترضین مخالف جنگ خیابان‌های تل‌آویو را به آشوب کشیدند. تصاویر و فیلم‌های منتشر شده از سرکوب شدید معترضان به برکناری گالانت حکایت دارد. معترضان می‌گویند که «نتانیاهو» با این اقدام، فقط قصد دارد مانع از توافق تبادل اسرا شود. همچنین صدها معترض در فلسطین اشغالی بزرگراه «آیالون» در تل‌آویو را مسدود کرده و با برپایی آتش به اخراج یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم اعتراض کردند. این آشوب‌های خیابانی که موجب درگیری شدید میان معترضین با پلیس رژیم صهیونیستی شد و به گزارش شبکه 12 رژیم، پلیس حداقل 40 معترض را بازداشت کرد. رسانه‌های صهیونیستی نیز گزارش دادند که اعتراضات در نزدیکی محل اقامت «بنیامین نتانیاهو» رخ داد که با حمله پلیس به معترضان رو‌به‌رو شد.
برکناری «گالانت» صدای مخالفان «نتانیاهو» را نیز درآورد. «یائیر لاپید» رهبر احزاب مخالف کابینه رژیم صهیونیستی به‌شدت از اقدام نخست‌وزیر این رژیم در برکناری «یوآو گالانت» در بحبوحه جنگ انتقاد کرد. وی در سخنانی گفت: «برکناری گالانت در میانه جنگ اقدامی جنون‌آمیز است.» لاپید اضافه کرد: «نتانیاهو امنیت اسرائیل و مبارزان ارتش اسرائیل را در برابر بقای شر‌م‌آور سیاسی خود می‌فروشد.» رهبر احزاب مخالف کابینه تأکید کرد: «کابینه راست افراطی فراریان را به خدمتگزاران ترجیح می‌دهد. من از تمامی طرفداران حزب یش‌عاتید و تمامی مردم می‌خواهم که امشب برای اعتراض به خیابان‌ها بیایند».
به گزارش «الجزیره» «اسحاق هرتزوگ» رئیس جعلی رژیم صهیونیستی در اظهاراتی در واکنش به برکناری «یوآو گالانت» از وزارت جنگ گفت که «ما در یکی از دشوارترین مراحل تاریخ (رژیم) اسرائیل قرار داریم و باید امنیت خود را بر هر چیز ترجیح دهیم.» وی اضافه کرد «دشمنان منتظر اختلاف، ضعف و درگیری ما هستند و این درحالی است که همه اهداف جنگ محقق نشده است.». اسحاق هرتزوگ گفت که در اوج جنگ فقط درگیری‌های داخلی را کم داشتیم.
گالانت رفت اما حماس باقی است
رژیم صهیونیستی که به دنبال حذف مقاومت بود اما خود رژیم دچار تفرقه و افزایش اختلافات سیاسی پیرامون جنگ شده است. جنبش مجاهدین فلسطین اظهار کرد «گالانتِ جنایتکار رفت، اما مقاومت باقی مانده است. برکناری گالانتِ جنایتکار از وزارت تروریسم صهیونیستی، باعث نخواهد شد ننگ و شکستی که او را دنبال می‌کند، پاک شود و او را از مسئولیت مستقیمش در کنار نتانیاهو و جنایتکاران صهیونیستی به خاطر کشتار ده‌ها هزار تن از بی‌گناهان اعم از مردم فلسطین و لبنان، مبرا نمی‌کند.»
جنبش مجاهدین فلسطین عنوان داشت «برکناری گالانت نشانگر میزان سردرگمی، شکست و بحران عمیقی است که نهادهای رژیم از آن رنج می‌برند.» این جنبش تاکید کرد: این برکناری، در راستای پافشاری نتانیاهو برای ادامه تجاوزاتش علیه مردم ما از طریق تغییر و جابه‌جایی چهره‌های جنایتکار و فرار از هرگونه توافق تبادل اسیران است.
درز اسناد محرمانه
از سوی دیگر همزمان با این تحولات افشای اسناد محرمانه نیز در رژیم صهیونیستی واکنش‌های بسیاری را برانگیخته است و درگیری میان احزاب و مقامات رژیم را درپی داشته و هر کدام یکدیگر را متهم به خیانت می‌کنند تا جایی که «یائیر لاپید» رئیس اپوزیسیون رژیم صهیونیستی مدعی شد کابینه «نتانیاهو» برای داستان‌سرایی‌های دروغین، اسناد را درز می‌دهد. درز اطلاعات محرمانه از سوی دفتر «نتانیاهو» که به اذعان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی باعث ایجاد یک بحران بی‌سابقه در سطوح سیاسی و امنیتی در این رژیم شده، تحقیقات گسترده‌ای برای کشف عامل اصلی این بحران به همراه داشته است. وبگاه «وللا» به نقل از منابع امنیتی گزارش کرد که «یولی یوئل فلدشتاین» از نمایندگان حزب لیکود و یکی از مشاورین ارشد نتانیاهو به‌عنوان یکی از مظنونین اصلی بازداشت شده است. در مجموع 5 متهم در بازداشت به سر می‌برند.
در همین حال گروه هکری «حنظله» نیز هک‌های گسترده‌ای را در رژیم صهیونیستی رقم زد و به سیستم رایانه‌های شهرداری شهر «العاد» نفوذ پیدا کردند. هکرها موفق به سرقت حدود 3 ترابایت اطلاعات شدند. در یک اقدام دیگر گسترده این گروه هکری؛ «حنظله» توانست به مرکز تحقیقات هسته‌ای دیمونا نفوذ کند و عکس‌های آن را منتشر کرد. این گروه هکری با انتشار تصاویری از مرکز تحقیقات هسته‌ای دیمونا نوشت: «ما حتی می‌دانیم که کدام اتاق‌ها، بلوک‌ها، لوله‌ها و‌ تانک‌ها را منفجر کنیم تا بیشترین ضربه را به شما بزنیم! بازی با آتش عواقب زیادی دارد! روزهای سختی در پیش روی شما و ساکنان سرزمین‌های اشغالی است. در ضمن آیا دسته گلی که به خانه دانشمندان شاغل در این مرکز فرستادیم پسندیده بود؟»

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 103/8/17ساعــت 4:37 عصر تــوسط عباس | نظر
جان مرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو; امروزاین یک توهم ا
جان مرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو; امروزاین یک توهم است که صهیونیستها فکرکنند با چماق می‌توانند گرفتاری‌هایشان را حل کنند 
کد خبر : 60970
شنبه 5 آبان 1403 - 20:57
ک
جان مرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو; 
مرشایمر: اسرائیل با حمله به ایران در مخمصه بدتری افتاد 
نظریه‌پرداز شهیر آمریکایی تاکید کرد: اسرائیلی‌ها در دردسر بدی افتاده‌اند و حمله‌ای که به ایران کردند، آن مخمصه را بدتر خواهد کرد.
جان مرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو در گفت‌و‌گویی اینترنتی درباره تنش میان اسرائیل و ایران اظهار کرد: ایرانی‌ها اعلام کرده‌اند که حمله اسرائیل را تلافی خواهند کرد. آنها حاضر نیستند پا پس بکشند. آنچه هم‌اکنون دارد رخ می‌دهد این است که ایران و اسرائیل در حال بالا رفتن از نردبان تشدید تنش هستند و هیچ شواهدی دال بر تسلط اسرائیل بر چرخه تنش وجود ندارد.
اگر به خروجی این روند نگاه کنید، می‌بینید که نتیجه این داستان، به ایران هسته‌ای ختم خواهد شد که اصلا خبر خوشی برای اسرائیل نخواهد بود. اسرائیلی‌ها چرخه تنش را در دست ندارند. آنها نمی‌توانند ایرانی‌ها را به شکل معناداری شکست دهند و همین طور قادر نیستند به طرز معناداری حزب‌الله و حماس را هم شکست دهند.
اگر به جامعه اسرائیل نگاه کنید، بنیه‌های اساسی آنها از نفس افتاده است، ارتش خسته و فرسوده شده است. از لحاظ روحیه، مشکلات عظیمی دارند و هنگامی که فراخوان داده می‌شود، به سختی می‌توانند همه را برای خدمت سربازی به‌کار گیرند. شما کشوری را می‌بینید که برای پیشروی، در بد دردسری افتاده است، گرچه شواهد چندانی برای آن در رسانه‌های غربی نمی‌بینید.
اسرائیلی‌ها فکر می‌کنند با چماق می‌توانند گرفتاری‌هایشان را حل کنند و این، نشان از توهم است. توهم آنها در این است که مزیت نظامی‌شان که روزگاری در برابر دشمنان‌شان کارساز بود، از بین رفته است. وقتی که جوان بودم اسرائیلی‌ها در جنگ متقارن با مصری‌ها و سوری‌ها پیروز شدند. در صحرای سینا تانک‌ها با یکدیگر جنگیدند. جنگ تانک‌ها را در بلندی‌های جولان و نبردهای هوائی و غیره را که شنیده‌اید. 
اما چیزی که امروز تغییر کرده، این است که دشمنان اسرائیل موشک‌های فراوانی دارند و اسرائیلی‌ها هیچ راهی برای رویارویی با این موشک‌ها ندارند. به تهدید حزب‌الله بیندیشید. حرف از راکت‌ها و موشک‌هاست. اگر به ایران بیندیشید، موضوع موشک‌های بالستیک است. واقعیت این است که اسرائیلی‌ها، هیچ سامانه پدافندی کارآمدی در برابر موشک‌های ایران ندارند و این موشک‌ها با گذر زمان پیشرفته‌تر می‌شوند. حوثی‌های یمن را ببینید که حالا گاه و بیگاه، موشک‌های بالستیک و کروز و پهپاد را به اسرائیل شلیک می‌کنند. با گذر زمان، حوثی‌ها هم موشک‌های بالستیک بیشتری خواهند داشت. 
حماس، حزب‌الله، ایران و حوثی‌ها همه دشمنان اسرائیل هستند و موشک‌ها، راکت‌ها و پهپادهای فراوانی دارند. با فناوری پیشرفته‌ای که آنها در حال اشاعه آن هستند، می‌توانند تمام اهداف را تعیین کنند و به سادگی آنها را هدف قرار دهند. در مقابل، اسرائیلی‌ها می‌توانند موشک‌های گنبدآهنین بیشتری بسازند که درست جلوی چشمان‌شان می‌ترکند؛ اما واقعیت این است که این موشک‌های گنبدآهنین در زدن موشک‌های مهاجم، چندان موفق عمل نخواهند کرد؛ چون وقتی به موازنه پدافند و آفند می‌نگرید، موشک‌های بالستیک در برابر موشک‌های پدافندی همیشه پیروز می‌شوند و سهم پیروزی موشک‌های مهاجم همیشه بالاست. 
جان مرشایمر، چند ماه قبل هم گفته بود: اسرائیل در وضعیت وخیمی قرار دارد. هرچه به جلو نگاه می‌کنیم، مشکلاتش بیشتر و بیشتر می‌شوند. کاملاً واضح است که اسرائیلی‌ها به ایالات‌متحده نیاز دارند. موشک‌هایی که در خاورمیانه گسترش یافته‌اند و اکنون در اختیار گروه‌هایی مانند حزب‌الله، حماس، حوثی‌ها و ایرانیان قرار دارند، بازی را تغییر داده‌اند و مهم هستند. اسرائیل حالا گرفتار مشکلاتی واقعا عمیق است و مهم‌تر اینکه راه خروجی از آنها هم ندارد. آنها علاوه‌بر مشکلات خارجی‌، در مشکلات داخلی وخیمی هم گرفتار هستند.

+ نوشته شـــده در چهارشنبه 103/8/9ساعــت 11:28 صبح تــوسط عباس | نظر